کد خبر: ۵۴۶
۱۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

پایان یک عمر خادمی

آخرین روزهای آبان 99 برای خانواده شهیدان کروچی مصادف شد با از دست دادن پدری که به آن افتخار می‌کردند و بزرگ خاندان بود. عباس کروچی پدر 2 شهید و همسر شهیده در سن هشتاد و دو سالگی به دلیل ایست قلبی خانواده‌اش را به مقصد دیدن فرزندان و همسر شهیدش ترک گفت و پیکر بی‌جانش در صحن آزادی به خاک سپرده شد.

آخرین روزهای آبان 99 برای خانواده شهیدان کروچی مصادف شد با از دست دادن پدری که به آن افتخار می‌کردند و بزرگ خاندان بود. عباس کروچی پدر 2 شهید و همسر شهیده در سن هشتاد و دو سالگی به دلیل ایست قلبی خانواده‌اش را به مقصد دیدن فرزندان و همسر شهیدش ترک گفت و پیکر بی‌جانش در صحن آزادی به خاک سپرده شد.برای عرض تسلیت درگذشت پدر شهیدان کروچی و تهیه گزارش درباره زندگی وی پس از مراسم خاک‌سپاری پیکرش میهمان این خانواده شهید عزادار می‌شویم و با هاشم کروچی پسر بزرگ خانواده درباره پدرش به گفت‌وگو می‌پردازیم. هاشم کروچی درباره پدر مرحوم خود می‌گوید: «پدرم مردی مهربان، متدین و خیر بود. او متولد 1317 بود و در سال 1338 با مادر شهیدم بی بی هاجر حائری ازدواج می‌کند که دو تن از پسران حاصل این ازدواج به شهادت می‌رسند و خواهر هشت ساله من نیز در غم شهادت مادرم در مکه از دنیا می‌رود.»

 

خانواده 3شهید

با حمله عراق به کشورمان پسران این خانواده برای دفاع از اسلام و خاک کشور راهی پیکار با دشمن می‌شوند که به جراحت و شهادت منجر می‌شود. در روز حمله عراق به کشورمان هاشم، پسر ارشد خانواده که مشغول خدمت مقدس سربازی بود، مجروح می‌شود. کمی بعد در سال 1360صادق که 17 سال سن بیشتر نداشت، لباس رزم بر تن می‌کند و با شناسنامه برادر بزرگش که در جبهه بود، برای باز پس گرفتن خاک کشور از متجاوزان به جبهه می‌رود، البته رفتن او بازگشتی نداشت چرا که خیلی زود صادق در عملیات آزادسازی بستان در 9 آذر به شهادت می‌رسد و پیکرش در آرامستان خواجه ربیع به خاک سپرده می‌شود. 4سال بعد نیز نوبت به اکبر سومین پسر خانواده می‌رسد که برای دفاع از کشور عازم جبهه شود. اکبر به واسطه خصوصیات اخلاقی که داشت به شدت مورد علاقه پدر و دیگر اعضای خانواده بود. با وجودی که عباس کروچی به این فرزندش وابستگی زیادی داشت و داغ از دست دادن پسرش را تجربه کرده بود مانع از رفتن اکبر به جبهه نشد تا اینکه اکبر نیز در عملیات والفجر 8 در دی ماه سال 64 به شهادت رسید و پیکر او بدون سر به خانواده‌اش تحویل داده شد.2سال پس از شهادت اکبر توفیق شهادت این بار نصیب مادر این 2شهید ‌می‌شود و بی بی هاجر حائری در حج سال 66 از سوی مزدوران رژیم آل سعود به شهادت می‌رسد و پیکرش پس از بازگشت به میهن در بارگاه منور امام رضا(ع) به خاک سپرده می‌شود.

