کد خبر: ۱۶۶۰
۲۴ مهر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

بیش از 99 درصد نابینایان بیکار هستند!

سیدحسن حسینی متولد از مهاجران متولد مشهد و مسئول خانه نابینایان مهاجر ساکن مشهد است. این مجموعه کارش را از سال 1372 شروع کرده است. تأسیس این گروه در ابتدا از سوی دانش‌آموزان نابینای مهاجر مدرسه امید بوده است. هسته مرکزی این گروه در گلشهر شکل گرفته و سپس بقیه افراد نابینای مهاجر را دعوت کرده است.

سیدحسن حسینی متولد سال1360 از مهاجران متولد مشهد مسئول خانه نابینایان مهاجر ساکن مشهد است. تأسیس این گروه در ابتدا از سوی دانش‌آموزان نابینای مهاجر مدرسه امید بوده است. هسته مرکزی این گروه در گلشهر شکل گرفته و سپس بقیه افراد نابینای مهاجر را دعوت کرده است. حسینی می‌گوید: «خانه نابینایان مهاجر ساکن مشهد فعالیتش را سال 1372 شروع کرد. همگی ما در مجتمع امید که مخصوص نابینایان بود تحصیل می‌کردیم. در ابتدا این گروه تشکیل شد تا پیگیر امور بچه‌های نابینا باشد، مشکلاتی مثل اقامت و سرویس ایاب و ذهاب. نام این گروه را خانه نابینایان مهاجر گذاشتیم. گروه رشد کرد و تعداد آن به 140 نفر رسید. از این تعداد حدود 15 نفر به دانشگاه رفتند. بیشترشان بورسیه شدند و به اروپا مهاجرت کردند. دوست داشتند بمانند اما مشکلات خیلی زیاد بود.»

سید درباره سابقه فعالیت معلولان مهاجر هم توضیح می‌دهد: «ما فعالیت داشتیم ولی مجوز قانونی و رسمی نداشتیم. امکان مکاتبه یا همکاری با هیچ‌جا را نداشتیم و فقط سازمان ملل ما را به رسمیت می‌شناخت. بعد از شروع فعالیت ما دیگر بچه‌های معلول هم تشویق شدند و شروع به فعالیت کردند. افرادی مثل آقای عبدی مسئول مؤسسه باور سبز و خانم محمدی، مسئول مؤسسه درمانی صاحب‌الزمان(عج)، آقای جعفری و خانه هنرش هم که از قدیمی‌ها هستند.»
او درباره چگونگی تشکیل شورای معلولان مهاجر نیز می‌گوید: «حدود 5سال پیش جلسه‌ای در اداره اتباع تشکیل شد.

عجمی، مدیرکل وقت اداره اتباع خراسان رضوی، در آن جلسه گفت: «شما پراکنده و انفرادی برای معلولان کار می‌کنید، بیایید و مشت شوید و همگی با هم کار کنید، شورا تشکیل بدهید متشکل از همه نهادهای فعال در حوزه معلولان.» بعد از آن جلسه اساسنامه شورای هماهنگی امور معلولان مهاجر نوشته شد، جلسه‌ای برگزار شد و رأی‌گیری کردیم. مجوزش را هم آقای محمدی‌فر در تهران سال 1396صادر کرد. شورا از 9نفر تشکیل شده است. انتخابات به این شکل بود که از هر مؤسسه‌ای 2نفر به نمایندگی در جلسه حضور داشت. من بازرس شورای معلولان شدم.»

سیدحسن حسینی ادامه می‌دهد: «خانه نابینایان مهاجر مکانی مثل باور سبز ندارد و تنها اتاقی کوچک داریم که چند نفر دور هم جمع می‌شویم. ما فضای مورد نیاز کلاس‌ها را از دوستان می‌گیریم. مثلا سال گذشته فضای مورد نیاز برای برگزاری کلاس‌های ماساژ درمانی را از آقای جعفری گرفتیم. مکان مناسبی برای خانه نابینایان نداریم و اگر داشتیم شرایط فرق می‌کرد. ما صبح‌های جمعه دعای ندبه داریم، حدود 40تا 50 نفر از بچه‌ها به نوبت در خانه همدیگر جمع می‌شویم. در همین جلسه بچه‌های ایرانی هم هستند. چند روز پیش برنامه توزیع سبد کالا داشتیم، چند تا از بچه‌های ایرانی هم بودند. آن‌ها هم مثل ما و برایمان عزیز هستند. ما فقط می‌گوییم نابینا و نیازمند باشد و فرقی بین ملیت و مذهب نمی‌گذاریم. 80 سبد کالا با کمک دوستان خیرمان در هیئت تهیه شده بود. 

