کد خبر: ۲۵۴۹
۲۵ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

چشم انتظار رونق سه‌شنبه بازار مهرآباد با آمدن بهار

چند وقتی است که جمعه‌بازار به محدوده‌ای به نام شترک منتقل شده و قفل تعطیلی بر فعالیت‌های آن در محله ثامن زده شد اما حالا دو ماهی است کرکره این جمعه‌بازار خاطره‌انگیز در سه‌شنبه‌بازار نوپا بالا رفته است و سازمان میادین و میوه و تره‌بار شهرداری مشهد فضایی ایجاد کرده است تا غرفه‌داران دورهم جمع شوند و روزبازاری پررونق برای اهالی بسازند. با اینکه سه‌شنبه بازارِ خیابان محور واقع در محله ثامن است اما به علت هم‌جواری با محله مهرآباد به نام روزبازار مهرآباد نام‌گذاری شده است. در این بازار که در زمین خاکی و روباز است، اقلام متنوعی خرید و فروش می‌شود.

حدود 2ماه است از فعالیت سه‌شنبه بازار، درست در حوالی جمعه‌بازار قدیم مهرآباد و ابتدای بولوار مفتح شرقی می‌گذرد و این رویداد، خبری خوش است؛ به‌ویژه برای افرادی که خاطره خوبی از جمعه‌بازار دارند.چند وقتی است که جمعه‌بازار به محدوده‌ای به نام شترک منتقل شده و قفل تعطیلی بر فعالیت‌های آن در محله ثامن زده شد اما حالا دو ماهی است کرکره این جمعه‌بازار خاطره‌انگیز در سه‌شنبه‌بازار نوپا بالا رفته است و سازمان میادین و میوه و تره‌بار شهرداری مشهد فضایی ایجاد کرده است تا غرفه‌داران دورهم جمع شوند و روزبازاری پررونق برای اهالی بسازند.

با اینکه سه‌شنبه بازارِ خیابان محور واقع در محله ثامن است اما به علت هم‌جواری با محله مهرآباد به نام روزبازار مهرآباد نام‌گذاری شده است.

در این بازار که در زمین خاکی و روباز است، اقلام متنوعی خرید و فروش می‌شود. از میوه و خشکبار بگیرید تا لباس و اسباب‌بازی و صنایع دستی.

 

مردم از این روزبازار خبر ندارند

از خیابان کرامت و از پشت زمین سابق جمعه‌بازار به سمت خیابان محور می‌روم. جمعیت زیادی در حال رفت و آمد هستند و این نشان از نزدیک‌شدن به بازار دارد. به ورودی بازار بین خیابان محور یک و 3 می‌رسم. نه خبری از تابلو بازار است نه سردر خاصی. در همان ورودی، چند بساط خشکبار برپاست و فروشندگانش مشغول دادوستد هستند.

این بازار دو ماه است که در این مکان و در سه‌شنبه‌ها دایر شده است. عباس شهابی 50سال دارد و در دو غرفه شال و روسری می‌فروشد. 15سال است که فروشنده روزبازار است. منزلش همین نزدیکی است اما یک روز به مجیدیه در منطقه12 می‌رود و روز دیگر به جمعه‌بازار شهید شوشتری.

چهار روز از هفته را در روزبازارهای شهر مشغول است که با این بازارمی‌شود پنج تا. او چشم انتظار است که با نزدیک‌شدن به عید نوروز این بازار هم رونق بگیرد. تنها مشکل از نظر او این است که بازار سرویس بهداشتی ندارد.

