کد خبر: ۱۹۴۲
۳۰ آبان ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

دوره پربار کارورزی

هنر فائزه فیضی روی اجسام سفالی نمود دارد. او با میناکاری، به ظروف سفالی بی‌نقش‌ونگار، جلا و زیبایی می‌دهد. این نوجوان هجده‌ساله میناکاری را در دوره کارآموزی‌اش آموخته و رشته هنرستانش نیز طراحی نقشه فرش بوده است. فائزه یک‌بار هم رتبه سومی استان را در رشته میناکاری در رقابت‌های دانش‌‌آموزی به دست آورده و به رقابت‌های کشوری راه پیدا کرده است. او که در محله گاز سکونت دارد، در دانشگاه علمی‌وکاربردی هنر مشغول تحصیل در رشته بازیگری است.

 هنر فائزه فیضی روی اجسام سفالی نمود دارد. او با میناکاری، به ظروف سفالی بی‌نقش‌ونگار، جلا و زیبایی می‌دهد. این نوجوان هجده‌ساله میناکاری را در دوره کارآموزی‌اش آموخته و رشته هنرستانش نیز طراحی نقشه فرش بوده است. فائزه یک‌بار هم رتبه سومی استان را در رشته میناکاری در رقابت‌های دانش‌‌آموزی به دست آورده و به رقابت‌های کشوری راه پیدا کرده است. او که در محله گاز سکونت دارد، در دانشگاه علمی‌وکاربردی هنر مشغول تحصیل در رشته بازیگری است.

 

تشویق دیگران من را مصمم کرد

همان ابتدا کنجکاو می‌شویم که بپرسیم چرا رشته هنرستانش با دانشگاهش فرق دارد. فائزه تعریف می‌کند: از همان ابتدا دوست داشتم در رشته بازیگری ادامه تحصیل دهم، اما فاصله هنرستانی که این رشته را داشت تا منزل ما خیلی دور بود. هنرستان در محله فرامرزعباسی بود‌ و منزل ما خیابان گاز. باید هر روز مسافت زیادی می‌رفتم و برمی‌گشتم. به همین علت و از آنجا که به هنر نقاشی و طراحی علاقه‌مند بودم، رشته طراحی نقشه فرش را انتخاب کردم که تلفیقی از هنر نقاشی و طراحی بود. او ادامه می‌دهد: از علاقه‌ام به هنر بازیگری هم نمی‌توانستم بگذرم. در خانه با خواهر و بعضی دختران فامیل و همچنین در دورهمی‌های دوستانه و فضای مدرسه تئاتر تمرین می‌کردیم. 

ارها از زبان دوستان و دیگران شنیده بودم که در این هنر مستعد هستم. تشویق آن‌ها مصمم‌ترم می‌کرد که بازیگری را انتخاب کنم. فائزه هنوز ابتدای کار است، اما موفقیت‌ و تلاشی که برای فعالیت‌های هنری می‌کند، چشمگیر است؛ به‌خصوص در زمانی که شیوع ویروس کرونا،‌ سنگ‌اندازی‌های زیادی کرد. سال آخر رشته طراحی نقشه‌کشی فرش که بود، به علت اوضاع کرونایی شرکت‌های فرش تعطیل شد. به همین علت توفیق اجباری نصیبش شد تا در یک کارگاه، مینا‌کاری را آموزش ببیند. می‌گوید: تابستان 1399همراه چندنفر از هم‌کلاسی‌ها برای گذراندن دوره کارآموزی همه شهر را زیر پا گذاشتیم، اما هیچ شرکتی نبود که کارآموز بپذیرد. 

رجا رفتیم، ناامید برگشتیم. وجود کرونا و فعالیت کم‌رنگ کارگاه‌ها اوضاع را سخت می‌کرد. سرانجام از طریق یکی از دوستانم خبردار شدم که یکی از کارگاه‌های سفال‌سازی کارآموز می‌پذیرد. با مدیر این مجموعه صحبت کردیم و کارمان را از فردای همان روز شروع کردیم. دوره یک‌ماه‌‌و‌نیمه کارآموزی تمام شد، اما علاقه فائزه به هنر بیشتر از قبل شد و تصمیم گرفت در این مسیر پیشرفت کند. به همین دلیل همچنان در کارگاه ماند و یک اتفاق دلگرمی‌اش را چندبرابر کرد: یک‌روز معلم پرورشی مدرسه از من خواست از آثارم عکسی بگیرم و برایشان بفرستم. بعد هم گفتند فیلمی از روش کار تهیه کنم. روزی که به مدرسه رفتم و نامم را به‌عنوان راه‌یافته به مرحله کشوری در رشته میناکاری دیدم، سر از پا نمی‌شناختم.

 

ایمان دارم که موفق می‌شوم

او تازه وارد دانشگاه شده و به آینده هنری‌اش خوش‌بین است. خودش می‌گوید: یکی از دوستان هم‌کلاسی‌‌ام که مدتی در مؤسسه بازیگری فعالیت می‌کرد، بعد قبولی‌ام در رشته بازیگری دانشگاه، من را به آن مؤسسه معرفی کرد. خوشبختانه بعد از چند آزمون پذیرفته شدم تا در کنار دیگر هنرمندان مؤسسه مشغول شوم و در یکی از تئاترها نقش اول را بازی می‌کنم. 

ارسال نظر
نظرات بینندگان
sajede
|
-
|
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۸/۳۰
0
0
فائزه جون انشاللّه موفق باشی♥️?