کد خبر: ۲۰۳۷
۲۸ آذر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

روایت‌هایی از قحطی بزرگ خراسان

در زمستان سال ۱۲۵۰ شمسی صد‌ها تن از مردم مشهد در زاغه‌ها، کلبه‌ها و کوچه‌ها جان سپردند. حتی کار به جایی رسید که اجساد مردگان که در سرمای هوا یخ زده بودند.

به جرئت می‌توان یکی از بدترین اتفاق‌های زندگی را جان سپردن در انتظار لقمه نانی خلاصه کرد؛ رخدادی که حدود ۱۵۰ سال قبل گریبان مشهدی‌ها را گرفت و باعث شد بسیاری از مردم محنت‌کشیده آن بر اثر قحطی و تنگدستی از گرسنگی تسلیم مرگ شوند.

فاجعه‌ای که حتی در خاطرات تاریخی خارجی‌ها هم ثبت شده‌است؛ آن‌طور که یان اسمیت، کارمند کمیسیون تعیین مرز، در یادداشت‌هایش آورده است، در آن سال (۱۲۵۰ شمسی) ۲۴ هزار نفر در مشهد به دلیل قحطی جان دادند.
البته از آن روز‌های مردم مشهد روایت‌های زیادی به‌ویژه کشته‌های زمستان ثبت شده است که در آستانه فرارسیدن زمستان نگاهی به آن انداخته‌ایم.


اجساد روی زمین مانده و یخ‌زده

قحطی که با خشک‌سالی در آن سال گریبان مردم را گرفته بود، وقتی روز‌های سرد از راه رسید چهره خشن خود را بیشتر نشان داد و باعث شد مردم به‌ویژه کودکان و سالمندان دیگر تاب نیاورند و قربانی گرسنگی در سرما شوند.

در زمستان سال ۱۲۵۰ شمسی صد‌ها تن از مردم مشهد در زاغه‌ها، کلبه‌ها و کوچه‌ها جان سپردند. حتی کار به جایی رسید که اجساد مردگان که در سرمای هوا یخ زده بودند، هفته‌ها دفن‌نشده روی زمین افتاده بود.

آن‌طور که کارمند کمیسیون مرزی در سفرنامه‌اش نوشته است، او در طول مسیر راه و کوچه‌هایی که در آن زمستان پیموده، هیچ‌جا نوزاد یا کودکی خردسال ندیده است؛ چراکه تقریبا همگی کودکان خردسال بر اثر قحطی و سرما جان سپرده بودند.

او در بخشی از یادداشت‌هایش آورده‌است: «علاوه بر ندیدن کودکان، در هیچ جایی از مشهد نه بر لبی تبسم دیدم و نه آواز و ترانه‌ای شنیدم. آنچه دیده می‌شد، تکرار مصیبت بود و افسردگی و نومیدی.»


افزایش گورستان‌ها

آن‌طور که ادوارد ایست‌ویک انگلیسی ثبت‌کننده جمعیت مشهد در آمارهایش آورده، در سال ۱۲۴۰ مشهد ۱۰۰ هزار نفر جمعیت داشته است.
جمعیتی که بر اثر گرسنگی تعداد زیادی از آن‌ها در زمستان سال ۱۲۵۰ جان سپردند؛ یعنی چیزی حدود ۲۴ هزار نفر.
به همین دلیل کارمند کمیسیون مرزی در خاطراتش نوشته است که یک‌چهارم جمعیت مشهد در سال ۱۲۵۰ مردند و ادامه این مرگ‌ها باعث شد تا به تعداد قبرستان‌های مشهد افزوده شود.

البته کاپیتان مارش انگلیسی هم در سفرنامه خود که شامل خاطراتش از سفر او به مشهد در سال ۱۲۵۰ می‌شود، به تعداد زیاد این قبرستان‌ها اشاره می‌کند.

او در این باره چنین توضیح می‌دهد و می‌آورد: «گویا قحطی و سرمای زمستان کار مشهدی‌ها را ساخته که در هرجایی از شهر قبرستانی ساخته‌اند. تا حدی که برای مسافر تازه‌وارد به این شهر فقط قبرستان‌ها به چشم می‌آید.

قبرستان‌هایی که نزدیکی‌اش به خاک مطهر امام‌رضا (ع) نشان از علاقه مردم برای دفن شدن در این محدوده می‌دهد.
مردم هم در میان صحنه‌های چنین مرگبار زندگی می‌کنند؛ به همین دلیل وبا و اسهال خونی از بیماری‌های عادی در این شهر است و همچنین به دلیل بالابودن تعداد مرده‌ها آبله نیز شیوع زیادی دارد.»


کم‌شدن زائر

همه این موارد درحالی بیان شده است که خوش‌گذرانی‌های شاهزاده حسام‌السلطنه، حاکم خراسان، هم نادیده گرفته نشده و آمده است که او در محیطی ماتم‌زده به دلیل فراوانی مرگ مردم، بی‌آنکه از مرگ هزاران نفر باری به خاطر داشته باشد، در خراسان حکومت می‌کند.
نه به فکر مردم است و نه به فکر زائر. حتی کم‌شدن تعداد زائر‌ها از ۳۰ تا ۴۰ هزار نفر در سال به ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر برایش مهم نیست.
گفتنی است؛ یکی از خوش گذرانی‌های شاهزاده حسام السلطنه در آن دوران که مردم از گرسنگی می‌مردند سفارش پخت انواع غذا‌ها و همچنین برگزاری انواع میهمانی‌ها بدون توجه به اوضاع مردم بود.

ارسال نظر