کد خبر: ۲۵۰۵
۱۸ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

4 مسجد تاریخ‌ساز مشهد در حماسه انقلاب اسلامی

هم‌زمان با آغاز نهضت امام‌خمینى(ره) در مشهد، موجى از شور انقلابى، فضاى این شهر مذهبى را فراگرفت. وجود بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب و در ادامه آیت‌الله شیرازی، میلانى، قمى، شهید‌هاشمی‌نژاد، مرحوم آیت‌الله طبسی و بسیاری دیگر، زمینه را براى ایجاد پایگاهى قدرتمند در مشهد مهیا کرده بود؛ آنچنان که سبب شد انقلاب در مشهد، به‌سرعت گسترش یابد و در‌نهایت نیز به پیروزی شکوهمندی دست یابد. در همه این فراز و فرودها و حوادث انقلابی شهر، کانون‌هایی مانند مساجد، پایگاه و خانه انقلاب اسلامی بودند که بررسی تاریخ آن‌ها، شاهد و روشنگر این مهم است.

هم‌زمان با آغاز نهضت امام‌خمینى(ره) در مشهد، موجى از شور انقلابى، فضاى این شهر مذهبى را فراگرفت. وجود بزرگانی مانند مقام معظم رهبری و در ادامه آیت‌الله شیرازی، میلانى، قمى، شهید‌هاشمی‌نژاد، مرحوم آیت‌الله طبسی و بسیاری دیگر، زمینه را براى ایجاد پایگاهى قدرتمند در مشهد مهیا کرده بود؛ آنچنان که سبب شد انقلاب در مشهد، به‌سرعت گسترش یابد و در‌نهایت نیز به پیروزی شکوهمندی دست یابد. در همه این فراز و فرودها و حوادث انقلابی شهر، کانون‌هایی مانند مساجد، پایگاه و خانه انقلاب اسلامی بودند که بررسی تاریخ آن‌ها، شاهد و روشنگر این مهم است.

در میان مصاحبه‌ها خاطره‌گویی‌ها و اسناد باقی‌مانده از آن سال‌ها، اما نام برخی از این مساجد بیشتر تکرار می‌شود که گزارش پیش رو شرحی است بر روزگار از‌سر‌گذشته آن‌ها که با عنوان مساجد محوری مشهد در انقلاب اسلامی شناخته می شوند.

 

کرامتی که نصیب مسجد «کرامت» شد

از میان همه مساجد مشهد که فعالیت انقلابی داشتند از چهارمسجد می‌توان به‌عنوان مساجد اصلی و محوری نام برد که شاخص بوده‌اند. یکی از این مساجد، مسجد «کرامت» در خیابان شیرازی است. در این مکان مقدس در مناسبت‌های مذهبی چون ایام ولادت و شهادت امامان معصوم(ع) مراسم برگزار می‌شد.

علاوه‌بر‌آن، مسجد در حدود 300 تا 400‌عضو ثابت داشت که هر هفته در دعای ندبه شرکت می‌کردند. این جلسات دعا در‌واقع جلسات سیاسی‌مذهبی بود که بازاری‌ها، معتمدان و دیگر افراد سرشناس و روشنفکران مذهبی شهر در آن شرکت می‌کردند. حضور همین افراد سرشناس باعث انتشار افکار انقلابی در مردم عامی می‌شد و می‌توان گفت تأثیر بسزایی در ترویج افکار انقلابی داشت.

همچنین مراسم جشن نیمه شعبان نیز به‌شکل نوینی در مسجد کرامت برگزار می‌شد. در این جشن، گذشته از تلاوت قرآن و سرود که توسط شهید حسین آستانه‌پرست مدیریت می‌شد، گروهی در شکل نمایش‌نامه و در‌قالب مناظره، به شبهات غیبت امام‌زمان(عج) پاسخ می‌دادند؛ نویسنده این مناظره‌ها شهید‌عبدالکریم هاشمی‌نژاد بود.

این گروه در ادامه فعالیت خود در سال‌52 با دعوت از آیت‌الله العظمی سید‌علی خامنه‌ای، ایشان را به‌عنوان امام جماعت مسجد کرامت برگزید؛ کسی که در فاصله سال‌های 1338 تا 1357 به‌همراه محمدرضا محامی، عباس واعظ‌طبسی و عبدالکریم هاشمی‌نژاد، از روحانیون انقلابی مشهد به شمار می‌رفت.