این محله مغازه کم دارد و بازار خیلی به‌دردبخور است. اصلا وجود این بازار امنیت این منطقه را هم بهتر کرده است. از زمانی که جمعه‌بازار از اینجا رفت تا الان این زمین هیچ فایده‌ای برای اهالی نداشته است

محسن سلطانی در این بازار میوه‌فروش است و صحبتش را این‌طور شروع می‌کند: 25سال است که فروشنده روزبازارهای مشهد هستم. مغازه‌داری با اجاره زیاد و سرمایه اندک ما فایده ندارد. الان میوه‌ها هم گران است و کار سرمایه زیادی می‌خواهد. مسئله دیگر این است که مغازه‌داری ضایعات میوه زیادی دارد اما اینجا نه.

مثلا ما کیلویی 9هزار تومان می‌خریم و 10هزار تومان می‌فروشیم، نه ضایعاتی دارد و نه اصلا می‌ماند که خراب شود. چند فروشنده میوه و تره‌بار دیگر هم دورمان جمع می‌شوند و از بازار بی‌رونق گله دارند. محسن می‌گوید که برای این بازار تبلیغی نشده و به همین علت مشتری کم دارد. او می‌گوید: اینجا نه تابلویی دارد نه مثلا بنر معرفی و تبلیغات، اصلا خیلی از مردم خبر ندارند که اینجا روز بازار دایر شده است. او معتقد است؛ بهترین جا برای خرید مردم همین دست بازارهاست.

رفیقش را نشان می‌دهد و می‌گوید: این آقا سبزی را کیلویی 8هزار تومان از میدان خریده و به 10هزار یا 9 هزار تومان می‌فروشد و راضی است. مردم اینجا به صرفه خرید می‌کنند ولی مغازه‌دار باید بیشتر سود کند و قیمت را بالاتر می‌دهد.

 

نه بیمه حوادث داریم نه تأمین اجتماعی

صحبت‌ها درباره این بازار سریع به سمت شرایط وخیم فروشنده‌ها پیش می‌رود. اولین مورد نبود بیمه برای آنان است، محسن آقا می‌گوید: از شما که خبرنگار هستید، خواهش می‌کنیم درد دل ما را به مسئولان برسانید. ما سال‌های سال است که نه بیمه‌ای داریم و نه امنیت شغلی. اگر همین فردا برف و باران شود آن روز درآمد نداریم.

نه بیمه حوادث داریم و نه تأمین اجتماعی. با این شرایط هیچ‌وقت بازنشسته نمی‌شویم و باید تا دم مرگ کار کنیم. اگر حادثه‌ای برای هر کدام از ما رخ دهد زن و بچه‌مان گرسنه می‌مانند.

ابراهیم نیازپور هم در تأیید صحبت‌های محسن آقا می‌گوید: من در همین مکان، زمانی که جمعه بازار فعال بود، فروشندگی می‌کردم. 20سال از فعالیت من گذشته است و یک روز هم بیمه ندارم. در گرما و سرما سر صبح می‌رویم میدان و تا عصر سرپا می‌ایستیم برای فروش بارمان. ولی به اندازه یک روز هم آرامش نداریم و در همین دوره کرونا اگر کسی از بچه‌ها مریض می‌شد دیگر درآمدی نداشت.

 

مهاجران با مجوز ایرانی‌ها کار می‌کنند

مهاجران با مجوز ایرانی‌ها در بازارهای روز فعالیت می‌کنند و از نظر چند نفر از حاضران، تعدادی از این فروشنده‌های جایگزین در کارشان صداقت هم ندارند. غلامحسین عبدی دیگر فروشنده باسابقه بازار می‌گوید: مهاجرانی که با مجوز ایرانی‌ها فروشندگی می‌کنند، جلو کار تعدادی از جوان‌های همشهری ما را گرفته‌اند.

جدا از این، خیلی مواقع حتی با مجوز هم جا برای فروش نداریم، چون این افراد می‌آیند و به‌اصطلاح مکان گل بازار را می‌گیرند.مشکل سوم مالیات کارت‌خوان‌هایشان است. محسن آقا در این باره هم می‌گوید: تراکنش روزانه دستگاه‌های کارت‌خوان ما زیاد است. اما سودمان کم است.

