کد خبر: ۱۱۰۳
۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

روایت قدیمی‌ترین مشاور منطقه 11 از فقر فرهنگی و بازار داغ رمال‌ها

یکی از تبعاتی که کرونا داشت این بود که بسیاری از زوج‌هایی که طلاق عاطفی داشتند و مدت‌ها خانه‌هایشان به خوابگاه تبدیل شده بود، در ایام کرونا، با مشکلات و بگو مگوهای متعددی روبه‌رو شدند و این مسائل بیش از پیش، همه به‌ویژه زوجین را نسبت به طلاق عاطفی و تبعات منفی آن آگاه کرد. به عبارتی دیگر، در این ایام بسیاری از زوجین فهمیدند مشکلات عاطفی و ضعف‌های رفتاری که دارند مانند آتش زیر خاکستر است که در هر فرصتی شعله‌ور می‌شود و نمی‌توان از آن چشم پوشید.

متولد 25 مهرماه 1333 است. 25 مهرماه 1358 استخدام شده و 25 مهرماه 1360 ازدواج کرده است. این‌ها مشخصات دکتر سید هاشم نعمتی، متخصص علوم رفتاری، استادیار دانشگاه و مدیر فنی اولین کلینیک خصوصی مشاوره منطقه 11 واقع در محله آزادشهر است. نعمتی 35 سال سابقه کار در دانشگاه پیام نور مشهد دارد و در این مدت، ضمن عضویت در هیئت علمی این دانشگاه، مدیریت گروه روان‌شناسی و علوم تربیتی آن را هم بر عهده داشته است. 

او کارهای پژوهشی متعددی برای دانشگاه‌های فردوسی، آزاد، تربیت معلم و بهزیستی انجام داده و عضویت در شورای نظارت و ارزیابی دانشگاه، شورای فرهنگی دانشگاه، انجمن مطالعات برنامه‌ریزی درسی ایران، انجمن تعلیم و تربیت ایران و انجمن نظام روان‌شناسی و مشاوره ایران را در کارنامه خود دارد. نعمتی همچنین بیش از 10 عنوان کتاب درحوزه تعلیم و تربیت و مشاوره و روان‌شناسی تألیف و ترجمه کرده و 12 مقاله پژوهشی در داخل و خارج از کشور ارائه کرده است. در ادامه ، بیشتر با وی آشنا می‌شوید.

هیچ وقت حل کردن محاسبات ریاضی او را راضی نکرده و همواره گمشده‌ای داشته که آن را در کتاب‌های روان‌شناسی می‌یافته است

از کودکی فردی درون‌گرا و بسیار ورزش‌دوست بود و مانند بسیاری از پسر بچه‌ها، ورزش مورد علاقه‌اش فوتبال است. او دوران دبیرستان را در رشته ریاضی می‌گذراند و دانشگاه در رشته مهندسی قبول می‌شود. سال اول دانشگاه را در همین رشته تحصیل می‌کند اما هیچ وقت حل کردن محاسبات ریاضی او را راضی نکرده و همواره گمشده‌ای داشته که آن را در کتاب‌های روان‌شناسی می‌یافته است. 

نعمتی محاسبات رفتارهای انسانی را به محاسبات ریاضی و حل کردن مشکلات روحی را به حل کردن معادلات ریاضی ترجیح می‌داد بنابراین از ادامه تحصیل در رشته مهندسی انصراف می‌دهد و دوباره برای کنکور درس می‌خواند. علاقه و انگیزه بالای او برای قبولی در رشته مورد علاقه‌اش یعنی روان‌شناسی باعث می‌شود که با رتبه 10 در دانشگاه سراسری تهران قبول شود. 4 سال دانشگاه را در 3 سال و نیم به اتمام می‌رساند و در این مدت همواره جزو دانشجویان اول تا سوم بوده است. 

