کد خبر: ۱۲۰۶
۲۰ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

شیخ محمد واله به روایت عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی

شیخ محمد واله از خطیبان و محدثان بزرگ معاصر حوزه علمیه مشهد محسوب می شود و دروس و جلسات درس اخلاق او در مدرسه سعادت و سلیمانیه و برخی منازل مؤمنان مشهد مثال زدنی بود و در آن یاد علمای بزرگ شیعه را مانند آیات عظام میرزا جواد آقا تهرانی خوانساری یا کوهستانی و مانندشان را گرامی می داشت و از محاسن اخلاقشان سخن ها داشت.

مرحوم آیت الله محمد واله کاشمری (1312-1375) از علمای بزرگ معاصر حوزه علمیه مشهد است. تحصیلات مقدماتی را در مدرسه علمیه حاج شیخ مجتهد اولیایی کاشمر گذرانید. سپس برای ادامه تحصیل، به مشهد مقدس هجرت کرد و از شاگردان ممتاز حضرات آیات میرزا هاشم قزوینی (1270-1339) حاج شیخ حسنعلی مروارید (1290-1383) و میرزا جواد آقا تهرانی (1283-1368) در حوزه علمیه مشهد بود.

 او از خطیبان و محدثان بزرگ معاصر حوزه علمیه مشهد محسوب می شود و دروس و جلسات درس اخلاق او در مدرسه سعادت و سلیمانیه و برخی منازل مؤمنان مشهد مثال زدنی بود و در آن یاد علمای بزرگ شیعه را مانند آیات عظام میرزا جواد آقا تهرانی خوانساری یا کوهستانی و مانندشان را گرامی می داشت و از محاسن اخلاقشان سخن ها داشت.

کلام اهل بیت(ع) در جانش و جوهر وجودش آمیخته بود. به لحاظ ظاهری، بسیار پاکیزه و با وقار و متانت بود ولی رفتار و سلوکش به گونه ای بود که جلب توجه نمی کرد. بر نماز اول وقت تأکید داشت. به زیارت سرور شهیدان حضرت اباعبدا...الحسین(ع) اهتمامی ویژه داشت.

در بسیاری از امور استخاره می کرد. آن اوایل نام مرحوم آیت ا... واله را و مراتب فضل و کمالش را شنیده بودم و سخت طالب دیدارش بودم

 خطابه هایش بسیار پرشور بود. سادات را همواره گرامی می داشت و بسیار صلوات بر محمد و آلش می فرستاد. در بسیاری از امور استخاره می کرد. آن اوایل نام مرحوم آیت الله واله را و مراتب فضل و کمالش را شنیده بودم و سخت طالب دیدارش بودم. در بسیاری از اطلاعیه ها او را حاجی واله خطاب می کردند. مایل نبود از عناوین آیت ا... و مانند آن استفاده کند. اصلا اهل این حرف ها نبود، مانند استادش مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی که حاضر نشد سنگ قبری بر مزارش گذاشته شود. آن ها دنبال نام و نشان نبودند.
یک روز اطلاعیه ای مبنی بر برگزاری دعای ندبه توجهم را جلب کرد که با سخنرانی «حاجی واله» برگزار می شد. با جمعی از دوستان طلبه به آنجا رفتیم. هرچه منتظر شدم نیامد. ناگهان از ایشان دعوت کردند و پیرمردی روحانی از کنارم برخاست و روی صندلی نشست. بارها او را در حرم مطهر(ع) دیده بودم.

 او همان روحانی به ظاهر ساده ای بود که صبح ها، آفتاب نزده در سرد و گرم روزهای سال دوزانو مقابل ضریح حرم مطهر رضوی(ع) می نشست و گمان نمی کردی او همان واله معروف باشد. این تواضع و خلوصش هر کسی را شیفته اش می کرد و به راستی انسانی ورای تعلقات مادی این دنیایی بود. مسائل دنیوی از قبیل شهرت برایش حل شده و پیش پاافتاده بود.

