کد خبر: ۳۴۲
۰۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

نوجوان محله پنج‌تن از ده سالگی به‌صورت حرفه‌ای پا به توپ است

دانیال در کوتاه‌مدت چنان خوش درخشید که در ده‌سالگی بازوبند کاپیتانی تیم فوتسال گیتی‌پسند بر بازوی او نشست. در تیم اکباتان محله پنجتن هم بین ۲۲بازیکن او کاپیتان تیم است. دانیال این روزها در حال آماده‌شدن برای دومین مسابقه رسمی تیمش در ورزشگاه تختی است. فوتبال را از شش‌هفت‌سالگی و قبل رفتن به مدرسه آغاز کرده و با استعدادی که از خود نشان داده، از نه‌سالگی توانسته است وارد یکی از تیم‌های خوب مشهد شود.

 7سال بیشتر نداشت که به عشق فوتبالیست‌شدن در زمین‌های انتهای طبرسی دوم می‌دوید و پابه‌پای افراد بزرگ‌تر از خودش توپ می‌زد. عشق فوتبال باعث شد دانیال زاهدی که روزهای شیرین نوجوانی را در محله‌ای کم‌برخوردار تجربه می‌کند، پا پس نکشد و پای این عشق بماند، آن هم درحالی‌که نه زمین خوبی برای بازی‌کردن دارند و نه بضاعت مالی خانواده‌اش به گونه‌ای است که در این راه یاری‌اش کنند. همین حس پررنگ باعث شد بعد از هر کلاس و درسی، کوله‌پشتی و کفش‌هایش را بردارد و در دل زمین‌های خاکی بدود و عرق بریزد. همه این‌ها را گفتیم تا برسیم به این موضوع که علی پریچه، مربی دانیال، به‌دلیل استعداد و علاقه‌اش او را برای بازی در چند تیم محلی انتخاب ‌کرده است.

دانیال در کوتاه‌مدت چنان خوش درخشید که در ده‌سالگی بازوبند کاپیتانی تیم فوتسال گیتی‌پسند بر بازوی او نشست. در تیم اکباتان محله پنجتن هم بین ۲۲بازیکن او کاپیتان تیم است. دانیال این روزها در حال آماده‌شدن برای دومین مسابقه رسمی تیمش در ورزشگاه تختی است. فوتبال را از شش‌هفت‌سالگی و قبل رفتن به مدرسه آغاز کرده و با استعدادی که از خود نشان داده، از نه‌سالگی توانسته است وارد یکی از تیم‌های خوب مشهد شود. خودش می‌گوید: بعدها که به محله پنجتن آمدیم، پدرم تحقیق کرد تا تیم خوبی برایم پیدا کند. آن زمان دفتر تیم فوتسال گیتی‌پسند در مسجد محله‌مان بود.‌ با پدرم به آنجا رفتیم. سرمربی بعد دیدن تمریناتم به پدرم گفت این پسر خیلی استعداد دارد و از همان روز تمریناتم را شروع کردم.

 

درخشش را در تیم‌های مطرح می‌بینم

استعداد خوب دانیال در پابه‌توپ‌شدن سبب شد بعد یک‌سال تمرین در این تیم، کاپیتان شود. او ادامه می‌دهد: در تیم گیتی‌پسند بازی‌هایمان از سطح محلی خارج شد. اردوهایمان در سبزوار، نیشابور و آخرینش هم در اصفهان بود. بعد از برگشت از مسابقات اصفهان بود که به‌سبب هم‌نامی تیم گیتی‌پسند مشهد با تیمی در اصفهان و قدمت آن تیم، تیم ما منحل شد. دانیال مدتی خانه‌نشین و افسرده شد. از همین رو روح‌ا...، پدر دانیال، به‌دنبال چند تیم دیگر گشت تا سرانجام به سرمربی تیم اکباتان رسید.

دانیال می‌گوید: آقای علی پریچه در یکی از مدارس محله معلم عربی است. او آموزگار مهربانی است که تیم فوتبال را در حاشیه شهر اداره می‌کند. آقامعلم همان اولین جلسه من را قبول کرد. الان نزدیک 2سال است که در این تیم تمرین می‌کنم. اینجا هم کاپیتان تیم هستم. اولین بازی رسمی من در این تیم در رقابت استانی بود که چندماه پیش برگزار شد و تیم ما از حاشیه شهر با تیم رقیب به نتیجه تساوی رسید و این خیلی خوش‌حال‌کننده است. دانیال فرزند ارشد خانواده است. او 2برادر کوچک‌تر از خود دارد‌. دانیال و پدرش پرسپولیسی‌اند. پدرش می‌گوید این پسر خیلی استعداد دارد و من می‌بینم روزی را که او هم مثل حقیقی در تیمی مطرح چون پرسپولیس توپ بزند.

 

پدر خادم، پسر خدمتگزار

از بازی و فوتبال که بگذریم، نوجوان محل پنجتن در محله به اخلاق خوش هم شهره است. خادم‌بودن پدر و حضور همیشگی در مسجد سبب شده است پابه‌پای او کار کند و با نمازگزاران و مسجدی‌ها معاشرت داشته باشد. این بخش را پدر تعریف می‌کند: من آشپز هستم. از 2سال قبل که کرونا آمد، کار ما هم کساد شد و خانه‌نشین شدم. ‌در این 2سالی که در مسجد هستیم، دانیال خیلی کمکم کرده است و اگر کاری داشته باشم، می‌توانم به او اطمینان کنم و از پس کارها برمی‌آید.‌ حضور در جلسات قرآن و مراسم مذهبی مهرش را بیشتر در دل هیئت‌امنا و مسجدی‌ها نشانده است. به دعای خیری که پشت سر دارد، شک‌ندارم آینده از آن اوست و یک روز شادی گل جهانی را می‌چشد.

ارسال نظر