با گرفتن مدرک لیسانس، راهی خدمت سربازی می‌شود و پس از آن دوباره برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد اقدام می‌کند که این بار نیز در دانشگاه تهران قبول می‌شود. سال 60 که دانشگاه پیام نور کنونی، برای هیئت علمی جذب نیرو داشت و از دو هزار نفر متقاضی این جایگاه فقط 20 نفر انتخاب می‌شدند، نعمتی یکی از آن‌ها بود. با وقوع انقلاب فرهنگی، از سال 60 تا 67 که دانشگاه‌ها تعطیل بودند، نعمتی سراغ طرح‌های پژوهشی می‌رود. هم زمان در مرکز معلولان شهید بهشتی مشهد به عنوان روان‌شناس فعالیت داشت و مدتی هم در بهزیستی و مدتی نیز با دانشگاه فردوسی همکاری کرده است. سال 65 طرحی پژوهشی درباره نقش مادر در عقب‌ماندگی ذهنی فرزندان ارائه می‌کند که تأیید می‌شود و به دنبال آن اجازه تأسیس اولین کلینیک مشاوره و روان‌شناسی مشهد را می‌گیرد و پس از تأسیس، خودش به عنوان مشاور، در این مرکز مشغول به کار می‌شود.

نعمتی تا سال 70 با دانشگاه فردوسی همکاری می‌کند و از سال 70 که دانشگاه پیام‌نور به طور رسمی فعالیت خود در مشهد را آغاز می‌کند، وارد این دانشگاه، محل اصلی کارش، می‌شود. ابتدا در پیام نور مشهد رشته علوم تربیتی را راه‌اندازی می‌کند و در کنار تدریس، سمت مدیر گروهی رشته را بر عهده می‌گیرد.سال 75 رشته روان‌شناسی هم به رشته‌های پیام نور مشهد افزوده می‌شود و تا سال 80 او به همراه دکتر تفضلی، مدیر گروهی این دو رشته را بر عهده دارند تا اینکه سال 80 دکتر تفضلی به قصد ورود به کارهای پژوهشی، دیگر مدیر گروهی نمی‌شود و مسئولیت مدیریت هر دو گروه علوم تربیتی و روان‌شناسی بر عهده نعمتی گذاشته می‌شود. او از سال 79 تحصیل در مقطع دکتری را آغاز می‌کند و سال 84 که به دریافت مدرک دکترای خود موفق می‌شود، مسئولیت مدیر گروهی رشته‌های علوم انسانی دانشگاه‌های پیام نور استان بر عهده‌اش گذاشته می‌شود .

او طی این مدت در بیش از 5 کنفرانس خارجی در مالزی، هند و هلند شرکت می‌کند و به ارائه مقاله می‌پردازد و سال 92 بازنشسته می‌شود اما تا سال 95 همچنان مدیر گروهی روان‌شناسی و علوم تربیتی دانشگاه پیام نور را بر عهده داشته است و سال 95 ارتباطش با دانشگاه را قطع می‌کند.


فقر فرهنگی و بازار داغ رمال‌ها

او سال 92 اولین کلینیک خصوصی مشاوره در منطقه 11 را تأسیس می‌کند و از آن زمان تاکنون به بسیاری از ساکنان این منطقه خدمات مشاوره‌ای ارائه کرده است. به واسطه ارتباطات دانشگاهی نعمتی، این کلینیک با همکاری استادان دانشگاه فردوسی و پیام نور دایر می‌شود و در آن، در حوزه‌های مختلف گفتار درمانی، خانواده، ازدواج و طلاق، علوم تربیتی، تحصیلی و ... خدمات مشاوره‌ای داده می‌شود. ابتدای تأسیس مرکز، به دلیل ناشناخته بودن آن بین عموم مردم و از طرفی ارتباط استادان با دانشگاه، اغلب مراجعان آن‌ها را دانشجویانشان و خانواده‌های دانشجویان تشکیل می‌دادند اما به مرور با گذاشتن همایش‌های مختلف، مردم منطقه آشنایی بیشتری با این مرکز پیدا می‌کنند و اکنون از همه اقشار مراجعه‌کننده دارند.

