کد خبر: ۱۱۸
۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

استعداد در حفظ شعر، کودکان را به نقالی علاقه‌مند کرد

کوثر یوسفی و شیما آقاخانی هر دو دانش‌آموزان مدرسه مصلی‌نژاد شهرک شهید رجایی هستند که به‌تازگی به حوزه شاهنامه‌خوانی علاقه‌مند شده‌اند. استعداد این دو کودک در حفظ شعرها باعث شده به نقالی علاقه‌مند شوند.

 کوثر یوسفی و شیما آقاخانی هر دو دانش‌آموزان مدرسه مصلی‌نژاد شهرک شهید رجایی هستند که به‌تازگی به حوزه شاهنامه‌خوانی علاقه‌مند شده‌اند. به این مدرسه آمده‌ایم تا با این دو نقال نوجوان گفت و گو کنیم.

 

از مجری‌گری تا نقالی

کوثر یوسفی متولد سال ١٣٨٨ شاهنامه‌خوانی را همین امسال شروع کرده است. تا پیش از این علاقه‌اش به مجری‌گری محدود می‌شده است. از همان دوران کودکی پایه ثابت برنامه‌ها و همایش‌های مدرسه بوده. بدون خجالت و واهمه رو به جمعیت می‌ایستاده و مجریگری می‌کرده است. اما علاقه او به حفظ اشعار باعث می‌شود که با نقالی هم آشنا شود. شعری از فردوسی در کتاب درسی او را با شاهنامه فردوسی آشنا می‌کند و فکر نقالی را در سرش می‌اندازد. تصمیمش را با معلم‌ها و خانواده در میان می‌گذارد و همه از آن استقبال می‌کنند. او داستان زال و رودابه را انتخاب و در دو روز هشت صفحه را حفظ می‌کند. کوثر همه حرکات نمایشی را که هنگام خوانش اجرا می‌کند، به صورت خودآموز یادگرفته و ایده خودش است. حالا چندین بار در مدرسه و فرهنگ‌سراهای منطقه از جمله فرهنگ‌سرای غدیر و فرهنگ‌سرای سلامت اجرا داشته است. او به‌تازگی در طرح جابر که یک طرح پژوهش‌محور از سوی وزارت آموزش و پرورش است شرکت کرده است. هدفش این است که بتواند اشعار بیشتری از شاهنامه فردوسی حفظ کند و اجرایش را ارتقا بدهد.

 

اوایل اجرا دچار استرس می‌شدم

شیما آقاخانی متولد سال ١٣٨٨ نقال دیگر این مدرسه است که ابتدا روایت نبرد سهراب و گردآفرید را با صدایی بلند و کلامی شیوا برایمان می‌خواند، داستانی که هیچ وقت از خواندن و روایت آن سیر نمی‌شود. داستان علاقه او به شاهنامه‌خوانی هم از علاقه و استعدادش در حفظ اشعار نشئت می‌گیرد. می‌گوید از همان کلاس اول ابتدایی علاقه خاصی به حفظ اشعار کتاب درسی داشته و همه را با یکی دو دور خواندن از برمی‌کرده.

با توجه به همین موضوع تصمیم به حفظ اشعار شاهنامه فردوسی می‌گیرد. پسرخاله‌اش که یک نقال حرفه‌ای است هم در این راه به او کمک می‌کند و نکات یک اجرای خوب را به او می‌آموزد. شیما هر روز چند ساعت تمرین می‌کند. ابتدا برای خانواده و فامیل اجرا می‌کرده و بعد به پیشنهاد مدیر و معلم‌ها در همایش‌های مدرسه هم به عنوان نقال حضور پیدا می‌کند. می‌گوید سخت‌ترین بخش اجرا برای او حضور بینندگان و تماشاچی‌ها بوده: آن اوایل به محض اجرا دچار استرس و خجالت می‌شدم، دست‌هایم عرق می‌کرد و ناخواسته می‌زدم زیر خنده. اما با اجرا در سالن همایش مدرسه ترس و خجالتم از بین رفت و اعتماد به نفسم بیشتر شد. شیما هم مثل کوثر به شاهنامه علاقه‌مند شده و در آخر می‌گوید دلش می‌خواهد در آینده اشعار بیشتری را حفظ کند.

کلمات کلیدی
ارسال نظر