کد خبر: ۲۸۳۵
۳۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

حافظی که 10 حافظ تربیت کرده است

سید مرتضی معتقد است سختی حفظ قرآن در ماندگاری آن است و خود این‌کار سخت نیست. می‌گوید: اگر حافظان قرآن مرورها را درست انجام دهند و بتوانند قرآن را روان بخوانند، حفظ سخت نیست اما بعضی‌ها این نکات را رعایت نمی‌کنند و کار برایشان سخت می‌شود. خیلی‌ها می‌گویند یاد دارند. همین کلمه کار را خراب می‌کند. از جایی که می‌گوییم یاد داریم، دیگر تلاشی برای مرور نمی‌کنیم و این شروع خراب‌شدن حفظ است. ذهن بی‌نظم می‌شود و حافظ دیگر علاقه خود را برای حفظ از دست می‌دهد.

نوجوانان در فضایی صمیمی و دوستانه روی زمین کنار هم نشسته‌اند و آیه‌های حفظ‌شده هفته گذشته را برای استاد می‌خوانند. این کلاس به نام شهید مهدی باکری است. سایر کلاس‌ها میز و نیمکت دارند، اما استاد سید مرتضی فاطمی، حافظ کل قرآن و مدیر دارالحفاظ مؤسسه صادقیه، کلاسش را روی زمین برگزار می‌کند تا جوّ صمیمی‌تری ایجاد شود. 

در ماه رمضان ماهی که به بهار قرآن معروف است، به دارالحُفاظ مؤسسه صادقیه آمدیم و با مدیر مؤسسه گفت‌وگو کردیم که تاکنون 10حافظ کل قرآن تربیت کرده است.

دار الحفاظ در طبقه سوم مسجد امام حسن مجتبی(ع) در بولوار دکتر حسابی شمالی است. سالن بزرگ آن در ابتدای ورودی قرار دارد و صندلی‌های آبی را دور تا دورش چیده‌اند. چهار کلاس در انتهای سالن وجود دارد که به نام شهدا مزین شده‌اند: اتاق‌هایی به نام شهید مهدی باکری، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، شهید ابراهیم هادی و سپهبد شهید علی صیادشیرازی.

همراه با فاطمی به سالن می‌آیم تا با او و فعالیت‌های دارالحفاظ بیشتر آشنا شوم. او متولد 1370 در مشهد است. پدرش بازنشسته فرهنگی و مادرش خانه‌دار است. فاطمی از سال95 به‌طور متمرکز در آموزش و پرورش قرآن تدریس می‌کند و از سال89 نیز در مراکز قرآنی تدریس حفظ دارد. دانشجوی کارشناسی‌ارشد رشته حقوق خصوصی و ساکن محله فرهنگیان است.

سید مرتضی از نه‌سالگی به قرائت قرآن علاقه‌مند می‌شود و خاطره جالبی هم از دوران دبستان دارد. می‌گوید: همیشه دوست داشتم بلندگوی مراسم صبحگاهی را در دست بگیرم و سر صف قرآن بخوانم. البته سابقه قرائت نداشتم. یک‌بار جرئت این‌کار را پیدا کردم و پشت بلندگو خواندم. 

صدایی که از بلندگو پخش می‌شد برایم جذابیت داشت و تصمیم گرفتم خواندن قرآن را اصولی یاد بگیرم. البته همیشه پدر و مادرم در خانه قرآن می‌خواندند و در جلسات قرآن هم شرکت می‌کردند و خوب خواندن قرآن در خانه ما یک حُسن بود. سال79 همراه مادرم به مسجد در حال ساخت امام صادق(ع) رفتیم تا در کلاس‌های قرآن مسجد ثبت‌نام کنم. 

مادر من را به کلاس می‌برد اما چون کلاس نظم نداشت و همه‌جا شلوغ بود به خانه برمی‌گشتم. در خانه تمرین می‌کردم و در جلسات قرآنی با پدر همراه می‌شدم و از جلسه نکات زیادی یاد می‌گرفتم. بعد از چند سال به کلاس‌های تجوید رفتم. آنجا با استاد داوود خلوصی آشنا شدم. استاد خواندنم را که شنید، پیشنهاد داد حافظ قرآن شوم. 