نعمتی به فرهنگ مشاوره در بین مردم اشاره می‌کند و می‌گوید: متأسفانه اغلب خانواده‌های ما نگاهی سنتی دارند، نسبت به فواید مشاوره آگاه نیستند و به صورتی غیر منطقی با این امر مخالفت می‌کنند اما طی سال‌های اخیر با رواج ماهواره، تلفن همراه و فضای مجازی، در حال گذر از این نگاه‌های سنتی و منفی هستیم و بسیاری از مردم متوجه شده‌اند همان‌طور که برای مشکلات جسمی به پزشک نیاز دارند، برای مشکلات روحی و خانوادگی و تربیتی هم باید به مشاور مراجعه کنند.

وقتی هزینه‌های مشاوره را با پول‌هایی که برخی افراد کم‌سواد در راه رمال و فال‌بین خرج می‌کنند مقایسه می‌کنیم می‌بینیم یکی از دلایل اصلی مراجعه نکردن مردم به مشاوره، فقر فرهنگی است

البته با وجود تمام این مسائل همچنان بیشتر مراجعان ما اقشار با تحصیلات بالای دیپلم هستند و کمتر فردی زیر دیپلم را می‌بینیم که به مشاوره مراجعه کند.او به کشورهایی همچون هلند که در آن هر خانواده در کنار پزشک خانواده، مشاور خانواده هم دارد، اشاره می‌کند و در این راستا اظهار می‌کند: نیاز به مشاور در کشورهای پیشرفته به خوبی احساس می‌شود و در روند زندگی‌شان قرار دارد اما در کشورهای جهان سوم، متأسفانه هنوز اقشار کم سواد به جای حل مشکلاتشان از طریق مراجعه به مشاور، دنبال فال‌بین و رمال و دعا‌نویس هستند و حتی هزینه‌های گزافی در این راه خرج می‌کنند.

او می‌گوید: اینکه هزینه‌های مشاوره بالاست، درست است اما وقتی با هزینه‌هایی که برخی افراد کم‌سواد در راه رمال و فال‌بین هزینه می‌کنند مقایسه می‌کنیم می‌بینیم یکی از دلایل اصلی مراجعه نکردن مردم به مشاوره، فقر فرهنگی است. متأسفانه افراد رمال و دعانویس، نه تنها نقطه ضعف‌های فرد را به او نمی‌گویند بلکه با بیان جملاتی که خوشایند او است، موجب غفلت بیشتر فرد از عیب‌های خودش می‌شوند و با دادن وعده استفاده از نیروهای ماوراءالطبیعه حتی او را در راه دستیابی به خواسته‌های غیرمنطقی، خودخواهانه و منفی تشویق می‌کنند و چه بسیار سودجویی‌هایی که در این راه انجام می‌شود.

نعمتی معتقد است اگر هزینه‌های مشاوره مانند هزینه‌های پزشکی تحت پوشش بیمه قرار گیرد تعداد دفعات مراجعه بسیاری از مردم تحصیل‌کرده به مشاوره افزایش پیدا می‌کند اما برای اقشار کم سواد و با فرهنگ پایین همچنان باید دنبال فرهنگ‌سازی و آگاهی بخشی باشیم.


بی‌توجهی نظام آموزشی به دروس عملی

او تصریح می‌کند: طی سال‌های اخیر با افزایش آمار طلاق، بسیاری از خانواده‌ها و مسئولان پی به اهمیت مشاوره و نقش آن در کاهش اختلافات خانوادگی برده‌اند. کارشناسان دادگستری هم به خوبی متوجه شده‌اند که مشاوره در کاهش طلاق نقش دارد بنابراین تلاش‌های زیادی انجام شده است تا اقشار مختلف بتوانند مانند بیمه سلامت از بیمه روان‌شناسی برخوردار باشند اما هنوز بیمه‌های دولتی این امر را قبول نکرده‌اند و به نظر می‌رسد که باید بیمه‌های خصوصی وارد این حیطه شوند.

