کد خبر: ۲۶۱۷
۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

گذری بر تاریخ باغی که میزبان و مزار پیکر امام‌‌رضا(ع) شد

باغ حمید بن قحطبه که اکنون حرم مطهر امام رضا(ع) در آن قرار دارد، در واقع یک ارگ حکومتی و محل اجتماع و اسکان حکما و خلفا در دوران مختلف بوده که قدمت آن به پیش از ایجاد مشهد می رسیده است. این کاخ در دل باغی در قریه سناباد و در واقع در یک میلی قراء نوغان توس بوده است.

اگر مشهدِ این روزها را که آسمانش بر زمینش بخیلی می‌کند، دهان چشمه‌هایش خشک است و باران برایش به آرزویی بدل شده تا شاخه اندک درختانش را تر کند، کنار بگذاریم، می‌توان از تاریخِ روزگارانی یاد کرد که ارض اقدس نه‌تنها بارش بسیار داشته، که بی‌شماری باغ‌های سبزش نیز زبانزد همه آنانی بوده که گذرشان به این خاک می‌افتاده است.

نخستینِ این باغ‌ها که معروف‌ترین آن‌ها نیز هست و حالا نشانش را جز در خط کتاب‌ها یا گزارش باقی‌مانده از پیشینیان نمی‌توان یافت، باغ حُمیدبن قَحطبه طایی، والی خراسان، است که بعدها میزبان و مزار پیکر امام‌رضا(ع) می‌شود. سطرهای پیش رو مروری است بر تاریخ از‌سر‌گذشته این باغ به مناسبت روز تصویب قانون منع قطع درختان در سال 1353خورشیدی.

 

باغی با عمارت و سرداب و قنات سناباد

می گویند این باغ در واقع یک ارگ حکومتی و محل اجتماع و اسکان حکما و خلفا در دوران مختلف بوده که قدمت آن به پیش از ایجاد مشهد می رسیده است. سیدمهدی سیدی در کتاب«نگاهی به جغرافیای تاریخی شهر مشهد» درباره مکان و حدود باغ حمید بن قحطبه می نویسد: «کاخ والی خراسان در دل باغی در قریه سناباد و در واقع در یک میلی قراء نوغان توس واقع بوده است.»

درباره وسعت این باغ هم گفته اند یک میل در یک میل بوده و در آن عمارتی مجلل با اتاق های بسیار وجود داشته که ساختمان فرمانداری توس به شمار می آمده است. سوای این عمارت باشکوه، یکی دیگر از زیبایی های این باغ، عبور چشمه سناباد از دل آن بوده است که بعدها نامش با داستان ها، روایات و ماجراهای بسیاری درباره شهادت و دفن حضرت رضا(ع) در خاک خراسان پیوند می خورد.

عزیزالله عطاردی بر پایه پژوهش هایی، باغ حمیدبن‌قحطبه را چنین توصیف می کند: « این باغ، زیرزمین و سرداب هایی داشته که تابستان ها از آن استفاده می کرده اند. البته حوضخانه ‏ای بزرگ هم در زیر عمارت آن ساخته بودند که آبش دهان باغ و درخت موجود در مسیرش را سیراب می کرده است.»

گویا محلِ آبادی و خانه های مسکونی سناباد هم در مظهر همین قنات پا می گیرد که در قرن های بعدی به سراب قنات سناباد یا سراب شهرت می یابد و نامش بر روی یکی از محلات غربی و همچنین یکی از دروازه های شهر نیز ماندگار می شود.

رضا دیشیدی، از قدیمی ترین مهندسان و معماران آستان قدس و رئیس سابق سازمان عمران و توسعه حریم حرم رضوی، در طرح بازسازی حرم در دوره پهلوی دوم توانسته بقایای مسیر این قنات را پشت محراب مسجد گوهرشاد پیدا  کند.


