کد خبر: ۱۰۹۲
۰۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

کوچه‌ای به‌نام«پرکنده»

در گذر سال‌ها شاید دیگر برخی از آن کوچه‌ها وجود خارجی ندارند، اما قدیمی‌ها هنوز هم آن‌ها را به‌یاد دارند و از خاطراتش تعریف می‌کنند. یکی از این کوچه‌ها، کوچه «پرکنده» واقع در امام‌خمینی17 بوده است که در 20متری ابتدای آن سمت چپ قرار داشت و مسیری برای رسیدن به عدلیه (دادگستری) بود که اکنون تعداد انگشت‌شماری از مشهدی‌ها آن را به‌خاطر دارند.

 تقریبا بیشتر افرادی که در دهه40 و قبل از آن به دنیا آمده‌اند، کوچه‌پس‌کوچه‌های قدیمی را به‌خاطر دارند. کوچه‌های باریک و بن‌بستی که با گستردگی شهر دیگر اثری از آن‌ها باقی نمانده است. هر کدام از این کوچه‌ها در میان اهالی و ساکنان به‌نامی شناخته می‌شدند.

 در گذر سال‌ها شاید دیگر برخی از آن کوچه‌ها وجود خارجی نداشته باشند، اما قدیمی‌ها هنوز هم آن‌ها را به‌یاد دارند و از خاطراتش تعریف می‌کنند. یکی از این کوچه‌ها، کوچه «پرکنده» واقع در امام‌خمینی17 بوده است که در 20متری ابتدای آن سمت چپ قرار داشت و مسیری برای رسیدن به عدلیه (دادگستری) بود که اکنون تعداد انگشت‌شماری از مشهدی‌ها آن را به‌خاطر دارند.

 

مغازه با درهای چوبی سه‌لت

محمدهادی فرهنگی 55ساله که از کودکی در همین محله متولد و در کنار پدر وارد بازار کار شده است، از گذشته این خیابان این‌چنین برایمان تعریف می‌کند: «در گذشته این خیابان را با نام دروازه طلایی می‌شناختند و بعدها نام مدرس را بر روی آن گذاشتند. در ابتدای بولوار مدرس اداره فرهنگ قرار داشت، ساختمانی 4طبقه که جزو اولین ساختمان‌های بلند مشهد بود و کم‌کم این خیابان در بین مردم به چهارطبقه معروف شد و هنوز هم مردم از این نام استفاده می‌کنند. کوچه «پرکنده» که امروز اثری از آن باقی نمانده است، بعد از ساختمان 4طبقه قرار داشت.»

چون از داخل این کوچه که عبور می‌کردید، به محلی می‌رسیدید که مغازه‌های مرغ‌فروشی با سبک و سیاق قدیمی در کنار هم قرار داشتند

وی ادامه می‌دهد: «بیشتر افراد کوچه را به‌نام «پرکنده» می‌شناختند، چون از داخل این کوچه که عبور می‌کردید، به محلی می‌رسیدید که مغازه‌های مرغ‌فروشی با سبک و سیاق قدیمی در کنار هم قرار داشتند.»

او هنوز هم تصویر زمانی که مرغ‌های سبدی زنده را برای مغازه‌داران این کوچه می‌آوردند به‌خاطر دارد و تعریف می‌کند: «در گذشته به این شکل نبود که مرغ یخی یا به‌صورت صنعتی وجود داشته باشد و هر روز مرغ‌های زنده برای مغازه‌داران آورده می‌شد. مثل الان که بسیاری مرغ یخی را قبول ندارند، آن موقع هم مردم کشتار صنعتی را قبول نداشتند و اگر مرغ تازه نبود، نمی‌خریدند.»

فرهنگی ادامه می‌دهد: «مشتری به مغازه می‌آمد و مرغ را انتخاب می‌کرد، مغازه‌دار مرغ را ذبح و سپس در حوضچه‌ای که در مغازه بود می‌انداخت و با یک دستگاه پرهای آن را می‌کند.»

او که در همان سن کم بریدن سر مرغ و بال‌بال‌زدنش را دیده بود، تصویری را که از مغازه به‌خاطر دارد برایمان نقل می‌کند: « مغازه شکل قدیمی داشت با درهای چوبی سه‌لت که با اهرمی بسته می‌شد. داخل مغازه نیز حوضچه آب داغی بود که بعد از ذبح، مرغ را داخل آن می‌گذاشتند تا پرهایش خیس شود. سپس با دستگاهی که گوی‌شکل و با چند لبه تیز بود، پرهای مرغ را جدا می‌کردند و به مشتری تحویل می‌دادند.»