با پذیرش این مسئولیت ازسوی آیت‌‌الله العظمی خامنه‌ای، فعالیت این گروه، بیشتر رنگ و بوی سیاسی گرفت. این‌گونه بود که ایشان در این مسجد، در‌قالب تفسیر، حدیث و سخنرانی، به تبلیغ اندیشه‌های انقلابی می‌پرداخت. به همین واسطه در روزهای انقلاب سال‌1357 خورشیدی بسیاری از نشست‌های فعالان انقلاب برای هماهنگی کارها و برنامه راهپیمایی‌ها در همین مکان برگزار می‌شد که مملو از جمعیت بود.

مسجد کرامت به لحاظ حضور و فعالیت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، آیت‌الله واعظ‌طبسی و شهید‌هاشمی‌نژاد در تمام دوران مبارزه، پایگاه و جایگاهی برای برنامه‌ریزی حرکت‌های مردمی بود

مسجد کرامت، هم به لحاظ موقعیت خاص مکانی‌اش و نزدیک‌بودن پایگاه اصلی مبارزات در محدوده حرم مطهر، بیت‌ آیت‌الله شیرازی، پایگاه جمعیت پایداری و... و هم به لحاظ حضور و فعالیت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، آیت‌الله واعظ‌طبسی و شهید‌هاشمی‌نژاد در تمام دوران مبارزه، پایگاه و جایگاهی برای برنامه‌ریزی حرکت‌های مردمی بود.

این مسجد پس از انقلاب اسلامی نیز تا زمان تشکیل و سروسامان‌گرفتن نهادهای دولتی همچنان سکان انقلاب را در مشهد در دست داشت رهبر معظم انقلاب درباره آن روزها می‌فرمایند: «یک ستادى تشکیل شد در مسجد کرامت براى هدایت کارهاى مشهد و مبارزات... در آنجا جمع مى‌شدیم و مردم هم در رفت‌و‌آمد دائمى بودند و آنجا شد ستاد کارهاى مشهد و عجیب؛ این است که نظامی‌ها و پلیس از چهارراه نادرى -که مسجد هم سر چهارراه بود- جرئت نمى‌کردند این طرف‌تر بیایند از هیجان مردم. لذا ما توى این مسجد، روز را با امنیت مى‌گذراندیم و هیچ واهمه‌اى نداشتیم که بریزند این مسجد را تصرف کنند یا ماها را بگیرند.»

 

«صاحب الزمان(عج)»؛ مسجدی با جلسات خاص مناظره

در سال‌1345 که مسجد «صاحب‌الزمان(عج)» ساخته شد، آیت‌الله میلانی و آیت‌الله قمی، کسی را برای این مسجد می‌خواستند که اهل بحث و مناظره باشد؛ به‌همین‌دلیل حجت الاسلام عبدالکریم هاشمی‌نژاد و چند تن دیگر که از چند‌سال پیش «کانون ‌بحث ‌و انتقاد دینی» را راه‌اندازی کرده بودند، به این مسجد فراخوانده شدند. قسمت فوقانی مسجد که جای نسبتا خوبی برای تشکیل جلسات کانون بحث و انتقاد دینی بود، با مبل و صندلی آماده شد برای انتقال کانون از خیابان آزادی.

روزهای جمعه هر هفته در این محل، جلسه‌ای عمومی تشکیل می‌شد و جلسات خصوصی به‌عنوان درس اعتقادات و بحث و انتقاد و حتی درس‌های علمی در سایر روزها با حضور اندیشمندان ایرانی و گاه خارجی برگزار می‌شد.

ساواکی‌ها می‌دانستند آموزه‌های این کانون، قدرت آن را دارد که جوانان را مقابل حکومت قرار دهد

طولی نکشید که مسجد صاحب‌الزمان(عج) به‌واسطه برگزاری جلسات کانون به پاتوق اصلی اهالی این محدوده بدل شد و حتی جمعیت زیادی را نیز از دیگر محلات مشهد جذب خود کرد. ابتکاری که به‌ لطف آن، سخنرانی و وعظ یک‌طرفه به سخنرانی و پرسش و پاسخ و اظهار نظر حاضران همراه با انتقاد و سؤال تبدیل شده بود، نه‌تنها مسجد صاحب‌الزمان(عج) را بیش از پیش شلوغ کرد، که باعث شد زمینه‌ای مناسب نیز برای ترغیب نسل جوان به مفاهیم عالی دینی و نیز مسائل سیاسی روز فراهم شود.

