پرواز

ماجرای ورود هواپیما به مشهد
روایت‌ها می‌گویند، نخستین هواپیمایی که آسمان ایران را شیار زده، نیمه دی‌ماه1292خورشیدی از نیلی بی‌نهایت این فلات گذشته است، البته این هواپیما، یک طیاره‌ قدیمی یک یا چند سرنشین و عموما نظامی بوده‌ که در اختیار ارتش دول خارجی قرار داشته‌ و ایران تا آن زمان از آن بی‌نصیب بوده است. همین مناسبت هم سبب شد تا در سطرهای بعدی از نخستین هواپیما در آسمان ایران و مشهد بگوییم.
ابهام در پرواز فرودگاه
به‌تازگی با مطرح‌شدن طرح جابه‌جایی فرودگاه و ساخته‌شدن یک بندر خشک به جای آن،‌ دوباره موضوع جابه‌جایی فرودگاه قوت گرفته است. اهالی محله‌هایی مانند شهرک عسکریه و طرق که با فرودگاه محصورند بیش از پیش امیدوارند که با رفتن این همسایه پرمزاحمت، محله‌شان رنگ آبادانی به خود بگیرد زیرا آن‌ها از مدیریت شهری، بازگشایی معابر ارتش را دیده‌اند و انتظار دارند که موضوع فرودگاه هم مانند جابه‌جایی ارتش به سرانجامی نیکو برسد. به‌سراغ اهالی محله‌های پروین اعتصامی، مقدم، کوی پلیس، کوی کارگران، شهرک عسکریه، طرق و امام خمینی(ره) رفتیم تا نظرشان را درباره این جابه‌جایی بپرسیم.
چترباز ارتش و فرود از ارتفاع 12 هزار‌پایی
کار در ارتفاع هم علاقه و عشق است و هم اوج ترس و هیجان؛ چون هیچ تکیه‌گاه و دست آویزی در هوا وجود ندارد فرد باید بر خودش تکیه کند و با اعتماد به نفس تصمیم بگیرد و با توجه به اینکه ذات انسان هیجان طلبی است بر ترس خود غلبه می‌کند تا پرواز را تجربه کند، به همین دلیل چتربازی اعتماد به نفس بالایی به آدم می‌دهد چون باید برای جان خودت تصمیم‌‌گیری کنی!
تفریح در شهر مشهد
گذرانِ یک تعطیلات دلچسب، صرفا با جاده گردی و مسافرت های پرهزینه به شهرهای دیگر برای بازدید از مکان های تاریخی و طبیعی، رنگ و رو نمی گیرد. گاهی می توانید با تعریف تفریح های تازه و هیجان انگیز، تجربه خوبی از سپری کردن تعطیلات در شهر خودتان به دست آورید. تفریح آن قدر لذت بخش است که بیشتر درآمد گردشگری دنیا نیز از این راه به دست می آید. لذا معرفی و تجهیز مکان های تفریحی در شهرها علاوه بر اینکه می تواند ساعات دلپذیری را برای شهروندان ایجاد کند، راهکاری هم برای کسب درآمد اقتصادی برای شهر است.
خلبان شهید محمدرضا قربانی‌فر، با بال‌های سوخته پرکشید
سرتیپ دوم خلبان محمدرضا قربانی‌فر همیشه آماده رزم بود و به همین خاطر دوستانش به او لقب «رضا کیف به دست» را داده بودند. رضا دوست داشت در عملیات پاک‌سازی اشرار شرق کشور در مقابل افرادی که جوانان را هدف قرار داده‌اند و می‌خواستند همه را آلوده کنند، بایستد. سهیلا نوریان، همسر شهید می‌گوید: یک‌بار استاندار وقت کرمان یک دستگاه تلویزیون تماشا به او هدیه داد. آن موقع‌ها تلویزیون تماشا بسیار باارزش بود و تنها دل‌خوشی ما در سایت هوانیروز کرمان محسوب می‌شد، اما رضا از پذیرفتن این هدیه طفره رفت و گفت: «افراد بسیاری در انجام موفق این مأموریت‌ها به من کمک می‌کنند، یا همه را تشویق کنید یا من هدیه شما را نمی‌پذیرم». عاقبت استاندار به خاطر رضا تمامی گروه انجام مأموریت را تشویق کرد و به همه یک تلویزیون تماشا هدیه داد.
سار‌های چشمه حاج تَوکَل!
پرنده‌شناسان می‌گویند سار‌ها پس از سال‌ها غیبت و حضور کمرنگ امسال با این جمعیت در مشهد حضور یافته‌اند. در سالی که کرونا در‌های مشهد را به روی زائران و گردشگران بسته، حضور مشهود این میهمانان شلوغ آسمان شهرمان را زیبا کرده است. سیدهاشم حسینی از قدیمی‌های محله قائم که به طبیعت و محیط‌زیست علاقه و دغدغه‌های محیط زیستی دارد با من همراه می‌شود تا نشان دهد چرا امسال در منطقه ما و شاید مشهد تعداد سار‌ها بسیار زیاد است؟
هیاهوی فرود130-C از زبان امدادگر دوران جنگ
این متن جزیره خاطرات علی سروی بازنشسته دانشگاه علوم پزشکی مشهد است که همه عمر خدمتش را در بیمارستان شهید کامیاب پرستار بوده است. او کارش را به صورت رسمی از سال 62 شروع کرده و سال 91بازنشسته شده است. از روز اول جنگ که به عنوان رزمنده به جبهه می‌رود تا روزی که به عنوان کادر درمان به جبهه اعزام می‌شود، خاطراتش شنیدنی است. سروی از سال 62 تا پایان جنگ پرستار مجروحان جنگی است.