کد خبر: ۲۶۸۴
۲۲ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

ورزش برای حمیده جوان هم آب شد هم نان

بین کوچه‌هایی که ما زندگی می‌کنیم، در همین محله‌ها قهرمانان بزرگی هستند که از نهایت سختی به اوج رسیده‌اند؛ همان‌هایی که هرسؤالی درباره زندگی ورزشی‌شان می‌پرسیم، درنگ می‌کنند، نفس بلندی می‌کشند و می‌گویند خواستیم و توانستیم.شهرآرا روند انتخاب چهره ورزشی سال را شروع کرده است. دوازده ورزشکار برای این برنامه گزینه شده‌اند که یکی از آن‌ها از منطقه3 برخاسته‌است؛ حمیده جوان که هنوز هم ساکن طبرسی شمالی است.

دنیا تا دلتان بخواهد پر از ورزش‌کاران استثنایی است؛ ستاره‌هایی که از همان اول روی ریل موفقیت گام برمی‌دارند؛ چهره‌هایی که از اولین‌بار که تماشایشان کرده‌ایم، در اوج بوده‌اند؛ آدم‌هایی که شاید هیجان‌زده‌مان کنند، اما الهام‌بخش نیستند، به یک دلیل ساده. آن‌ها از همان اول به همان قله‌ها تعلق داشته‌اند، اما بین کوچه‌هایی که ما زندگی می‌کنیم، در همین محله‌ها قهرمانان بزرگی هستند که از نهایت سختی به اوج رسیده‌اند؛ همان‌هایی که هرسؤالی درباره زندگی ورزشی‌شان می‌پرسیم، درنگ می‌کنند، نفس بلندی می‌کشند و می‌گویند خواستیم و توانستیم.

شهرآرا روند انتخاب چهره ورزشی سال را شروع کرده است. دوازده ورزشکار برای این برنامه گزینه شده‌اند که دوتای آن‌ها از منطقه4 برخاسته‌اند؛ حمیده جوان که هنوز هم ساکن طبرسی شمالی است و مجتبی حیدرپور که ساکن محله فجر بوده و سال‌ها پیش از این محدوده رفته است.

 

هم آب و هم نان

حمیده قهرمان فرزند آخر خانواده‌ای 9نفره و پرجمعیت است که از همان سیزده‌سالگی علاقه و مسیرش را پیدا کرد، هرکس او را می‌دید، می‌گفت «ورزش برای دختر نان و آب نمی‌شود، رهایش کن و برو دنبال هنر.» اماحالا نیستند که ببینند ورزش برای او هم آب شده است و هم نان.

حمیده حتی به قیمت اینکه رشته‌های مختلف ورزشی را تجربه کند، پای علاقه‌اش ماند و ایستاد. در مدرسه بسکتبال بازی می‌کرد، اما به‌دلیل حرف معلم ورزشش که اعتقاد داشت هندبالش بهتر است، عضو تیم هندبال مدرسه شد.

در سال1384 به‌واسطه آمادگی بدنی، عضو تیم راگبی شد. رشته راگبی نوپا و به گفته خودش همان بزن‌بزن خودمان است. حمیده جزو خوب‌های آن بود.

تیم توفیق چندانی نداشت، اما حمیده جوان دست از تمرین برنداشت و در آن ماند. در برنامه‌های تمرین بود که یک نفر استعدادش را کشف کرد. حمیده در این‌باره گفته است: در هر نوبت تمرین بدن‌سازی، بقیه 10دقیقه استراحت می‌کردند، اما من نیم‌ساعت پیوسته می‌دویدم و خانمی که دویدن من را دیده بود، چندبار از من خواست بروم آزمون بدهم، اما هربار امروز و فردا می‌کردم و آخرش این شد که دستم را گذاشت در دست کسی و خواست من را به مربی دوومیدانی معرفی کند.

آزمون کوپر یکی از آزمون‌های معتبر تربیت‌بدنی است. همین آزمون محک دختر هجده‌ساله تازه‌وارد پیست باغبان‌باشی شد: در دوازده دقیقه سیزده دور و 25متر پیست را دویدم؛ یعنی 2625متر.

مربی‌های دوومیدانی می‌گفتند ثبت چنین رکوردی برای خانم‌های خراسانی بی‌سابقه است و برای همین حمیده جوان در خط شروع مسابقات 3هزار متر قهرمانی استان قرار گرفت. آشنایی حمیده با دوومیدانی این‌گونه بود؛ در سال1387 و کاملا اتفاقی.

 

تلاش برای سکوی قهرمانی

حمیده با این مقام یکی از چهره‌های آینده دوومیدانی بانوان استان شد و تلاش کرد در مسابقات کشوری صاحب سکو شود، اما دویدن و حرفه‌ای‌دویدن هزینه‌هایی دارد که تأمینش برای او و خانواده‌اش دشوار است و او تصمیم گرفت دونده بهتری شود؛ تا بتواند هم هزینه‌های تحصیلش را بدهد و هم ورزش را.

هرسال در مسابقات دانشجویی برای دانشگاه مقام می‌آورد که تخفیف صددرصدی به شهریه‌اش می‌خورد و با این شیوه کارشناسی رشته تربیت‌بدنی را گرفت. معتقد است همین اجبار و سختی‌ها مایه رشدش شده است. سال1394 در کنار دویدن پیشنهاد مربیگری تیم‌های آموزش‌وپرورش را هم قبول کرد.

هم می‌دوید و هم مربیگری می‌کرد. او می‌داند که می‌تواند از میان استعدادهای نوجوان استان و شهر کسی را پیدا کند که کار ناتمامش را تمام کند و به همین دلیل مربیگری را انتخاب کرد. حمیده جوان حالا مربیگری می‌کند. به گفته خودش ایستاده است تا دیگران بدوند.

ارسال نظر