علاوه‌بر‌این‌ها درباره شیوه تکالیف دینی و ضرورت و فایده وجودی دین هم در جلسات صحبت می‌شد. اما این جلسات وجه دیگری نیز داشت و آن، پرداختن به مسائل سیاسی کشور در‌قالب مسائل دینی بود؛ موضوعی که ساواک مشهد را به مسجد صاحب‌الزمان(عج) و مراجعانش حساس کرده بود. آن‌ها می‌دانستند آموزهای این کانون، قدرت آن را دارد که جوانان را مقابل حکومت قرار دهد. چنین هم شد و بسیاری از انقلابی‌های مشهد از همین مسجد و جلسات کانون بیرون آمدند.

یکی از کارهایی که در مسجد صاحب‌الزمان(عج) و کانونش در سال‌های قبل از انقلاب انجام می‌شد، دعوت و پاسخ‌گویی به ‌گردشگران غیر‌مسلمان بود تا ضمن دیدن ایران درباره دین اسلام هم تحقیق کنند؛ فقط در دوسال ابتدایی دهه‌50 ، 200گردشگر به کانون آمده‌اند که پس از گفت‌وگو 72نفرشان مسلمان شده‌اند.

 

مسجد «بناها» که به مسجد «شهدا» تغییر نام داد

مسجد بناها اگرچه کوچک بود، از اصلی‌ترین پایگاه‌های مردم در سال‌57 به‌شمار می‌رفت. ضمن اینکه شب‌های سه‌شنبه، جلسه‌ای داشت و افرادی چون آیت‌الله طبسی، شهید‌هاشمی‌نژاد و ابوالحسن شیرازی به آن می‌آمدند و مسائل گوناگونی مطرح می‌شد؛ از برنامه‌ریزی برای اعزام مبلغان به نقاط مختلف استان تا اعطای 250 تا 300‌وام سالانه به طلبه‌ها.

از فعالیت‌های سیاسی قبل از انقلاب مسجد بناها می‌توان به جمع‌آوری امضا در پشتیبانی حرکت‌های انقلابی علمای مشهد و ایران اشاره کرد؛ جوان‌های این مسجد در توزیع اعلامیه‌های امام پیش‌قدم بودند و زمانی هم که مردم شب‌ها روی پشت‌بام‌ها تکبیر می‌گفتند، صدای همسایه‌های مسجد رساتر از دیگر جاها بلند بود.

بعدها و در‌ جریان جنگ تحمیلی، چون اجساد پاک شهدای جنگ از مسجد بناها تشییع می‌شد، مردم، نام مسجد را «شهدا» گذاشتند. یکی از رویدادهایی که در این مسجد رخ داده، ماجراهایی است که پس از وفات حجت‌الاسلام کافی اتفاق می‌افتد؛ روز نهم شهریور‌1357مصادف با 26‌رمضان، مجلسی با شرکت حدود 5هزار نفر به‌مناسبت چهلم درگذشت شیخ احمد کافی و دختری (ناهید اسدی) که هنگام تشییع جنازه کشته شده بود، برگزار شد.

در این مجلس، سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد به سخنرانی پرداخت و علیه رژیم افشاگری کرد. پس از سخنرانی هاشمی‌نژاد، جمعیت حاضر که تعدادی از آن‌ها پرچم‌های سیاه‌وسفید با نوشته‌هایی علیه شاه و مقامات دیگر در‌زمینه برقراری حکومت اسلامی در دست داشتند، به تظاهرات خیابانی پرداختند. در‌پی این رویداد، دونفر از تظاهرکنندگان در خیابان طبرسی به شهادت رسیدند. راهپیمایی‌های گسترده مردم موجب تضعیف بیشتر نیروهای نظامی و انتظامی می‌شد. در تظاهراتی که در روز پنجشنبه برگزار شد، تظاهرکنندگان در میدان طبرسی رودرروی نیروهای مسلح قرار گرفتند.