بزرگ‌ترین مشکل جامعه نابینایان اعم از مهاجر و ایرانی اشتغال است

هیئت از خانه نابینایان و شورای معلولان جداست و مجوزش را از سازمان تبلیغات اسلامی گرفتیم. نام هیئت، هیئت جانبازان، معلولان و نابینایان جابر بن عبدا... انصاری است و بنده مسئولش هستم.
او می‌گوید: «ما هر سال 23 مهر را برنامه می‌گرفتیم ولی چند سالی است به دلیل اینکه در ایام محرم و صفر هستیم جشن نمی‌گیریم. آخرین برنامه جشن ما در سال 1390 بود. در جمع خودمان کم بیناها و نابینایان را نیم سوز و سوخته می‌گوییم(می‌خندد). گلشهر بیشترین معلول را در مشهد دارد. در همین گلشهر بیشتر از 120 نفر ناشنوا داریم که هیچ حامی ندارند. 

جلسه‌ای با دکتر عباسی، مسئول کمیسیون پزشکی بهزیستی، داشتیم و همچنین جلسه‌ای با نمایندگان صلیب سرخ، در این جلسات مطرح کردیم که خواسته ما پیشگیری است، گفتیم نمی‌خواهد ویلچر یا عصا به معلول بدهید فقط اطلاع‌رسانی کنید، فرهنگ‌سازی کنید، آموزش بدهید و روشنگری کنید تا فرزند معلول به دنیا نیاید. این همه مؤسسه دولتی و بین‌المللی در گلشهر هست، چقدر آمده‌اند به پناهندگان آموزش بدهند و درباره ازدواج فامیلی و مشکلات ژنتیک توضیح دهند. ما مهاجران قبل از ازدواج آزمایش خون نداریم، غربالگری ژنتیک نداریم و هنوز سنتی ازدواج می‌کنیم و بچه‌دار می‌شویم. 

در همین گلشهر بیشتر از 120 نفر ناشنوا داریم که هیچ حامی ندارند

در خانواده ما 8نفر نابیناست، اگر آموزشی انجام می‌شد و فرهنگ‌سازی اتفاق می‌افتاد این تعداد نابینا به دنیا نمی‌آمد. ریشه‌های ژنتیک، کم‌سوادی و مخفی کردن معلولیت از جمله عوامل این امر است. آزمایش ندادن یک طرف و آموزش ندادن طرف دیگر. خانواده‌های دارای معلول، معلول خودشان را درک نمی‌کنند و اگر بخواهیم دنبال مقصر بگردیم درصد زیادی به عهده والدین است. بعدش درباره نهادهای دولتی و بین‌المللی و اطلاع‌رسانی نکردن آن‌ها.»

خواسته آقای حسینی در وهله اول قرار گرفتن مکانی در اختیار خانه نابینایان مهاجر است. بعد از آن نوبت به اشتغال می‌رسد، حسینی می‌گوید: «بزرگ‌ترین مشکل جامعه نابینایان اعم از مهاجر و ایرانی اشتغال است. در ایران اقدامی برای معلولان انجام نمی‌شود. حمایت یا اشتغال‌زایی انجام نمی‌شود. زمانی در بهزیستی معلولان و نابیناها کارهای دستی انجام می‌دادند، بهزیستی هم حقوقی می‌داد و آن‌ها را بیمه می‌کرد ولی ناگهان گفتند این‌ها به بخش خصوصی واگذار شده است و دیگر تمام. همه را فرستادند خانه و دیگر اشتغالی در کار نبود. بعد از آن نابینایان تلفنچی شدند یا معلم بچه‌های نابینا شدند. ولی راحتتان کنم از نابینایان یک درصد هم شاغل نیستند.»

ارسال نظر