کد خبر: ۱۶۳۰
۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

محمدجواد پناهی: قاری خوب باید به دستگاه‌های موسیقی مسلط باشد

محمدجواد پناهی کودکی‌اش در مهدیه‌ها و مکتب‌خانه‌های نوغان و تپل‌محله گذشته است و این روزها به پاس همان زحمات کودکی جزو قاریان بین‌المللی شناخته می‌شود. کسی‌ که کارش را با تقلید شروع کرده و بعدها با تسلط بر دستگاه‌های موسیقی، آن را بسط داده است.

 خادم، قاری و مؤذن حرم مطهر است و از کودکی استعداد عجیبی در قرائت قرآن داشته است. پا در هفت‌سالگی که می‌گذارد، وارد جوادیه عابدزاده می‌شود و زیر نظر این پیر فرزانه کلاس‌های آموزشی قرآن را آغاز می‌کند. 

درباره محمدجواد پناهی صحبت می‌کنیم؛ کسی که کودکی‌اش در مهدیه‌ها و مکتب‌خانه‌های نوغان و تپل‌محله گذشته است و این روزها به پاس همان زحمات کودکی جزو قاریان بین‌المللی شناخته می‌شود. کسی‌ که کارش را با تقلید شروع کرده و بعدها با تسلط بر دستگاه‌های موسیقی، آن را بسط داده است.


تقلید کودک پنج‌ساله از قاریان مصری

متولد 1344 و بچه محله نوغان است. پدرش روحانی مسجد جوادیه بود و همیشه صدای قرآن از خانه‌شان شنیده می‌شد. از همان کودکی همه‌جا همراه پدر بود، چه در مسجد چه در مراسم‌های مذهبی.

 اما آن روز که حجت‌الاسلام نصرا... پناهی پسر پنج‌ساله‌اش را در حال گوش کردن به نوار کاست قاریان مصری در کنج اتاق پشتی منزل دید، متوجه استعداد و علاقه او به قرائت قرآن شد. فردای آن روز محمدجواد به مکتب‌خانه عابدزاده رفت تا همه‌چیز را اصولی‌تر بیاموزد. 

پناهی کودکی‌اش را این‌گونه به یاد می‌آورد: نوای دلنشین قرآن‌خوانی پدرم بعد از نماز صبح را هرگز فراموش نمی‌کنم. اولین جرقه علاقه در من به‌خاطر همین نوای دلنشین زده شد. گاهی هم پای قرآن‌خوانی مادرم می‌نشستم. قرآن را با ریتم دلنشینی می‌خواند. یک روز نوار کاستی را در ضبط دیدم و ضبط را روشن کردم. 

قرآن را با ریتم دلنشینی می‌خواند. یک روز نوار کاستی را در ضبط دیدم و ضبط را روشن کردم

یکی از قاریان مصری بود و من شیفته صدایش شدم. از آن روز به بعد کارم گوش دادن به این نوار کاست بود. پدرم که استعدادم را دید، من را به مدرسه جوادیه نزد مرحوم عابدزاده فرستاد. آن موقع ۷سال داشتم. ۳سال زیر نظر عابدزاده تعلیم دیدم و وقتی ۱۰سالم بود، مدیریت برخی از جلسات آموزش قرآن را در محله نوغان بر عهده داشتم.

 با قرآن انس گرفته بودم و در سال۵۷ و در سن سیزده‌سالگی در مسابقات کشوری مقام اول را کسب کردم و بعد از آن در مسابقات سوریه نیز اول شدم. هجده‌ساله که بودم در اداره پست استخدام شدم و در مؤسسات، ادارات و سازمان‌های مختلف هم تدریس می‌کردم.

 نقطه عطف زندگی من آغاز فعالیتم در حرم مطهر به‌عنوان مؤذن بود. حدود ۳۰سال داشتم. البته کلاس‌های آموزش قرآن نیز در حرم مطهر دارم و داور مسابقات نیز هستم.


تلاوت به سبک مردم‌پسند

قبل‌ترها قاریان سبک و شیوه خاصی برای یادگیری نداشتند. تمام شیوه‌های یادگیری به محافل قرآنی محله ختم می‌شد. پناهی در این‌باره می‌گوید: محافل محلی در قدیم حرف اول را برای یادگیری می‌زد. 