وقف بخشی از باغ برای ایجاد قبرستان

تاریخ نگاران بسیاری معتقدند که پیکر امام رضا(ع) در سرداب همین باغ و با آب قنات سناباد غسل داده و در دل این باغ نیز دفن شده است. برخی منابع هم نوشته اند امام رضا(ع) پس از ورود به مشهد برای مدتی در این باغ سکونت داشته و بخشی از آن را که بعدها قبرستان قتلگاه و سپس باغ رضوان در آن احداث می شود، می‌خرد.

به گفته قاضی میر احمدمنشی قمی ابراهیمی، پول این حدود را امام رضا(ع) در زمان سفرشان به توس از محل اجرت کتابت کلام الله خریده ولی آن را برای ایجاد قبرستانی ویژه مسلمانان (مؤمنین و مومنات) وقف می‌‌کند.

همین است که در ابتدا این زمین را که در ضلع شمالی حرم مطهر رضوی قرار داشته ، «غسالگاه» می گفته اند.

میر منشی قمی در این باره نیز نوشته است: « این اراضی در کنار موضعی بوده که حضرت(ع) را در آنجا غسل داده اند و در آن مکان، مسجدی است که مردم آنجا زیارت و عبادت می کنند.» همچنین آن طور که ابن اثیر گزارش می‌دهد، گویا غسالخانه در سال 510هجری‌قمری، پس از دفن کشتگانی یک حادثه در حرم مطهر رضوی به این نام معروف می شود.

البته برخی نیز معتقدند در سال997هجری قمری، بعد از یورش عبدالمومن خان ازبک به مشهد و قتل عام مردم وقتی پیکرهای بی شماری در زمین آن خاک می شوند، به این نام خوانده می شود که نمی تواند چندان درست باشد؛ زیرا شواهد نشان می دهد این حدود پیش از این دوران هم به نام «قتلگاه »خوانده می شده است.

برای نمونه، ابن فندق در سال 549هجری قمری محل دفن ابوعلی فضل بن حسن طبرسی را در نزدیک مسجد قتلگاه نقل کرده که این قدیمی ترین خبر قابل استناد درباره این قبرستان است.

11 اسفند 1353، قانونی به هیئت وزیران ابلاغ شد که در آن از منع قطع درختان گفته و تاکید داشت درختان و باغات شهری یا روستایی نه‌تنها در داخل، که تا شعاع سی کیلومتری خارج از دروازه آن، نیز نباید قطع یا نابود شود.


سنگ قدمگاه در قبرستان قتلگاه

اعتمادالسلطنه وزیر در توصیف قبرستان قتلگاه در دوره قاجاری می نویسد: « در وسط قبرستان، خانه ای است معروف به تکیه بکتاشی ها، گویند که آنجا، همان خانه حمیدبن قحطبه بوده که حضرت رضا (ع) هم در آنجا منزل داشته اند. در این خانه، حجره ای هست که داخل آن سنگ سبزی قرار دارد. سنگ سفیدی نیز بر دیوار آن نصب شده که جای پایی در آن رسم است. این هر دو سنگ، زیارتگاه اند.» علاوه بر این حجره گویا در قتلگاه این دوران، مسجدی نیز بوده است که بین مردم معروف بوده امام(ع) در آن مکان غسل کرده اند.

میرمنشی قمی می‌گوید: « این اراضی در جنب موضع مبارکی است که آن حضرت در آنجا غسل فرمودند. اکنون مسجدی است که مردم در آنجا زیارت و عبادت می‏ کنند.» آن طور که او گزارش می دهد، در سال966هجری قمری، شاه طهماسب اول صفوی صد تومان برای پدر او، «شرف الدین حسین حسینی قمی» که در آن دوران حکم وزارت داشته است، می فرستد و دستور می دهد بر گرداگرد قبرستان قتلگاه دیوار بکشند و بر آن، دری برای ورود و خروج مردم تعبیه کنند تا به این وسیله از ورود استر و چارپا به این تربت مقدس جلوگیری شود.