نعمتی به دیگر سدهای پیش‌روی مشاوران اشاره می‌کند و می‌افزاید: در کنار موفقیت‌های بسیاری که روان‌شناسان به دست می‌آورند و کانون‌های خانوادگی را گرم می‌کنند، اگر یک مشاور بی‌تجربه و ناآگاه نتواند به خوبی از عهده مشاوره بربیاید، فرد یا افرادی که به او مراجعه کرده‌اند هر جا صحبت شود، مشاوره را نهی می‌کنند و با بیان جملاتی نظیر اینکه هزینه کردن در راه مشاوره بی‌فایده است، بر فرهنگ سنتی و نگاه‌های منفی مردم کم سواد دامن می‌زنند در حالی که در مشاوره هم مانند هر شغل و حرفه دیگری امکان اشتباه وجود دارد و اشتباه یک یا تعداد اندکی مشاور را نباید به همه مشاوران نسبت داد.

مشاوره در تمام کشورهای پیشرفته جایگاه بالایی دارد و بر زندگی مردم تأثیر می‌گذارد

به عقیده او علت بخشی از اشتباهات امروزه جوانان دارای مشاغلی چون پزشکی، مهندسی، روان‌شناسی و ... به نظام آموزشی ما مربوط است چراکه افرادی که از دانشگاه دانش‌آموخته می‌شوند؛ واحدهای عملی کمی را گذرانده‌اند و وقتی وارد بازار کار می‌شوند ممکن است ابتدای امر تجربه کافی نداشته باشند و اشتباهاتی را مرتکب شوند.

نعمتی تأکید می‌کند: مشاوره در تمام کشورهای پیشرفته جایگاه بالایی دارد و بر زندگی مردم تأثیر می‌گذارد اما در کشور ما از طرفی فقر فرهنگی و از طرفی ضعف‌های نظام آموزشی باعث می‌شود مردم نگاه مثبتی به این حیطه نداشته باشند.

او در این راستا به کانادا اشاره می‌کند و می‌افزاید: در کانادا به ازای هر یک سال درس خواندن، دانشجویان باید یک سال کار عملی انجام دهند و پس از آن اجازه پیدا می‌کنند که سال دوم تحصیلی‌شان را ادامه دهند اما در کشور ما و دیگر کشورهای در حال توسعه بیشتر بر کم کردن هزینه تأکید دارند بنابراین واحدهای عملی را که هزینه‌بر است به حداقل می‌رسانند و نتیجه این می‌شود که دانشجویان رشته‌های مختلف پس از دانش‌آموختگی، توانایی انجام کار عملی را ندارند.

نعمتی یکی از اهداف تأسیس مرکز مشاوره خصوصی را فراهم کردن فضا برای یادگیری عملی دانشجویان روان‌شناسی بیان می‌کند و می‌افزاید: در این مرکز برای دانشجویان علاقه‌مند دوره‌های عملی می‌گذاریم تا بدین وسیله آن‌ها بتوانند به طور تجربی، در حین تحصیل یا پس از دانش‌آموختگی کار را فراگیرند و پس از کسب تجربه، به طور مستقل به انجام مشاوره بپردازند.

به عقیده او مردم قبل از مراجعه به هر روان‌شناسی باید ابتدا به رزومه آن توجه کنند و از طریق سایت‌ها و منابع معتبر مطمئن شوند که فرد تحصیلات آکادمیک رسمی دارد و سپس به او مراجعه کنند.
او تأکید می‌کند که در اهمیت مشاوره و لزوم مراجعه به آن باید آگاهی اجتماعی مردم را افزایش دهیم که این رسالت بیشتر از همه بر دوش رسانه‌های جمعی و صدا و سیماست چراکه این رسانه‌ها در دسترس همه هستند و با قدرت تأثیرگذاری که دارند می‌توانند زمینه‌های ذهنی منفی افراد نسبت به مشاوره را تصحیح کنند.


غفلت خانواده‌ها از جنبه‌های مختلف رشد

نعمتی به پسر بچه‌ای سیزده ساله که دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف بود اما والدینش به این نتیجه رسیده بودند که مانع ادامه تحصیل او شوند، اشاره می‌کند. این پسربچه با ضریب هوشی بالایی که داشت 6 سال تحصیلی را جهشی خواند و در هر سال تحصیلی، دو پایه تحصیلی را گذرانده بود اما وقتی با رتبه 3 در سیزده‌سالگی وارد دانشگاه صنعتی شریف شد قادر نبود با دانشجویان و استادان ارتباط مناسبی برقرار کند، هر شب در خوابگاه گریه می‌کرد و در کلاس‌هایش به موقع حضور نمی‌یافت که موجب نگرانی والدینش شده بود.

