کد خبر: ۴۴۲
۰۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

خانه‌سازی گروه جهادی شهید عسگرزاده در روزهای تعطیل

جمعه‌‌ها، ساعت هفت صبح، نیروهای گروه جهادی «شهید عسگرزاده» از پایگاه شهید محمد منتظری در محله امام رضا دور هم جمع می‌شوند تا برای کمک به ساخت خانه و سرپناهِ هم‌وطنان نیازمند راهی شوند.

جمعه‌‌ها صبح ساعت هفت نیروهای گروه جهادی «شهید عسگرزاده» از پایگاه شهید محمد منتظری در محله امام رضا دور هم جمع می‌شوند تا برای کمک به ساخت خانه و سرپناهِ هم‌وطنان نیازمند راهی شوند و بدون هیچ چشمداشتی، روز تعطیل خود را صرف کمک به برادر دینی‌شان کنند؛ جمعه‌ای که باید روز تفریح استراحتشان باشد. آن‌ها می‌سازند تا ساخته شوند، گروهی که در آن از نوجوان 15ساله‌ تا مرد 50ساله حضور دارد. این یعنی کار برای خدا سن و سال نمی‌شناسد.

این گروه جهادی که سابقه ساخت چند خانه در مناطق مختلف مشهد را دارند در آخرین پروژه خود به سراغ خانواده‌ای در قلعه ساختمان رفته‌اند تا در سرمای زمستان‌ برایشان سرپناهی بسازند و اثبات کنند هنوز هم هستند انسان‌هایی که با تمام مشکلات و دشواری‌های زندگی روزمره باز هم به فکر برادران دینی خود هستند و در مواقع نیاز به یاری آن‌ها می‌روند. تلاش کردیم تا گفت‌وگویی با اعضای این گروه جهادی داشته باشیم، اما آن‌ها تمایلی به صحبت نداشتند و پس از اصرار فقط توانستیم با مسئول گروه جهادی هم‌کلام شویم. «سجاد سقوری» متولد سال 1377 در مشهد و دانش‌آموخته رشته مهندسی شیمی از دانشگاه فنی ثامن‌الحجج(ع) و مسئول گروه جهادی شهید عسگرزاده است.

 

اولین کار جهادی شما و گروهتان مربوط به چه سالی است؟

اولینش به سال 97 برمی گردد. داستانش این‌طور است که یکی از دوستان ما برای خرید دارو به داروخانه‌ می‌رود که آنجا متوجه خانواده کم‌بضاعتی می‌شود. آن‌ها توان خرید داروهای فرزندشان را نداشتند. او پس از پرداخت هزینه دارو آن‌ها را به منزلشان می‌رساند. خانه‌ای در روستایی دورافتاده در اطراف مشهد. فضای خانه نامناسب بوده است و او متوجه می‌شود همین شرایط بد خانه موجب بیماری فرزند خانواده شده است، این موضوع را با چند نفر از دوستان دیگر مطرح می‌کند، در نتیجه گروه جهادی با کمک بچه‌های پایگاه «شهید محمد منتظری» شکل می‌گیرد و به اسم یکی از شهدای پایگاه مزین می‌شود و با ساخت خانه برای آن‌ها در سال 97 اولین کار جهادی ما آغاز شد که تا به امروز ادامه دارد.

 

به نظر شما چه کسانی می‌توانند کار جهادی انجام دهند؟

همان پیام امام راحل برای کار جهادی بهترین معیار است که در بخشی می‌فرمایند «دانشجوهای عزیز، متخصصان، مهندسان و بازاری، کشاورز، همه قشرهای ملت، داوطلب برای این است که ایرانی که به طور مخروبه به دست ما آمده است را بسازند. از این جهت باید ما بگوییم یک جهاد سازندگی، موسوم کنیم این جهاد را به «جهاد سازندگی» که همه قشرهای ملت زن و مرد، پیر و جوان، دانشگاهی و دانشجو، مهندسان و متخصصان، شهری و دهاتی، همه با هم باید تشریک مساعی کنند و این ایران را که خراب شده است بسازند...»

 

تعریف کار جهادی از نظر شما چیست؟

کار و تلاش مضاعف برای خدمت‌رسانی به مردم و آبادانی کشور اسلامی با هدف کسب رضایت الهی.

 

افراد نیازمند را چگونه شناسایی می‌کنید؟

با توجه به اینکه گروه جهادی ما زیر نظر پایگاه «شهید محمد منتظری» و معین ناحیه «بلال» است در نتیجه افراد معرفی شده توسط بسیج تأیید می‌شوند و در این پروسه تأیید از امام جماعت محل، معتمد‌های محل، فرمانده پایگاه بسیج آن منطقه و اهالی سؤال می‌شود تا اطمینان کامل حاصل شود که این فرد نیازمند واقعی است و به کمک نیاز دارد و تا این اطمینان حاصل نشود کار ما آغاز نمی‌شود.

 

در گروه جهادی شما از نوجوان 15ساله تا آدم 50 ساله وجود دارد، چطور این‌ها را دور هم جمع کرده‌اید؟

هدف مشترک و اخلاص در کار باعث همدلی می‌شود و وقتی همدل باشیم دیگر سن و سال مهم نیست، هدف مهم است. این‌طور هم نیست که کمک‌ها فقط کار فیزیکی باشند، هستند افرادی در گروه که هم کمک در ساخت و ساز می‌کنند و هم در بحث مالی کمک‌رسان هستند. افرادی هم که توان حضور ندارند با دادن وسایل و تجهیزات مورد نظر کمک می‌کنند و هرکسی به نوبه خود سعی در مددرسانی دارد.

 

انجام تبلیغات برای کارهای جهادی چقدر اهمیت دارد؟

خیلی مهم است، اگر کتاب زنده باد جهاد را مطالعه کرده باشید به اهمیت تبلیغ کار جهادی پی می‌برید.

 

چطور؟

در اوایل انقلاب اسلامی و بعد از فرمان حضرت امام مبنی بر تشکیل جهاد سازندگی افراد مشتاق از هر گروهی راهی اردوی جهادی شدند و در این بین منافقین هم توانستند نفوذ کنند. در بین نیروهای جهاد و در بسیاری از اوقات به خاطر اینکه مردم با جهاد و بچه‌های این گروه آشنا نبودند به دلیل تبلیغ‌نشدن فعالیت‌ها، منافقان زحمت بچه‌ها را به نام خودشان تمام می‌کردند، مثلا اقلام کمکی برای روستاها ارسال می‌شد و منافقین آن‌ها را به نام خود و آرم خود در بین مردم پخش می‌کردند.

این‌جوری القا می‌شد که نیروهای انقلاب هیچ کاری انجام نمی‌دهند. سال اولی که مسئولان جهاد به محضر امام رفتند ایشان از جهادی‌ها خواست فعالیت‌هایشان را به اطلاع مردم برسانند ولی بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد. سال بعد که رفتند نزد حضرت امام ایشان یک جمله گفتند که اهمیت تبلیغ این کارها را نشان می‌دهد. فرموند وقتی یک مرغ تخم می‌گذارد این همه سر و صدا می‌کند آن وقت شما این همه کار کرده‌اید و هیچ نمی‌گویید! بعد از آن گزارش فعالیت‌های جهاد از تلویزیون و رسانه‌ها بیان شد و امروز هم داستان همان است و باید کارهای جهادی‌ای که انجام می‌شود به گوش مردم رساند.

ارسال نظر