کد خبر: ۱۴۵۰
۰۸ مهر ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

داستان دروازه ترسناک پایین خیابان

در قدیم امنیت و حفاظت از اموال عمومی و خصوصی، اقتضا می‌کرد اطراف شهر برج و بارو داشته باشد و تردد تنها از معابر مشخصی انجام شود. این معابر همان دروازه‌های شهر بودند. مشهد قدیم در دوره افشار، 8 دروازه داشت؛ تقریبا برای هر محله، یک یا دو دروازه تعبیه شده بود و همه این دروازه‌ها محل آمد و شد بودند، به جز یکی!

 در قدیم امنیت و حفاظت از اموال عمومی و خصوصی، اقتضا می‌کرد اطراف شهر برج و بارو داشته باشد و تردد تنها از معابر مشخصی انجام شود. این معابر همان دروازه‌های شهر بودند. مشهد قدیم در دوره افشار، 8 دروازه داشت؛ تقریبا برای هر محله، یک یا دو دروازه تعبیه شده بود و همه این دروازه‌ها محل آمد و شد بودند، به جز یکی!

در شمال‌شرقی مشهد و در حاشیه محله قدیمی نوغان، دروازه‌ای به نام «میرعلی آمویه» قرار داشت که امروزه در محل تقریبی آن، در حاشیه بولوار وحدت، بوستان «میر» را ساخته‌اند. این دروازه یکی از معابر کهن‌سال شهر بود و نامش را از بقعه‌ای گرفته بودند که در چهار فرسنگی مشهد، در حدود روستای «تیلگرد» که امروزه آن را با نام محله «تلگرد» می‌شناسیم، قرار داشت.

 اما این دروازه همیشه بسته بود. دلیل این باز نشدن هم ریشه در اعتقادات و خرافات مردم پایین خیابان داشت. این هفته درباره این موضوع  را که چرا دروازه «میرعلی آمویه» همیشه بسته بود و مردم از آن به عنوان دروازه ترسناک یاد می‌کردند، بیشتر توضیح می‌دهیم.


دروازه دوره صفویه

دروازه میر علی آمویه به استناد آنچه در نسخ تاریخی آمده، یکی از دروازه‌های مهم مشهد بوده است که در دوره صفویه تأسیس شده و تا اواسط دوره قاجار وجود داشته است.

درباره میرعلی، اطلاعات دیگری در دست نیست و تمام دانسته‌های ما به نوشته قاضی احمد قمی منتهی می‌شود که در کتابش نوشته است میرعلی آمویه قبل از قرن 11 هجری در مشهد درگذشت و در دروازه نوغان دفن شد و محل دفنش زیارتگاه مهمی در مشهد قدیم بوده است. حدود سال 940قمری که شاه تهماسب صفوی بارویی برای شهر مشهد احداث کرد، چون یکی از دروازه‌ها در جوار قبر میرعلی آمویه قرار گرفته بود نام او را بر آن گذاشت.

نقشه‌های قدیمی و کروکی‌های تاریخی نشان می‌دهد که این دروازه میان 2 دروازه شمالی نوغان و جنوبی عیدگاه قرار داشته و اغلب لشکرکشی‌ها به مشهد از مسیر این دروازه انجام می‌شده است. 

این دروازه میان 2 دروازه شمالی نوغان و جنوبی عیدگاه قرار داشته و اغلب لشکرکشی‌ها به مشهد از مسیر این دروازه انجام می‌شده است

مؤلف سفرنامه «از خراسان تا بختیاری» در توصیف دروازه‌های مشهد نوشته است: «دروازه شهر مقدس مشهد دارای یک در بزرگ تاریخی است که از طرفین به حصاری که دورتادور شهر کشیده شده، متصل است. این حصار دفاعی که جابه‌جا کنگره‌هایی در بالای آن دیده می‌شود، اکنون منزلگاه کبوتران است.» 

 در جای دیگری آمده است: « حصار مشهد از دیواری تشکیل یافته است که در اطراف شهر دور می‌زند. قطر آن در قاعده 75/2 متر و در رأس25/1متر است و در فاصله‌های متعدد دارای برج‌های دفاعی است. مدت چندین سال است که از تعمیر آن دست کشیده‌اند و جا‌به‌جا خراب شده و خندق آن را از مصالح خشت و گل پرکرده است. چون این حصار طبق نقشه منظمی ساخته نشده، نمی‌توان اندازه محیط آن را آن طور که باید معین کرد. به طور تقریبی اندازه محیط آن را 9 کیلومتر می‌گویند.»


اگر دروازه باز شود، فتنه و بلا نازل می‌شود

بنابر محتویات سندی در سال 1159-1160قمری، مأموران فراش و دربانان برای مراقبت و عبور و مرور در این دروازه نگهبانی می‌داده‌اند. ملامحمد شریف و ملامحمد صادق به عنوان دربان کشیک اول، ملارفیع و محمد فاضل دربان کشیک دوم و محمد اکبر و محمد به عنوان دربان کشیک سوم در دروازه میرعلی آمو خدمت می‌کرده‌اند.

با توجه به اینکه آستان قدس در خارج از دروازه میرعلی آمویه، از محل داشخانه و خشت پزی درآمدهایی داشته است، احتمالا موقعیت این محل‌ها در اراضی حُمید باشد زیرا به مرور زمان مزرعه حمید به اراضی بایر تبدیل شده است.

در دوره افشاریه دروازه میر علی آمویه دستخوش حوادث تاریخی بوده است. به طوری که در 16ربیع‌الثانی 1139 سپاه نادر محافظان دروازه را کشتند و از طریق این دروازه وارد مشهد شدند. چون دروازه میرعلی آمویه محل حمله اقوام ازبک و ترکمانان و افغانان بود، در زمان قاجاریه آن را مسدود کردند. 

به همین دلیل و با استناد به متون کهن مشهد مردم پایین خیابان و به طور کلی مشهدی‌ها بر این باور بودند که اگر کسی این دروازه را باز کند، بلایی هولناک بر سر شهر فرود می‌آید. این باور البته چندان گزاف نبود؛ همان‌طور که نادر از این دروازه به مشهد وارد شد، دروازه میرعلی آمویه درست در مسیر هجوم ازبکان و اقوام صحرانشین قرار داشت و حملات جنون‌آمیز و غارتگرانه آن‌ها به مشهد، اغلب از سمت این دروازه انجام می‌شد.

 این موضوع و هم اعتقاد مردم بر اینکه «هر کسی زیر بقعه و این دروازه سوگند دروغ بخورد، می‌میرد» مهم‌ترین دلایلی است که باعث می‌شد دروازه میرعلی آمویه، همیشه بسته باشد.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
مسعود
|
-
|
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۶/۲۹
0
0
مطالب گفته شده خیلی برام مفید بود با اینکه من در محله نوغان بزرگ شدم هیچی راجب این محلها نمی‌دونستم.ممنون بابت توضیحات خوب شما