وی یادآور می‌شود: «این کوچه سال52 خراب شد، زمانی که ولیان، استاندار وقت، تصمیم گرفت بولوار مدرس شکل بگیرد. بعد از آن هم مرغ‌فروشی‌ها رفتند و شکل بازار مرغ‌فروشی به‌صورت صنعتی تغییر کرد.»

 

مدرسه فروغ

علی نیکزاد 66ساله از کودکی همراه با برادرش در دادگستری خیابان مدرس آب می‌فروخت و اکنون یکی از کسبه خیابان خسروی است. او به‌خوبی کوچه «پرکنده» را به‌یاد دارد و می‌گوید: «دهه40 ساختمانی 4طبقه در ابتدای این خیابان وجود داشت که اداره فرهنگ بود. کوچه «پرکنده» کوچه باریکی بود که مقابل دادگستری قرار می‌گرفت و داخل آن مدرسه فروغ بود. عرض کوچه 2متر بیشتر نبود و وقتی از کوچه خارج می‌شدید، مقابل ساختمان دادگستری چندین مغازه را می‌دیدید که مرغ‌ها را سر می‌بریدند و در آب جوش می‌انداختند و پرهای آن را می‌کندند.»

دهه40 ساختمانی 4طبقه در ابتدای این خیابان وجود داشت که اداره فرهنگ بود. کوچه «پرکنده» کوچه باریکی بود که مقابل دادگستری قرار می‌گرفت

نیکزاد بیان می‌کند: «داخل کوچه به‌جز مدرسه، قهوه‌خانه‌ای به‌نام هاشم قرار داشت که هم‌نام صاحب آن بود و بعد از فوت او این مغازه بسته شد و پسرهایش در پاساژ مدرس زیرپله‌ای اجاره کردند، چون در کنار پدر کار می‌کردند، مانند او بین کسبه چای پخش می‌کردند.»

وی درباره گذشته این خیابان می‌گوید: «پارکینگ خاکی با در حلبی بزرگی در کنار ساختمان دادگستری بود که راننده‌‌های خودروهای دادگستری آنجا مستقر بودند و چون در دادگستری آب می‌فروختم، نام دربانش را خوب به‌خاطر دارم. رمضان همراه با خانواده‌اش از شهرستان آمده بود و همان‌جا سکونت داشت.»

 

تعریض خیابان و از بین رفتن کوچه

امین حسین‌زاده حریری متولد1337 که در نزدیکی کوچه «پرکنده» متولد شده و منزل پدری او در مقابل این کوچه قرار داشته است، نیز می‌گوید: «برای اینکه مردم از این کوچه برای رسیدن به مغازه‌های مرغ‌فروشی رفت‌وآمد داشتند، به آن کوچه «پرکنده» گفته می‌شد.

 در داخل کوچه مدرسه فروغ با در آهنی بزرگی بود که خواهرانم آنجا درس می‌خواندند. من ظهرها به‌دنبال آن‌ها می‌رفتم و آن را به‌خاطر دارم. آن‌قدر این کوچه باریک و خلوت بود که خانه و مغازه دیگری در آن وجود نداشت و تنها به‌عنوان مسیر عبوری انتخاب می‌شد.»
وی می‌افزاید: «در انتهای کوچه و مقابل دادگستری مغازه‌های مرغ‌فروشی قرار داشت و حیاط بزرگی در کنار آن‌ها بود که ابتدا به‌عنوان سینمای تابستانی استفاده می‌شد، اما بعد به تئاتر و سپس پارکینگ تبدیل شد.»

حسین‌زاده خاطرنشان می‌کند: «وقتی خیابان تعریض شد و بولوار مدرس کنونی شکل گرفت، این کوچه از بین رفت. الان نیز اثری از آن باقی نمانده است و فقط چند نفر قدیمی که بزرگ شده این خیابان هستند، نام آن را به‌یاد دارند، وگرنه شما در هر جای دیگر شهر یا حتی برای افرادی که تازه به این خیابان آمده‌اند، نام کوچه «پرکنده» را بیاورید قطعا چیزی درباره آن نمی‌دانند.»

ارسال نظر