رضا حسن‌زاده، جوان محصل هجده‌ساله‌ای که در‌کنار تحصیل به کار لوله‌کشی آب اشتغال داشت و تحت‌تأثیر اندیشه‌های معنوی، فریاد الله‌اکبر سر داده بود، جلو چشم مردم با دهان روزه، با شلیک گلوله‌ای به خون خود غلتید و به‌‌دنبال او، مهندس علیرضا مهدی‌زاده‌حکاک که تحصیلات خود را در رشته راه و ساختمان در آمریکا به پایان برده بود و در سال 1356 به کشور بازگشته و به فعالیت انقلابی پرداخته و یک روز پیش از شهادتش به شیوه‌ای بسیار ساده ازدواج کرده بود، با گلوله مأموران رژیم شاه به شهادت رسید.

روز پانزدهم شهریور، هزاران نفر از مردم مشهد پس از مجلس ختم شهید‌مهدی‌زاده در خیابان راهنمایی به تظاهرات پرداختند و از مسئولان، بازگشت امام‌خمینی(ره) به ایران را خواستار شدند. در این روز برای نخستین‌بار تصویری از امام(ره) در روزنامه خراسان چاپ شد. سه‌روز بعد، مردم به‌قصد برگزاری مراسم سومین روز شهادت شهدای مشهد، بار دیگر در مسجد بناها اجتماع کردند، ولی مأموران مانع از اجرای مراسم شدند و مردم همراه سید‌کاظم مرعشی و تنی چند از روحانیون به تظاهرات پرداختند.

 

مسجد امام حسن‌مجتبی(ع) و تفسیرهای انقلابی‌اش

در این مسجد که امامت نماز جماعت آن با رهبر معظم انقلاب بود، در دوران انقلاب، تفسیر قرآن انجام می‌شده است. به این ترتیب که نکات مهم و حرف‌هایی که قرار بوده هر روز ظهر بیان شود، از پیش روی برگه‌هایی کپی و بین دانشجویان و مستمعان پخش می‌شد.

لذا افراد می‌دانستند که  آن روز  قرار است درباره چه آیاتی بحث‌ شود و مضمونی از آیه را در نظر داشتند. این جلسات تفسیرگونه چنان اثرگذار بود که هم مردم بسیاری را به مسجد آورد و هم مسجد را بزرگ‌تر کرد و هم زمینه مباحث «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» بود که بعدها در قالب کتابی منتشر شد.

افزون‌بر علاقه‌مندان و مستمعان مباحث که ارتباط خوبی با محتوا و روش ابتکاری ارائه‌‌ آن برقرار کرده بودند، دوگروه تلقی چندان مثبتی از این برنامه نداشتند. گروه نخست، بخشی از بدنه‌‌ مذهبی آن روزهای شهر مشهد بود که با دیده‌‌ تردید به نوآوری‌های مباحث  رهبر معظم انقلاب می‌نگریست و در گوشه‌و‌کنار، انتقادهای بعضا تند و گزنده‌ای به این مباحث داشت.

این جلسات تفسیرگونه چنان اثرگذار بود که هم مردم بسیاری را به مسجد آورد و هم مسجد را بزرگ‌تر کرد

گروه دوم که به‌شدت برنامه‌‌ مسجد امام‌حسن‌مجتبی‌(ع) را زیر‌نظر داشت، نهادهای امنیتی رژیم پهلوی و به‌ویژه سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک) بود. محتوای سیاسی‌ای که از برخی سخنان حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای برداشت می‌شد و پیش‌تر هم در گفتارهای شرح ایشان از نهج‌البلاغه تجربه شده بود، حساسیت ساواک را به‌شدت برمی‌انگیخت. تلقی ساواک از مباحث مطرح‌شده در این جلسات به‌روشنی آمده است.

گزارشگر ساواک معتقد است که  رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی‌ها «به تشریح اصول انقلابی قرآن و به‌طور کنایه در لفافه به تشویق و تحریک مردم به پایداری ‌[در‌برابر] اختلافات طبقاتی» می‌پردازد.

برای همین، روحانی جوان مسجد را ممنوع‌المنبر، سپس تبعید و زندانی‌ کردند .توضیح خود رهبر معظم انقلاب درباره‌‌ جلسات ماه رمضان سال‌1353 در مسجد امام‌حسن‌مجتبی(ع) چنین است: «در آن سخنرانی‌ها راجع به توحید، امامت، ولایت، نبوت و سایر مباحث اساسی بحث شده است که الان هم آن‌ها را تأیید می‌کنم. این‌ها پایه‌های فکری برای ایجاد یک نظام اسلامی بود.»

ارسال نظر