کد خبر: ۱۰۱۷
۰۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

برچیده شدن مراسم دست‌وپاگیر

با وجود اینکه رکود و اوضاع اقتصادی ناشی از کرونا حال‌واحوال خیلی‌ها را خراب کرده، این بیماری با همه گرفتاری‌هایش گاهی برای خیلی‌ها وضعیت مطلوبی را رقم زده‌است. برخی جوان‌ها روزهای کرونایی را بهترین فرصت برای تشکیل زندگی مشترک می‌دانند و علت آن برمی‌گردد به حذف تجملات و تشریفات مربوط به عروسی. جمال حسین‌زاده تازه‌داماد محله خیرآباد معتقد است نسبت به برادران دیگرش خیلی دیر ازدواج کرده است و این موضوع به اوضاع اقتصادی‌اش برمی‌گردد.

با وجود اینکه رکود و اوضاع اقتصادی ناشی از کرونا حال‌واحوال خیلی‌ها را خراب کرده، این بیماری با همه گرفتاری‌هایش گاهی برای خیلی‌ها وضعیت مطلوبی را رقم زده‌است. البته این موضوع را نمی‌توان به همه ربط داد، اما برخی جوان‌ها روزهای کرونایی را بهترین فرصت برای تشکیل زندگی مشترک می‌دانند و علت آن برمی‌گردد به حذف تجملات و تشریفات مربوط به عروسی.

جمال حسین‌زاده را به‌عنوان تازه‌داماد محله خیرآباد معرفی می‌کنند. متولد1368 است. خودش معتقد است نسبت به برادران دیگرش خیلی دیر ازدواج کرده است و این موضوع به اوضاع اقتصادی‌اش برمی‌گردد. تعریف می‌کند: دیپلم دارم و بی‌شک شغل اداری نمی‌توانم داشته باشم. به همین دلیل با تاکسی اینترنتی کار می‌کنم و با همین وضعیت مادرم را به خواستگاری فرستادم.

برای دیگران نمی‌دانم، اما کرونا برای من خیلی آمد داشت. اگر غیر از این ایام بود، هرگز نمی‌توانستم ازدواج کنم. کرونا تشریفات دست‌وپاگیر عروسی را جمع کرد. البته فرحناز، همسرم، می‌گفت من دوست دارم لباس عروس تن کنم و مراسم داشته باشیم. با هم خیلی حرف زدیم و راضی‌اش کردم که مراسممان دونفره باشد. یک لباس با قیمت مناسب گرفتم و با یک آتلیه سروته همه‌چیز جمع شد. 

حالا فکر کنید اگر غیر از این بود، چقدر باید هزینه عروسی و حنابندان و جهازبران و... می‌کردیم. مراسم‌هایی که تهش هیچ‌چیز نیست. فکر می‌کنم کرونا تأثیر زیادی در کم‌رنگ‌کردن این آیین و رسوم داشت. مثلا تا قبل از این باید چندهفته برای چیدن جهیزیه عروس وقت می‌گذاشتند و بعد دید و بازدیدها برای تماشای جهیزیه بود که اصلا ضرورتی ندارد و ما بدون همه این برنامه‌ها زندگی‌مان را شروع کردیم و حالا پسرمان هم در راه است. من خیلی به کرونا مدیونم. چون اگر غیر از این بود، اصلا نمی‌توانستم به ازدواج فکر کنم.

برای دیگران نمی‌دانم، اما کرونا برای من خیلی آمد داشت. اگر غیر از این ایام بود، هرگز نمی‌توانستم ازدواج کنم

 

جای خالی خاطره

البته خیلی‌ها هم از اینکه ازدواجشان با این ایام مصادف شده است، دلگیرند. مطهره ابریشمی که با پسرخاله‌اش وصلت کرده است، تاریخ ازدواجشان به یک عدد خاص برمی‌گردد؛ 9/9/99. تعریف می‌کند: با وجود اینکه خانواده‌ها همدیگر را می‌شناختند، اما وقتی خاله‌ام برای این امر به مادرم زنگ زد، خانواده‌ام خیلی تعجب کردند. آن ایام ترس و هراس از کرونا خیلی زیاد بود و ما اصلا از خانه بیرون نمی‌رفتیم و خانواده‌ام اصرار داشتند در وضعیت بهتر این اتفاق بیفتد، اما مقابل اصرار خانواده همسرم کم آوردیم.

مطهره از یادآوری خاطرات مراسم خواستگاری خنده‌اش می‌گیرد: همه وقتمان به ضدعفونی‌کردن و شست‌وشوی دست‌ها گذشت و بعد هم مراسم عقد با همراهی 2خانواده انجام شد. خوب شد فضای مجازی بود که در این‌باره اطلاع‌رسانی کنیم و همه هم در همان گروه پیام تبریک فرستادند و همه‌چیز خلاصه شده بود.
او از این موضوع دلگیر است که در ایام کرونا همه‌جا تعطیل است و هنوز فرصت بیرون‌رفتن درست‌وحسابی با همسرش را نداشته است. می‌گوید: منتظر می‌مانیم این بیماری ریشه‌کن شود و با برگزاری مراسم برویم سر خانه و زندگی‌مان و بالاخره خاطره کوچکی از این ایام داشته باشیم.

خوب شد فضای مجازی بود که در این‌باره اطلاع‌رسانی کنیم و همه هم در همان گروه پیام تبریک فرستادند و همه‌چیز خلاصه شده بود

 

پای سفره عقد با ماسک

ساجده جغتایی 28ساله است و 8ماه از عقد خاطره‌انگیزش در حرم مطهر می‌گذرد. تعریف می‌کند با اینکه تعداد مهمان‌ها خیلی کم بود، اما همان‌ها هم هراس داشتند. فکر کنید کجای تاریخ تا حالا رسم بوده است که عروس و داماد با ماسک منتظر خواندن خطبه عقد باشند. مراسم محضر هم به همین شکل بود؛ با تعداد محدود مهمان. خیلی‌ها به‌ این موضوع گلایه داشتند. ساجده و همسرش هم از طریق فضای مجازی دیگران را در جریان پیوند و تشکیل زندگی‌شان گذاشته‌اند.

کلمات کلیدی
ارسال نظر