نعمتی معتقد است والدین این پسر اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند و با دیدن هوش بالای فرزندانش بر تحصیلات او متمرکز شده و از رشد دادن دیگر ابعاد شخصیتی او غفلت کرده‌اند به گونه‌ای که سن عقلی و سن اجتماعی آن پسر متناسب با سن هوشی‌اش افزایش پیدا نکرده است و در نتیجه، به رقم داشتن هوش بالا، به لحاظ اجتماعی آماده پذیرفتن کلاس‌های دانشگاه نبود.

این مشاور می‌گوید: امروزه با فرزندسالاری که شکل گرفته است بسیاری از والدین مرتکب چنین خطاهایی در ابعاد مختلف می‌شوند. به عنوان مثال با توجه بیش از حد به خواسته‌های فرزندانشان یا با بی‌توجهی به خواسته‌ها و نیازهای روحی آن‌ها، تنها امکانات رفاهی و تحصیلی را برای فرزندانشان فراهم می‌کنند و در نتیجه رشد عقلی، هوشی، جسمانی و اجتماعی فرزندشان با یکدیگر همخوانی ندارد و در محیط کار یا پس از ازدواج با مشکلاتی مواجه می‌شوند که ریشه در این نداشتن توازن تربیتی دارد.

 

مشاوره تلفنی نمی‌تواند جنبه درمانی داشته باشد

او به مشاوره‌های آنلاین که با شیوع کرونا افزایش پیدا کرده است، اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: در این ایام به دلیل پیشگیری از کرونا تمایل مردم به مشاوره‌های حضوری کم شد و شاهد افزایش مشاوره‌های تلفنی بودیم به گونه‌ای که در ابتدای شیوع کرونا و با اجرای طرح قرنطینه خانگی، زوجین تماس‌های تلفنی زیادی برای مشاوره داشتند که معمولا به دلیل ناسازگاری آن‌ها با یکدیگر یا رعایت نکردن مسائل بهداشتی از سوی همسر و فرزندان بود.

به عقیده نعمتی، مشاوره تلفنی بیشتر در حد درددل کردن است و نمی‌تواند جنبه درمانی داشته باشد چراکه مشاور بسیاری مسائل را از طریق حالات چهره و زبان بدن فرد متوجه می‌شود اما در مشاوره تلفنی این امکان فراهم نیست و فقط صدای فرد شنیده می‌شود بنابراین نمی‌توان چندان توصیه به مشاوره تلفنی کرد.

نعمتی می‌افزاید: یکی از تبعاتی که کرونا داشت این بود که بسیاری از زوج‌هایی که طلاق عاطفی داشتند و مدت‌ها خانه‌هایشان به خوابگاه تبدیل شده بود، در ایام کرونا، با مشکلات و بگو مگوهای متعددی روبه‌رو شدند و این مسائل بیش از پیش، همه به‌ویژه زوجین را نسبت به طلاق عاطفی و تبعات منفی آن آگاه کرد. به عبارتی دیگر، در این ایام بسیاری از زوجین فهمیدند مشکلات عاطفی و ضعف‌های رفتاری که دارند مانند آتش زیر خاکستر است که در هر فرصتی شعله‌ور می‌شود و نمی‌توان از آن چشم پوشید.


از ناآگاهی‌های جنسی تا ازدواج‌های احمقانه

نعمتی در ادامه بر اهمیت آگاهی‌های جنسی تأکید می‌کند و می‌گوید: از اصلی‌ترین دلایل اختلافات خانوادگی در ایران، ناآگاهی‌های جنسی است. به عنوان یک روان‌شناس می‌خواهم به مردم بگویم همه ما با یک ناآگاهی جنسی رشد پیدا کرده‌ایم که معمولا پس از ازدواج خودش را نشان می‌دهد اما از آنجایی که این موضوع در فرهنگ ما به شدت دارای قبح اجتماعی است، بیشتر افراد مشکلاتشان در این باره را پنهان می‌کنند و به زبان نمی‌آورند، نتیجه هم این می‌شود که امروز تا این حد با طلاق، انحرافات جنسی و موضوع خیانت مواجه هستیم.

