کد خبر: ۷۷۹
۰۵ تير ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

گفت‌وگو با ساکن محله عبادی که کووید19 تنها فرزندش را از او گرفت

دکتر درمانگاه گفت از همه خانواده باید آزمایش گرفته شود. کرونای همه‌مان مثبت شده بود. به دستور دکتر در بخش بیماران کرونایی بیمارستان امام رضا(ع) بستری شدیم. روزهای بسیار سختی بر ما گذشت. بعد از گذشت 2هفته حال من، همسر و پدرم بهتر شد. از بیمارستان مرخص و در قرنطینه خانگی بودیم. اما چون بیماری به ریه‌های مهدی آسیب زده بود بستری ماند و در نهایت هم فوت کرد و ازمیان ما رفت.

بیش از یک‌سال و نیم است که بیماری مرموز و خطرناک کرونا به جانمان افتاده و خانواده‌های زیادی را درگیر و عزادار کرده است. بسیاری از خانواده‌هایی که به این بیماری مبتلا شده‌اند، تمایلی به گفت‌وگو درباره نحوه مبتلاشدنشان ندارند. بعد از پیگیری‌های زیاد، محمد غدیری در این باره راضی به گفت‌وگو شد. پدری که در جریان کرونا تنها فرزندش را از دست داد.

 

بی احتیاطی دردسرساز

محمد غدیری در محله عبادی مغازه سوپری دارد. چون شغل او به‌گونه‌ای است که با مردم سروکار دارد از همان ابتدای شیوع کرونا سعی کرده مراقب سلامتی‌اش باشد. او می‌گوید: با آمدن کرونا همیشه در مغازه ماسک می‌زدم و فاصله اجتماعی را رعایت می‌کردم. پول نقد قبول نمی‌کردم و به افراد بدون ماسک حتی اجازه نمی‌دادم که به مغازه وارد شوند.

او ادامه می‌دهد: با شیوع کرونا و از زمانی که مدارس تعطیل شده بود (بغض گلویش را می‌گیرد) مهدی پسرم که دبیرستانی بود به کمکم می‌آمد و چندساعتی را در مغازه می‌ماند. او تمایلی به ماسک زدن نداشت چون باعث تنگی نفسش می‌شد. من بارها و بارها او را بدون ماسک در مغازه می‌دیدم و با ناراحتی از او می‌خواستم که ماسک بزند و مواظب سلامتی خودش باشد. اما مهدی با خنده می‌گفت: بابا کرونا مال پیرمردهاست. من که جوانم کرونا نمی‌گیرم.

 

خانوادگی بستری شدیم

اولین نشانه‌های بیماری کرونا در مهدی همراه با سرفه‌های خشک بروز می‌کند. اما چون فصل زمستان است، خانواده فکر می‌کنند یک سرماخوردگی ساده است و اهمیتی به موضوع نمی‌دهند. این ماجرا سبب می‌شود که همه افراد خانواده که شامل پدر، مادر و پدربزرگ 80ساله خانواده است به بیماری کرونا مبتلا شوند. غدیری می‌گوید: «پدرم که بعد از فوت مادرم با ما زندگی می‌کرد، گرفتار سرفه و بدن‌درد شدید شد. وقتی پدر را برای درمان به درمانگاه محله بردیم از او آزمایش گرفتند و نتیجه مثبت اعلام شد.

 

همه کرونا گرفتیم

دکتر درمانگاه گفت از همه خانواده باید آزمایش گرفته شود. کرونای همه‌مان مثبت شده بود. به دستور دکتر در بخش بیماران کرونایی بیمارستان امام رضا(ع) بستری شدیم. روزهای بسیار سختی بر ما گذشت، بعد از گذشت 2هفته حال من، همسر و پدرم بهتر شد. از بیمارستان مرخص و در قرنطینه خانگی بودیم. اما چون بیماری به ریه‌های مهدی آسیب زده بود همچنان بستری بود.

یک روز از بیمارستان به ما خبر دادند که ریه‌های پسرم از کار افتاده و فوت کرده است. همه ما حتی پدر 80ساله‌ام زنده مانده بودیم. اما مهدی که حتی فکر کرونا را هم نمی‌کرد، فوت کرد و ازمیان ما رفت.

کلمات کلیدی
ارسال نظر