 

اسوه صبر

نکته در خور تأمل درباره پدر شهیدان کروچی صبر و توکل او بر خداوند بود. وی در زمان روبه رو شدن با تمام حوادث ناگواری که در زندگی برایش پیش می‌آمد خم به ابرو نمی‌آورد و تنها صبر پیشه می‌کرد. هاشم کروچی درباره واکنش‌های پدرش در برابر حوادث و شهادت اعضای خانواده‌ می‌گوید: من در تمام طول عمرم ندیدم پدرم به جز مجالس امام حسین(ع) چشمانش نمناک شود. پدرم حتی در زمانی که خبر شهادت برادران و مادرم را شنید و پیکر اکبر را که علاقه زیادی به او داشت بدون سر دید تنها گفت بازگشت همه به سوی خداوند است. در مقابل اما هر زمان به مجالس روضه امام حسین(ع) می‌رفت تا نام اباعبدا...(ع) را می‌شنید اشک از چشمان پدرم جاری می‌شد.

 

باقیات صالحات پدر شهید

پدر شهیدان کروچی در طول عمر خود اقدامات زیادی برای کمک به نیازمندان و همچنین گسترش دین انجام داد که شروع آن با راه انداختن یک هیئت مذهبی به نام ریزه‌خواران حضرت رضا(ع) به همراه 4 تن دیگر بود. برادر شهیدان کروچی درباره کارهای عام‌المنفعه پدر خود توضیح می‌دهد: پدرم شخصیتی مذهبی و هیئتی بود. او در بازسازی و گسترش مسجد موسی بن جعفر(ع) نقش پر رنگی داشت. علاوه بر این او عضو هیئت امنای بیمارستان صاحب الزمان(عج) بود و به این مرکز درمانی کمک می‌کرد. همچنین پدرم عضو هیئت امنای حسینیه و یک خیریه بود که ده‌ها نیازمند را تحت پوشش خود دارند.عباس کروچی با توجه به اینکه پدر 2 شهید و بزرگ خانواده محسوب می‌شد مورد اعتماد اقوام و همسایگانش بود به همین دلیل بسیاری برای حل مشکلات و اختلافاتی که داشتند به او مراجعه می‌کردند.برادر شهیدان کروچی درباره نقش پدرش در حل اختلافات دیگران می‌گوید: پدرم بزرگ خاندان بود، به همین دلیل اقوام و همسایگان هر وقت با یکدیگر به اختلاف می‌خوردند نزد پدرم می‌آمدند تا او بین آن‌ها داوری کند و بین آن‌ها صلح و آشتی برقرار کند. پدرم نیز این کار را به خوبی انجام می‌داد و کسی به حرف او اعتراض نمی‌کرد.

 

میهمان ویژه پدر شهید

شخصیت عباس کروچی و کارهایی که انجام می‌داد باعث شد در منزل خود میزبان یک میهمان ویژه باشد و از او به وسیله 2 رئیس جمهور وقت کشورمان تقدیر شود. کروچی درباره میهمان ویژه پدر خود و تقدیرهایی که از او شد می گوید: فروردین سال 92 بود که مقام معظم رهبری به منزل پدر ما آمدند. در این دیدار من حضور نداشتم، اما شنیدم که حضرت آقا برای اولین بار با توجه به اینکه پدرم اخلاقی داشتند که اگر میهمانی برایش می‌آید باید میوه‌اش را بخورد یا با خود ببرد، در منزل پدرم میوه و چای میل کردند و به همراهان خود نیز فرمودند این کار را انجام دهند یا با خود ببرند، البته پیش از این نیز از پدرم از سوی 2 رئیس جمهور تقدیر شد. اولین بار آقای خاتمی از پدرم تقدیر کردند و به پدرم نشان 5خانواده برتر آن سال کشور را دادند. پس از آن نیز تقدیری از سوی آقای احمدی نژاد شد و به عنوان 30 خانواده برتر ایثار کشور لوحی اهدا شد.

کلمات کلیدی
ارسال نظر