کد خبر: ۱۳۸۰
۲۰ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

کار دل، با حساب و کتاب نمی‌خواند

از همان شروع، کار فروش کتاب درآمد چندانی نداشت و فقط هزینه‌های خودش مثل کرایه و هزینه آب وبرق را تأمین می‌کرد. از چندسال قبل درآمد ما از فروش کتاب به حدی کم شد که حتی تأمین‌کننده این هزینه‌ها هم نبود. همکاران من حتی گاهی اوقات پول کرایه مغازه و قبض برق و آب را از جیب خودشان می‌دادند. اما به دلیل عشق و علا قه‌ای که به کتاب داریم و آرامشی که محیط کارمان برایمان ایجاد می‌کند دوام آورده‌ایم. این بخشی از گفته‌های محمدباقر توکلی جاغرق درباره این شغل است.

کتاب‌فروش‌ها آدم‌های عجیبی هستند. کالایی که به مردم می‌فروشند خاص است و مشتری‌هایش هم خاص‌تر. آن‌ها خودشان اهل فرهنگ‌اند و برخلاف برخی مشاغل وقت فراغتشان به خواندن کتاب و تورق آن می‌گذرد.
محمدباقر توکلی جاغرق متولدسال 1349 است. او از کودکی به خواندن کتاب علاقه داشته است. به دلیل همین عشق و علاقه کارش را در کارخانه فرش ترک و یکی از اولین کتاب‌فروشی‌های بولوار توس را در خیابان فرمانبر راه‌اندازی می‌کند. صحبت‌های توکلی مثل بیشتر کتاب‌فروش‌ها حسی دوگانه دارد؛ حسی که کتاب‌فروشی را شغل کم‌درآمدی می‌داند که برای صاحبانش دوست‌داشتنی است.


طرف‌داران کتاب‌های انگیزشی

توکلی معتقد است طی سال‌های اخیر در محدوده بولوار توس اشتیاق به کتاب‌خوانی کم شده است: «همکاران من هم نظرشان همین است. در دوره کرونا فروش کتاب کاهش چشمگیری داشته است. آن‌ها هم از بی‌علاقگی مردم این محدوده به کتابخوانی صحبت می‌کنند.»

او مشکلات اقتصادی را عامل مهم این موضوع می‌داند و می‌گوید: مردم محدوده توس بیشترشان کارگرند شکمشان را به‌سختی سیر می‌کنند معلوم است که خواندن کتاب و خرید آن برایشان اولویتی ندارد.»

او ادامه می‌دهد: اگر فروشی هم داشته باشیم بیشتر مردم به دنبال کتاب‌های آموزشی و انگیزشی هستند. کتابی که به آن‌ها مهارت‌های کسب درآمد را بیاموزد. بیشتر افرادی که در شرکت‌های فروش و بیزینس هستند و جوان‌هایی که به دنبال موفقیت اجتماعی و پولدار شدن هستند از خریداران این نوع کتاب‌ها هستند. این درحالی است که محتوای بیشتر این کتاب‌ها برگرفته از توصیه‌های مذهبی و دستورهای دینی خود ماست و نویسندگان خارجی با تغییرات جزئی همین مطالب را نوشته و به خورد ما می‌دهند.


کتاب‌های 15سال پیش فروخته نشده

توکلی ادامه می‌دهد: باورتان نمی‌شود هنوز تعدادی از کتاب‌های عمومی، مذهبی و داستانی را که سال 1385 خریده‌ام در کتاب‌فروشی‌ام دارم و به فروش نرسیده است. در دوره کرونا که آموزش مجازی شده بیشتر فروش کتاب‌فروشی‌های بولوار توس در حوزه کتاب‌های درسی و گام به گام است. والدین برای اینکه وقتشان صرف درس دادن به بچه‌ها نشود و فرزندشان بتواند به کلاس بالاتر برود، کتاب‌های درسی توصیه شده توسط معلم را حتی اگر قیمتش 200هزار تومان هم باشد می‌خرند. اما حاضر نیستند یک کتاب آموزنده و خوب با قیمت کم برای فرزندشان بخرند. البته این به‌دلیل ضعف فرهنگی و کم‌کاری مسئولان و کارشناسان فرهنگی در این حوزه است و بخشی از آن نیز به فقر مالی و اقتصادی خانواده‌های ساکن در محلات حاشیه شهر برمی‌گردد.

