کد خبر: ۲۸۱۹
۲۸ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

هدیه متبرک پدربزرگ او را حافظ قرآن کرد

امیرحسین بابایی متولد سال1385 و ساکن محله شهیدقربانی است. علاوه بر اینکه مسئول امور فرهنگی مسجد امام حسن مجتبی(ع) است، به‌دلیل فعالیت‌های زیاد و همچنین مکبری در مسجد، عضو هیئت‌امنای آن هم شده است. برنامه‌های فرهنگی و مذهبی بسیاری مانند کلاس احکام، قرائت و مکبری را برای هم‌سن‌وسالانش در محله برگزار می‌کند و حالا بیشتر مسجدی‌ها و بچه‌های محله او را می‌شناسند. علاوه بر این‌ها جزو مکبران نوجوان حرم است. او حتی در عکاسی هم رتبه‌هایی در ناحیه 5 آموزش و پرورش دارد که همه این‌ها را از الطاف قرآن می‌داند.

هدیه پدربزرگ بود؛ همان کتاب قطع جیبی که سوره‌های جزء سی‌ام قرآن را در خود داشت و او را آن‌قدر به این کتاب علاقه‌مند کرد که در سیزده سالگی حافظ کل قرآن شد.

امیرحسین بابایی پیش از اینکه به مدرسه برود، خواندن و نوشتن را بلد بود. مادرش، زهرا هادی، تا پیش از دوره ابتدایی سوره‌های زیادی را به او یاد داد و بعد آن هدیه جادویی پدربزرگ باعث شد مهر قرآن بیشتر از قبل بر دل و جانش بنشیند.

امیرحسین بابایی متولد سال1385 و ساکن محله شهیدقربانی است. علاوه بر اینکه مسئول امور فرهنگی مسجد امام حسن مجتبی(ع) است، به‌دلیل فعالیت‌های زیاد و همچنین مکبری در مسجد، عضو هیئت‌امنای آن هم شده است. برنامه‌های فرهنگی و مذهبی بسیاری مانند کلاس احکام، قرائت و مکبری را برای هم‌سن‌وسالانش در محله برگزار می‌کند و حالا بیشتر مسجدی‌ها و بچه‌های محله او را می‌شناسند.

علاوه بر این‌ها جزو مکبران نوجوان حرم است. او حتی در عکاسی هم رتبه‌هایی در ناحیه 5 آموزش و پرورش  دارد که همه این‌ها را از الطاف قرآن می‌داند.


هدیه‌هایی که از قرآن گرفتم

پنج‌سالگی برای امیرحسین آغاز راهی شیرین و روشن است. می‌گوید: علاوه بر مادرم که تشویقم می‌کرد سوره‌ها را یاد بگیرم، بابابزرگ مجالس قرآنی داشت و من در بیشترشان شرکت می‌کردم. وقتی علاقه‌ام را به قرآن دید، جزء سی‌ام را که کتاب قطع جیبی بود، به من هدیه کرد و با اینکه کل قرآن را حفظ هستم، هنوز هم آن را می‌خوانم.

نوجوان محله شهیدقربانی در ادامه یاد خاطره‌ای می‌افتد و لبخندی بر لبانش نقش می‌بندد: دوچرخه‌ای را که مدیر مدرسه سال دوم ابتدایی برای برگزیده‌شدنم در مسابقه حفظ جزء سی‌ام قرآن به من هدیه کرد، هنوز هم دارم. آن زمان در دبستان شهیدغلامرضا اصغری درس می‌خواندم. مادرم که فهمید چنین رقابتی برگزار می‌شود، تشویقم کرد که حتما شرکت کنم و من هم این کار را کردم. مهدی فدایی، مدیر مدرسه، پنج دوچرخه برای برگزیدگان آن مسابقه در نظر گرفته بود و یکی از دوچرخه‌ها را من از آن خود کردم.

برای امیرحسین آن مسابقه و همان کتاب جیبی پدربزرگ کافی بود تا مسیر روشنی در زندگی‌اش باز شود. می‌گوید: یک‌سال از آن مسابقه گذشت و کلاس سوم را هم داشتم تمام می‌کردم که همراه دوستم، نیما غائبی که او هم در مسابقه مدرسه برنده شده بود، تصمیم گرفتیم کل قرآن را حفظ کنیم. به همین دلیل به سازمان اوقاف و امور خیریه مراجعه و در کلاس‌های حفظ قرآن ثبت‌نام کردیم.

سال1397 گواهی‌نامه حفظ پنج جزء قرآن را از این سازمان گرفتم و اسفند همان سال هم گواهی حفظ پانزده جزء قرآن را به دست آوردم. 
افتخارات قرآنی حفظ قرآن برای امیرحسین بابایی علاوه بر اینکه برکات معنوی زیادی به دنبال داشته، پای او را به رقابت‌ها باز کرده است.

می‌گوید: سال1395 در مسابقات اذان ناحیه اول شدم. همین سال در مسابقات قرائت ناحیه مقام برتر را به دست آوردم. همچنین در مسابقات اذان سال تحصیلی 1394-1395 رتبه برتر را از آن خود کردم. رتبه برتر در مسابقات اذان ناحیه در سال1396 از دیگر رتبه‌هایی است که به دست آورده‌ام. پارسال هم در حفظ کل قرآن در مسابقات حفظ ویژه آموزش‌وپرورش ناحیه5 رتبه عالی را گرفتم.

ارسال نظر