به نظر نعمتی اگر می‌خواهیم جلوی آمار افزایشی طلاق و انحرافات اجتماعی گرفته شود، در کنار فراهم کردن زیرساخت‌هایی همچون اشتغال، باید آگاهی‌های جنسی زوجین را افزایش دهیم و حتی قبل از ازدواج، کلاس‌های مهارت‌های زندگی و جنسی برایشان بگذاریم تا پس از ازدواج، هزینه‌های طلاق را نپردازیم.

او همچنین به نوجوانان و جوانان مجرد اشاره می‌کند و می‌افزاید: امروزه فضای مجازی و ماهواره، این قشر را با هیجانات جنسی روبه‌رو می‌کند و ضمن اینکه باید روش درست استفاده از اینترنت را به والدین و فرزندانشان آموزش دهیم، لازم است برای هر سنی، در حد خودشان آگاهی‌های جنسی درست را به آن‌ها منتقل کنیم تا با تصورات و باورهای نادرست جنسی دچار مشکلات بعدی نشوند.

اغلب ازدواج‌های ما نه عاشقانه و نه عاقلانه بلکه احمقانه است

او خطاب به جوانان، ازدواج را به سه دسته ازدواج‌های عاشقانه، عاقلانه و احمقانه تقسیم می‌کند و می‌گوید: گاهی دو نفر، پس از شناخت یکدیگر و وقتی می‌بینند هم کفو هستند عاشق یکدیگر می‌شوند و ازدواج می‌کنند که به طور معمول چنین زوج‌هایی زندگی خوب و پایداری دارند. بعضی‌ها هم بدون اینکه علاقه‌ای به یکدیگر داشته باشند، همین که می‌بینند هم کفو هستند با یکدیگر ازدواج می‌کنند که این‌ها هم تا 70 درصد مواقع زندگی‌های پایداری دارند اما اغلب ازدواج‌های ما نه عاشقانه و نه عاقلانه بلکه احمقانه است. بیشتر ازدواج‌هایی که آشنایی‌های اولیه آن‌ها از چت‌های اینترنتی و دوستی‌های خیابانی شروع می‌شوند، در این دسته قرار دارند و بسیاری از کسانی که به این شکل ازدواج می‌کنند حتی تعریف عشق را نمی‌دانند و به گمان اینکه عاشق هستند با یکدیگر ازدواج می‌کنند اما پس از مدت کوتاهی به این نتیجه می‌رسند که اشتباه کرده‌اند و باید طلاق بگیرند.


لزوم اجباری کردن آموزش‌های قبل از ازدواج

او تأکید می‌کند: آموزش‌های قبل از ازدواج نقش بسیار مهمی در پایداری زندگی دارد و اگر طی دوره‌هایی، به طور اصولی، مسائل کاربردی زندگی همچون تفاوت‌های زن و مرد، کنترل خشم، اعتماد به نفس، نحوه ارتباط با خانواده و والدین و ... را قبل از ازدواج به جوانان آموزش دهیم و برای ثبت ازدواج، ارائه گواهی شرکت در این کلاس‌ها اجباری باشد، سطح کیفی زندگی جوانان افزایش پیدا می‌کند و ضمن کم شدن آمار طلاق، از هزینه‌هایی که دولت و جامعه برای طلاق می‌پردازند، کاسته می‌شود.

نعمتی می‌افزاید: اجباری شدن مشاوره قبل از طلاق از سوی دادگستری، نشان داد که مشاوره قادر است نزاع‌های خانوادگی را آرام و کمتر کند و نمونه‌های بسیاری هستند که پس از دریافت خدمات مشاوره‌ای، از طلاق صرف‌نظر کرده و به زندگی خود ادامه داده‌اند، حال اگر مشاوره و آموزش قبل از ازدواج را اجباری کنیم گام مثبت و رو به جلوی دیگری برداشته می‌شود که تأثیرش در پایداری زندگی افراد چند برابر خواهد بود.

ارسال نظر