مثلا روزی 5میلیون تومان تراکنش داریم برای 200هزار تومان سود. گردش مالی می‌شود ماهی 150میلیون تومان. حالا با این شرایط صحبت از مالیات روی تراکنش‌هاست. کارت‌خوان ما با کارت‌خوان مطب یک پزشک یا طلافروش فرق می‌کند و اگر قرار باشد از همین سود کم مالیات هم بپردازیم دیگر این شغل فایده ندارد.

 

از بانوان سرپرست خانوار حمایت کنید

خانمی که بساط لباس بچه‌گانه دارد، سکینه اشراقی است. می‌گوید: با این گزارش‌ها نمی‌توانید گرهی از زندگی ما باز کنید و ما هرچه این در و آن در زدیم آب از آب تکان نخورده است. بیشتر خانم‌های فروشنده این بازار سرپرست خانوار هستند ولی هرچه دربیاورند مجبورند پول تاکسی بدهند.

آسیه توانا متولد سال1361 و 10سالی می‌شود که فروشنده روزبازار است. بساط او پیازهایی است که روی پارچه‌ای ریخته شده‌اند. او سرپرست خانواده است. جواز کسب پوشاک دارد و 12سال هم آن کار را دنبال کرده اما در حال حاضر میوه و تره‌بار می‌فروشد. او می‌گوید که کار سخت را دوست دارد و کارکردن را عیب نمی‌داند.

او می‌گوید: پول باید حلال باشد، سختی کار مهم نیست. فقط اینکه کاش از خانم‌های سرپرست خانوار شاغل در این بازارها کمتر اجاره بگیرند.

 

بازاری که برای محله نیاز بود

حسین رضایی مرد جاافتاده‌ای است که همراه کودکش به این بازار آمده است. خانه‌اش همین حوالی است و آمده تا اجناس و قیمت‌ها را ببیند. او می‌گوید: چند هفته‌ای است که می‌خواهم ببینم چه چیزهایی دارد. الان آمدم و دیدم اجناس تنوع زیادی دارد و قیمت‌ها هم مناسب است.

سکینه خاتمی‌نژاد حدود 60سال دارد و با دختر و نوه‌اش که در کالسکه خوابیده، به اینجا آمده است. او می‌گوید: این محله مغازه کم دارد و بازار خیلی به‌دردبخور است. اصلا وجود این بازار امنیت این منطقه را هم بهتر کرده است. از زمانی که جمعه‌بازار از اینجا رفت تا الان این زمین هیچ فایده‌ای برای اهالی نداشته است.

او درباره قیمت‌ها هم می‌گوید: قیمت‌ها تفاوت چندانی با مغازه‌ها ندارد اما بودن این همه جنس در یک بازار کنار هم خیلی خوب است و لازم نیست برای تهیه هر کالایی از این محله به آن محله برویم.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
رضا
|
-
|
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
0
0
این چه حرفیه که مهاجران میان غرفه های گل بازار رو میگیرن شمام میتونی بگیری فقط باید یکم تنبلی رو بزاری کنار
خدایی اگه همین مهاجرا نباشن هم بزار رونقی نداره چه لحاظ فروش چه از لحاظ خرید یه فقط بلدن حرف بزنن
رضا
|
-
|
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۵
0
0
اگر از دستتون بر میاد خواهشا در مورد
کارتخوان ها مخصوصا روز بازارها تجدید نظر کنید و
قیمت کالا ها بالاست و مبلغ سود دست فروشان روز بازاربسیار پایین هست
به قول اون دوستمون که مثلا 5 میلیون دخلمون میشه نهایتا استفادش میشه 200 تومان که با این وضعیت بازار و گرانی ها کفاف خرج روز مره رو هم نمیده اگه بخوان مالیات ببندن بهش که میشه هیچ به هیچ هر چی کار می‌کنیم باید بدیم به مالیات