یکی از اموری که امروزه گوهری نایاب است، حفظ «سذاجه دینی» است. سذاجه آن فطرت پاک و وضع طبیعی صحیحی است که شائبه ای همراه نشده باشد و سذاجه دینی اصطلاحی است که بر پیوند انسان با فطرت دینی اش و نیالودن آن با امور غیردینی همچون تجمل پرستی و اعمال ناشایست تأکید دارد. 

به عقیده من، ویژگی بارز مرحوم آیت الله حاج شیخ واله کاشمری حفظ سذاجه دینی اش بود که بر اثر پیوندی ناگسستنی با ثقلین حاصل شده بود. یکی از مهم ترین وظایف حوزه های علمیه کشور نیز اهتمام به حفظ همین سذاجه دینی است که بحث درباره آن جای دیگری را می طلبد.

با بزرگواری پذیرفت بخشی از جامع المقدمات را صبح ها بعد از اذان صبح، برای طلاب مدرسه حضرت مهدی(عج) در حرم مقدس رضوی تدریس کند و این تواضع از آن عالم جلیل القدر درس ها دارد و خاطرم هست قبل و بعد از درس زمین حرم را می بوسید. امر على الدیار دیار لیلى اقبل ذا الجدار و ذا الجدار و ما حب الدیار شغفن قلبى ولکن حب من سکن الدیار بر این دیار می گذرم، همان دیار لیلی، و بر در و دیوار آن بوسه شوق می زنم.

 عشق به این دیوارها نیست که مرا چنان شیدای خود کرده است، بلکه آن نشانه عشق به کسى است که در آن سکونت دارد.هرگاه دل تنگ شنیدن احادیث حضرات معصومان(ع) می شدیم، از او طلب می کردیم. حدیث را می گفت و با حوصله می نوشت و گاه با احادیثی دیگر آن را توضیح می داد.

 کثرت مراجعات به ایشان باعث شده بود تا با استفاده از اوراق کاربن، چند کپی از هر نوشته اش داشته باشد که البته سریعا نایاب می شد. این را هم بگویم که در مباحث اخلاقی به مجموعه ورام اثر ابوالحسین ورام بن ابی فراس توجه خاصی داشت. از کتاب های عملی نیز به کتاب ادعیه احمدیه اثر عارف واصل مرحوم آیت ا... میرزا احمد آشتیانی عنایت داشت که او نیز عالمی بس بزرگ بود. در دعا معتقد بود که نباید چیزی بر کلام معصوم افزود یا از آن کم کرد.

در مسجد جامع کاشمر شب ها حدود یک ربع مسئله می گویم و حدیث می خوانم. عده ای از جوان ها به مسجد جذب شده اند

 گاه در مراسم دعا مشاهده می شود که دعا ناگهان قطع می شود و مجموعه مطالبی در قالب نظم و نثر به آن اضافه می شود. وقتی هم که می خواست ترجمه روایتی را بیان کند می گفت: «قریب به این مضمون» و در حق بیان کلام معصوم(ع) بسیار احتیاط می کرد.
جناب آقای امیدوار که از گویندگان مشهد و از ارادتمندان به آن عالم عامل بودند، فرمودند: حدود یک سال مرحوم حاج آقای واله در کاشمر بودند. فرزند ایشان آقای رضا واله به کاشمر به دیدن پدرشان می روند و به محضر ایشان عرض می کنند نزدیک به یک سال است در کاشمر هستید.

 علت توقف شما در کاشمر چیست؟ آن مرد خدا فرموده بودند: در مسجد جامع کاشمر شب ها حدود یک ربع مسئله می گویم و حدیث می خوانم. عده ای از جوان ها به مسجد جذب شده اند. اگر بیایم مشهد این یک ربع تعطیل می شود و احتمال دارد جوان ها از مسجد بروند.


بخشی از روایت کامیار صداقت ثمر حسینی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

ارسال نظر