کد خبر: ۱۹۳۰
۲۹ آبان ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

پرونده‌ای به یاد احمد مهدوی دامغانی، پرچم‌دار شکوه ادب پارسی

استاد احمد مهدوی دامغانی در ۱۳ شهریور ۱۳۰۵ مشهد متولد شد. علوم متداول قدیم و جدید را دراین شهر فراگرفت و سپس به تهران رفت. او در سال ۱۳۲۷در دانشکدهٔ معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۳ در رشتهٔ ادبیات فارسی دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران پذیرفته شد. دامغانی در سال ۱۳۴۲ دکتری زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت. او سپس به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس در دانشکده‌های ادبیات و الهیات دانشگاه تهران پرداخت.از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه مادرید ادبیات عرب و فارسی و فقه اسلامی را تدریس کرد. مهدوی دامغانی چندین سال سردفتر اسناد رسمی در تهران و از سال ۱۳۵۴ رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی بود. احمد مهدوی دامغانی از سال ۱۳۶۶ مقیم آمریکا و در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به تدریس در مقطع دکترا و پسا دکترا بود. پرچمدار شکوه ادب پارسی 27 خرداد 1401 در فیلادلفیا، آمریکا چشم از جهان فرو بست.

استاد احمد مهدوی دامغانی در ۱۳ شهریور ۱۳۰۵ مشهد متولد شد. علوم متداول قدیم و جدید را دراین شهر فراگرفت و سپس به تهران رفت. او در سال ۱۳۲۷در دانشکدهٔ معقول و منقول (الهیات) دانشگاه تهران  و در سال ۱۳۳۳ در رشتهٔ ادبیات فارسی دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران  پذیرفته شد. دامغانی  در سال ۱۳۴۲ دکتری زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت. او سپس به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس در دانشکده‌های ادبیات و الهیات دانشگاه تهران پرداخت.از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۴ در دانشگاه مادرید  ادبیات عرب و فارسی و فقه اسلامی را تدریس کرد. مهدوی دامغانی چندین سال سردفتر اسناد رسمی در تهران و از سال ۱۳۵۴ رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی بود. احمد مهدوی دامغانی از سال ۱۳۶۶ مقیم آمریکا و در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به تدریس در مقطع دکترا و پسا دکترا بود. پرچمدار شکوه ادب پارسی 27 خرداد 1401 در فیلادلفیا، آمریکا چشم از جهان فرو بست.

رشته‌های تدریس او در آمریکا شامل معارف اسلامی، ادبیات عرب، ادبیات فارسی و برخی علوم اسلامی بوده‌است. وی فرزند آیت الله شیخ محمدکاظم مهدوی دامغانی ست. از هم دوره‌های استاد در حوزه علمیّه مشهد، می‌توان به شیخ کاظم مدیرشانه چی، شیخ محمّد واعظزاده، عبدالجواد فَلاطوری، سید جعفر سیّدان، سیّد علی حسینی سیستانی، اشاره کرد. 

چندی پیش، از  استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی خواستیم برای ضمیمه «چهره» که به بررسی اندیشه‌های ایشان اختصاص داشت مطلبی برای ما بنویسد. این دانشمند در پاسخ  متواضعانه چنین نوشت:
«سلام به عزیزان همشهری مشهدی که از این ناچیز خواسته‌اید که درباره خودم چیزی به عرض برسانم. آقایان، من بنده چه عرض کنم؟ وضع و شرح حالم همین ابیاتی است که گویاتر از هر نوشته‌ای است:
ماییم که در هیچ حسابی ناییم/ پرمشغله و میان‌تهی چون ناییم
فردا که حساب نقد مردان طلبند/ آن ذره که در حساب ناید ماییم
و
من هیچ‌کسم هیچ‌کسم هیچ‌کسم/ وز هیچ‌کسان نیز بسی یار بسم
آن لحظه که افتد نفس اندر نفسم/ هان ای کس بی‌کسان به فریاد رسم
از همه‌تان التماس دعا و عتبه‌بوسی نیابی سلطان خراسان را دارم.
به خدا می‌سپارمتان.»

اما ما از استادان و دوست داران دیگر ایشان خواستیم که از استاد که خودش را هیچ‌کس می‌داند برای ما بگویند و بنویسند که بخش‌هایی از آن را در این پرونده  آورده‌ایم.

در این شرح حال، نوشتار استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی،دلداده خورشید خراسان که بینش و منش استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد را باز می‌گوید، را از نظر می‌گذرانیم 

[3015]

سپس به سراغ یادداشت‌های یاران و دوستان ایشان می‌رویم تا از روزها و تجربه‌هاییکه در کنار استاد زیسته‌اند، بگویند:

[3014]

 

ارسال نظر