روش و شیوه خاصی نبود؛ کلاس خاصی هم نبود. تنها کلاس‌های یادگیری در مشهد کلاس‌های گلشن جعفری بود که من در این کلاس‌ها زیر نظر اساتیدی چون ذکرپور، مختاری، محمدزاده و غیره تعلیم دیدم.

 مهم‌ترین دوران زندگی من نیز همین دوران بود. این موضوع درباره سبک قرائت هم صدق می‌کند. قاریان دهه‌های 60 و 70 که در سطح بین‌المللی مطرح شدند، سبک تقلیدی داشتند و نوار کاست گوش می‌کردند.

 آن زمان قاریان دوره طلایی مصری روی بورس بودند. من هم قرائت را به سبک عبدالباسط و شعبان صیاد آغاز کردم و بعدها که صدایم بم شد، از استاد طبلاوی تقلید کردم و اکنون در جوامع بین‌المللی هم به این سبک شناخته‌شده هستم.

 این سبک یک سبک عامه‌پسند است و به دلیل حزنی که دارد، مردم آن را دوست دارند. اما الان قاریان از سبک‌های جدید پیروی می‌کنند.


قاری خوب باید به دستگاه‌های موسیقی مسلط باشد

پناهی برای اینکه به یک قاری عنوان «خوب» داده شود، ویژگی‌های زیادی را عنوان می‌کند، اما به نظر او قاری‌ای خوب است که به الحان و دستگاه‌های موسیقی مسلط باشد.

 پناهی در این‌باره می‌گوید: کسی که اصول و قواعد را بداند و از نظر معنوی با قرآن مأنوس باشد، چهره نورانی دارد و مردم هم او را دوست دارند. مردم قاریان را این‌طور می‌شناسند، حتی اگر در سطح بین‌المللی هم مطرح نباشند. 

ما در مشهد قاریان خوبی داریم که در هیچ مسابقه‌ای حضور نداشته‌اند، اما بسیار خوب و دلنواز قرآن را قرائت می‌کنند. به‌طور کلی قاری باید باهوش باشد و دستگاه‌های موسیقیایی را بشناسد تا بتواند لحنش را بر آن اساس تنظیم کند.


آیاتی که با «ربنا» آغاز می‌شود، تکان‌دهنده است

پناهی از اینکه قرآن در سبد زندگی روزمره مردم کمتر جای دارد، ناراحت است و در این‌باره می‌گوید: به‌جز در ماه مبارک رمضان، در بقیه ایام اگر صدای قرآن بلند شود، مردم فکر می‌کنند که مراسم ختم است. یک روز پشت چراغ قرمز ملک‌آباد بودم و رادیوقرآن گوش‌ می‌کردم. خانمی با ماشینش کنار ماشینم نگه داشت و گفت «حاج‌آقا کسی فوت کرده؟!»

اگر مردم بدانند آیاتی که با «ربنا» آغاز می‌شوند و آیات پایانی سوره حشر چقدر تأثیرگذار است، به‌طور حتم در شیوه زندگی‌شان تغییراتی می‌دهند

 گفتم رادیوقرآن است. با تعجب گفت «مگر رادیوقرآن هم داریم!» این جای تأسف دارد که قرآن در سبد زندگی روزمره مردم رونقی ندارد. اگر مردم بدانند آیاتی که با «ربنا» آغاز می‌شوند و آیات پایانی سوره حشر چقدر تأثیرگذار است، به‌طور حتم در شیوه زندگی‌شان تغییراتی می‌دهند.

البته زندگی او با قرآن گره خورده است. به گفته خودش از صبح که بیدار می‌شود، قرآن به دست دارد تا وقتی که شب به خواب می‌رود: «چون مدرس قرآن هستم، ارتباط زیادی با قرآن دارم؛ شاید ۱۰ساعت در طول شبانه‌روز. ضمن اینکه 2جلسه قرآن هم دارم. به‌طور کلی روز من را قرآن پر می‌کند.

ارسال نظر