قتلگاهی که باغ رضوان شد

در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی با توسعه شهر مشهد قبرستان قتلگاه به نفع ایجاد فلکه حضرت تخریب و دوباره باغی که حضرت رضا(ع) در آن قدم گذاشته بوده، سبز می شود. ماجرا از این قرار است که بخشی از محدوده قبرستان در دوره تولیت محمدولی خان اسدی بر آستان قدس رضوی(بین سال های1308 تا 1312خورشیدی) تخریب می شود و داخل طرح فلکه قرار می گیرد.

آستانه بخش باقی مانده را در سال 1310خورشیدی دیوار می کشد و نهال کاری می کنند. با سبز شدن چتر این نهال ها این حدود باغ رضوان نام می گیرد که حدود آن ضلع شمالی حرم مطهر رضوی، بین کوچه تکیه حاج آقاجان و خیابان طبرسی بوده است. چندی بعد باغ رضوان دراختیار وزارت فرهنگ آن زمان قرار می گیرد که آنان هم در آن، دبستان غزالی را سقف و ستون می زنند.

30سال بعد و در دهه40خورشیدی آیت الله حسین فقیه سبزواری مذاکرات و نامه نگاری هایی با هدف احیای دوباره آرامستان انجام می دهد و موفق می شود رضایت آستان قدس رضوی را در این زمینه جلب کند. پس از این است که طرحی بزرگ به صورت یک صحن تهیه و با نام صحن رضوان پایه‏ ریزی می شود.

مشهد تا ابتدای این قرن و پیش از توسعه و تخریب های شهری دارای باغ های بی شماری بوده است. دکتر رحیم رهنما در کتاب« تاریخ محلات مشهد»از دوازده تای آن ها نام برده که چهارباغ، باغ خونی، باغ عنبر، باغ الندشت و باغ ملی، از جمله آن هاست. ناگفته نماند که مشهد آن قدر پر درخت و سبز بوده که نام برخی از محلاتش مانند چهارباغ و پاچنار برگرفته و وام دار همین ویژگی بوده اند.

هم اکنون نیز اگرچه ازبیشتر آن باغ ها جز یاد و خاطره چیز دیگری نمانده، باغات آستان قدس رضوی حکم ریه های شهر را دارند و وجودشان بخشی از برکت بی نهایت حضرت رضا(ع) در این ارض مقدس است که سبب تلطیف هوا می‌شود و سوای این، بخشی از میوهاین اقلیم را تامین می‌کند.

 

باغ امام رضا(ع)

باغ امام رضا(ع) یکی از باغ‌های آستانه است که در شمال شرقی مشهد قرار دارد و مساحتی200هکتاری را برایش نوشته اند. در خاک این باغ انواع درختان مثمر مانند آلو، شلیل، گیلاس، زردآلو، سیب، گلابی، توت و گردو و درختان بی ثمر مانند چنار و سپیدار ریشه دوانده‌اند.

 

باغ بیلدر

این باغ در جنوب غربی مشهد قرار دارد و برخی قدمت آن را بیش از دو قرن دانسته اند. مساحت قدیم باغ 8 و مساحت امروز آن 40هکتار است و انواع درختان میوه نظیر هلو، زردآلو، شلیل، توت و دیگر درخت ها مانند چنار و بید در آن دیده می‌شود.

 

باغ ملک آباد

این باغ که معروف ترین باغ آستانه در میان مشهدی هاست، با بیش از 300هکتار، روزگاری بزرگ ترین باغ خاورمیانه نیز بوده است. در این باغ، سوای درختان میوه و بی ثمر بسیار، چندگلخانه بزرگ نیز وجود دارد.

باغات طرق

باغ های طرق که حدود 400هکتار بوده است، قدمتشان به اواخر دهه40 می رسد و در این مدت توانسته بخش زیادی از میوه سالانه مشهد و کشور را تأمین کند. میوه‌‌های زمستانی و تابستانی این باغ‌ها متنوع و قابل توجه است.

ارسال نظر