کد خبر: ۹۲۹
۲۱ تير ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

میهمانیِ شهید

در روزهایی که کمتر همسایه‌ها از حال و روز هم با خبر هستند اهالی خیابان صبا با بلند شدن طنین نام سیدالشهدا (ع) و نام شهید عرفانیان، به بیرون از منازل خود آمدند تا در مراسم گرامی‌داشت همسایه شهید خود شرکت کنند و جای خالی پدر و مادر مرحوم او را پر کنند.

ویژه برنامه «هر کوچه شهید یک حسینیه» به همت فرهنگ‌سرای شهید سردار قاسم سلیمانی برای تقدیر از خانواده شهدای دفاع مقدسی که کمتر از آ‌ن‌ها در این سال‌ها یاد شده از 8 محرم  کلید خورده است. این بار برگزارکنندگان مراسم به خیابان صبای محله سیدی آمدند تا در منزل شهید محمد عرفانیان به اجرای مراسم بپردازند.

در روزهایی که کمتر همسایه‌ها از حال و روز هم با خبر هستند اهالی خیابان صبا با بلند شدن طنین نام سیدالشهدا (ع) و نام شهید عرفانیان، به بیرون از منازل خود آمدند تا در مراسم گرامی‌داشت همسایه شهید خود شرکت کنند و جای خالی پدر و مادر مرحوم او را پر کنند. این برنامه با سخنرانی حجت‌الاسلام دخانی درباره فرهنگ ایثار و شهادت آغاز شد و با ذکر مصیبت برای خاندان پیامبر و مظلومیت شهدای دفاع مقدس ادامه پیدا کرد.

کارشناس فرهنگی فرهنگ‌سرای شهید سردار قاسم سلیمانی و مجری اجرای این برنامه با اشاره به برگزاری این مراسم گفت: این برنامه «هر کوچه شهید یک حسینیه» نام دارد و به همت فرهنگ‌سرای شهید قاسم سلیمانی و مشارکت جمعی از خادمان شهدا در منازل خانواده معزز شهدای دفاع مقدس برگزار می‌شود. این طرح از 8 محرم، تحت عنوان علی اکبرهای امام خمینی(ره) آغاز شد و تا آخر  ماه صفر در طول هفته به منزل 3 شهید می‌رویم و مراسم برگزار می‌کنیم.

فلاح درباره انتخاب خانواده شهدا و بخش‌های این برنامه توضیح داد: ما تلاش می‌کنیم بیشتر به دیدار خانواده‌ شهدایی برویم که کمتر در این سال‌ها سراغی از آن‌ها گرفته شده است و برای این کار به یک منطقه و یا یک محدوده جغرافیایی بسنده نمی‌کنیم و به تمام شهر می‌رویم.

مجری برگزاری این مراسم در انتها درباره تأثیر برگزاری مراسم در منزل خانواده شهدا افزود: برگزاری این برنامه‌ تأثیر زیادی روی روحیه خانواده شهدا داشته است به طوری که ما بارها دیدیم این عزیزان تا چه اندازه خوش‌حال می‌شوند و قدردانی می‌کنند. خوشبختانه اجرای مراسم روی همسایه‌ها نیز تأثیر زیادی داشته است. اهالی پس از اطلاع از حضور  خانواده شهید در کوچه‌شان به آن‌ها احترام بیشتری می‌گذارند و در برگزاری برنامه نیز به ما کمک می‌کنند و اگر فرش و یا صندلی نیاز داشته باشیم در اختیار ما قرار می‌دهند.

 

 مردان خانواده به جبهه رفتند

خانواده عرفانیان 3 پسر و 2 دختر داشتند. آن‌ها پیش از حمله عراق به کشورمان شرایط اقتصادی مناسبی نداشتند، اما با این حال پدر شهید به جبهه رفت. پس از آن نیز دو فرزندش برای مقابله با دشمن به او پیوستند، اما تنها یک پسر به همراه پدر بازگشت. برادر شهید عرفانیان با اشاره به درگذشت پدر و مادر خود گفت:  پس از شهادت برادرم این اولین بار است که برای او یادواره‌ برگزار می‌شود که باید بگویم بسیار عالی بود. اگر پدر و مادرم امروز زنده بودند نیز بسیار خوش‌حال می‌شدند چرا که مادرم تا سال1380 و پدرم تا سال 1387 که در قید حیات بودند، انتظار داشتند یک نفر در خانه را بزند و از آن‌ها یادی کند.

محسن عرفانیان درباره شرایط خانواده و رفتن مردان به جبهه توضیح داد: ما 3 برادر و 2 خواهر بودیم. من پسر اول و  محمد دومین پسر خانواده بود. ما از لحاظ مالی شرایط خوبی نداشتیم و در شهرک شهید رجایی زندگی می‌کردیم. پس از پیروزی انقلاب من و محمد برای کمک به خانواده در یک آهنگری مشغول به کار شدیم و البته برادرم پس از مدتی تغییر شغل داد و روی ماشین‌های راه سازی کار می‌کرد. با شروع جنگ پدرم ابتدا به جبهه رفت و پس از او من در سال 59 و سپس محمد در فروردین سال 1362 به جبهه رفتیم.

محمد عرفانیان با توجه به تخصصی که در رانندگی با ماشین‌آلات راه‌سازی داشت در جبهه نیز روی این خودروها مشغول به کار شد و راه و خاکریز درست می‌کرد. برادر شهید درباره فعالیت‌های محمد در جبهه گفت: پس از ورود محمد به جبهه او به تیپ 21 امام رضا(ع) پیوست و در عملیات والفجر 1 شرکت کرد. پس از آن نیز در عملیات والفجر 3 شرکت کرد.

محمد همراه با تعدادی دیگر از رانندگان خودروهای راه‌سازی با وجودی که زیر آتش گلوله‌های دشمن بودند، شروع به ایجاد استحکامات کرد تا از جان هم‌رزمان خود مراقبت کند

 او به واسطه تخصصی که در رانندگی با خودروهای سنگین داشت در گردان مهندسی رزمی لشگر 21 امام رضا حضور داشت. به جرئت می‌گویم او یک راننده حرفه‌ای بود که در عملیات خیبر و به ویژه بدر حماسه‌ آفرید. محمد پس از شکست عملیات بدر در شرایط سخت رزمندگان همراه با تعدادی دیگر از رانندگان خودروهای راه‌سازی با وجودی که زیر آتش گلوله‌های دشمن بودند، شروع به ایجاد استحکامات کرد تا از جان هم‌رزمان خود مراقبت کند. در این عملیات تعدادی از راننده‌ها شهید و مجروح شدند.

محمد داوطلب به جبهه رفت، اما در همین مدت سرباز شد و همچنان در خط مقدم می‌ماند تا اینکه دی ماه سال 65  و روز عملیات کربلای 4 فرا رسید. عرفانیان درباره عملیات کربلای 4 و شهادت محمد افزود: برادرم در عملیات کربلای 4 و منطقه عمومی شهرک ولیعصر(عج) به شهادت رسید. 

با توجه به عقب‌نشینی رزمندگان کشورمان در این عملیات او و تعداد دیگری از رزمندگان مأموریت پیدا کرده بودند با احداث خاکریز یک دیوار دفاعی برای نیروها احداث کنند. محمد در طول شب با وجود خطری که داشت مشغول بود، اما پس از روشن شدن هوا دشمن خودروهای راه سازی را می‌بیند و آن‌ها را مورد هدف قرار می‌دهد و برادرم به شهادت می‌رسد.

ارسال نظر