کتاب‌های درسی توصیه شده را حتی اگر 200هزار تومان هم باشد می‌خرند. اما حاضر نیستند یک کتاب آموزنده و خوب با قیمت کم برای فرزندشان بخرند

 

اول سفارش می‌گیریم بعد کتاب می‌خریم

او می‌گوید: کتاب‌های روان‌شناسی در حوزه خانواده مثل چگونگی رفتار با همسر و تربیت فرزندان نیز مورد استقبال خانم‌هاست و تا حدودی فروش می‌روند. کتاب‌های داستانی (شعر و رمان) و کتاب‌های مذهبی نیز در رتبه‌های پایین فروش قرار دارند. به دلیل نبود استقبال و فروش نرفتن کتاب‌ها، ما حالا مثل گذشته کتاب‌های مختلف را می‌خریم به این امید که زمانی به فروش برسد. مشتری ابتدا سفارش کتاب را به ما می‌دهد و بعد از آن ما کتاب را تهیه و در اختیار مشتری قرار می‌دهیم.


فروش نوشت‌افزار و اسباب‌بازی

او در ادامه به راهکاری که کتاب‌فروشی‌های این محدوده برای ورشکست نشدن به کار می‌گیرند اشاره می‌کند و می‌گوید: برای نجات از ورشکستگی و جلوگیری از تعطیلی کامل، نوشت‌افزار و اسباب بازی کودکان را نیز در فهرست اقلام فروشی خود قرار داده‌ایم.

توکلی ادامه می‌دهد: از همان ابتدای شروع کار فروش کتاب درآمد چندانی نداشت و فقط هزینه‌های خودش مثل کرایه و هزینه آب وبرق را تأمین می‌کرد. از چندسال قبل درآمد ما از فروش کتاب به حدی کم شد که حتی تأمین‌کننده این هزینه‌ها هم نبود. همکاران من حتی گاهی اوقات پول کرایه مغازه و قبض برق و آب را از جیب خودشان می‌دادند. اما به دلیل عشق و علا قه‌ای که به کتاب داریم و آرامشی که محیط کارمان برایمان ایجاد می‌کند دوام آورده‌ایم. چند سالی است که به دلیل نداشتن فروش از روی ناچاری در کنار فروش کتاب، نوشت افزار مثل مدادتراش، مدادرنگی و خط‌کش نیز می‌فروشیم.

عشق به کتاب‌خوانی باعث شد که کار در کارخانه فرش را رها کنم و به فکر تأسیس مغازه کتاب‌فروشی افتادم

 

پول‌های توجیبی را کتاب می‌خریدم

توکلی می‌گوید: پدرم صندوقچه‌ای بزرگ از کتاب‌های مذهبی و داستانی داشت که در اوقات بیکاری و فراغت می‌خواند. در 7و8سالگی که سواد خواندن کتاب را پیدا کردم، به سراغ کتاب‌های صندوقچه پدرم می‌رفتم و آن‌ها را می‌خواندم. از همین زمان بود که عشق و عطش به کتاب‌خوانی در من شکل گرفت و بعدها که بزرگ‌تر شدم پول‌های توجیبی و حتی پول‌های عیدی را جمع می‌کردم و کتاب می‌خریدم. بعد از گرفتن دیپلم در کارخانه فرش استخدام شدم. در این زمان نیز بخشی از درآمدم را برای خرید کتاب هزینه می‌کردم و کتابخانه کوچکی داشتم. عشق به کتاب‌خوانی باعث شد که کار در کارخانه فرش را رها کنم و به فکر تأسیس مغازه کتاب‌فروشی افتادم. قبل از همه تحقیقی درباره شغل کتاب‌فروشی انجام دادم. پاسخ کتاب‌فروش‌های قدیمی به سؤالاتم خیلی جالب بود.

 

بعد از تحقیق،کتاب‌فروشی زدم

او سال‌ها قبل برای راه‌اندازی کتاب‌فروشی به سراغ چند کتاب‌فروش قدیمی در محلات مختلف می‌رود: «وارد هر مغازه‌ای که می‌شدم با بهت و حیرت به من نگاه می‌کردند و می‌گفتند: به تو نمی‌خورد که دیوانه باشی. تیپت هم به این بچه پولدارها نمی‌خورد که یک پول مفتی گیر آورده باشی و برای کلاس و تفریح بخواهی کتاب‌فروشی بزنی. این‌کار را نکن چون آخرش ورشکسته و پشیمان خواهی شد. وقتی از آن‌ها می‌پرسیدم که چرا شما این کار را می‌کنید باخنده می‌گفتند: ما حالا دیگر آلوده این‌کار شده‌ایم و با وجودی که با بدبختی هزینه‌های زندگی‌مان را تأمین می‌کنیم نمی‌توانیم این شغل را کنار بگذاریم.» با همه این حرف‌های ناامید کننده چون عشق به کتاب و کتاب‌خوانی را داشتم. سال1385 کتاب‌فروشی‌ام را در سه‌راه دانش افتتاح کردم.

کلمات کلیدی
ارسال نظر