 همیشه پدر و مادرم در خانه قرآن می‌خواندند و در جلسات قرآن هم شرکت می‌کردند و خوب خواندن قرآن در خانه ما یک حُسن بود

با حفظ آشنایی نداشتم. حدود دو جزء حفظ کردم اما به‌دلیل سن و سال کم و کم‌توجهی این تجربه را رها کردم. چون در هر جلسه‌ای که شرکت می‌کردم من را با عنوان حافظ قرآن می‌شناختند، این توجه گوشه ذهنم ماند. سال88 زمانی که وارد دانشگاه حقوق شدم همراه با دوستانم به جلسات قرآن وارد و آنجا با حاج مهدی حسنی کارگر آشنا شدم و دوباره حفظ را شروع کردم. 

بعد از سه سال حافظ کل قرآن بودم. از همان اوایل سال 88 بعد از حفظ شش جزء قرآن تدریس حفظ را هم در مؤسسه صادقیه مشهد در محله فرهنگیان شروع کردم. دارالحفاظ امروز نیز حاصل همان کلاس است.

سید مرتضی به افرادی که قرآن را روان می‌خوانند، پیشنهاد می‌دهد حافظ قرآن شوند. دلیلش هم این است که خوانش خوب به حفظ بهتر کمک می‌کند. می‌گوید: مقدمه حفظ قرآن، راحت و صحیح خواندن آن است. همان‌طور که برخی درس‌ها پیش‌نیاز دارند، روان‌خوانی و روخوانی صحیح نیز پیش‌نیاز حفظ است. علت اینکه خودم قرآن را خوب می‌خواندم قرآن‌خوانی پدر و مادرم بود. 

هر روز بعد از نماز صبح رحلشان را باز می‌کردند و یک جزء قرآن می‌خواندند. هر زمان از تلویزیون قرائت قرآن پخش می‌شد، صدا را گوش می‌کردم. بیشتر از حضور در کلاس، این فضاها روی من اثر داشتند. همیشه در کلاس‌ به بچه‌ها می‌گویم با کلاس قاری و حافظ نمی‌شوید، بلکه خواندن مستمر و تکرار شما را به نتیجه می‌رساند.

سید مرتضی از سال 89 حفظ را شروع می کند و بعد از سه سال حافظ کل می‌شود. بعد از حفظ 10 جزء، در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه و مسابقات دانشجویی شرکت می‌کند. او رتبه اول حفظ قرآن 10 جزء را سال 90 در مسابقات کانون قرآن و عترت دانشگاه آزاد در بین دانشجویان دانشگاه مشهد به دست می‌آورد. سال 93 نیز که سرباز می‌شود، رتبه‌های زیادی را در ارتش به دست می‌آورد.

حافظ قرآن به سه چیز نیاز دارد: قلب خاشع، توفیق از جانب خداوند و تفریح و فراغت

می‌گوید: سرباز نیروی زمینی ارتش بودم و از همین طریق در مسابقات حفظی که ارتش، سپاه پاسداران و نیروهای مسلح برگزار می‌کرد، شرکت کردم و در این دوسال مقام‌های زیادی کسب کردم.
مهم‌ترین افتخارات او کسب مقام اول حفظ سی و امین دوره مسابقات نیروهای مسلح ارتش در سال 93 و نفر اول حفظ نیروهای مسلح با میزبانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. علاوه بر این‌ها، رتبه دوم 20 جزء سازمان اوقاف و امور خیریه را نیز در سال 96 کسب کرده است.

حفظ قرآن علاقه و پشتکار می‌خواهد. سید مرتضی 16جزء را که حفظ کرده بود، برای مدت کوتاهی حفظ را رها کرد. می‌گوید: دیگر نمی‌توانستم ادامه دهم و 10روز کار حفظ را کنار گذاشتم. استادم آقای محمدزاده متوجه شد و گفت «تو حفظ را کنار بگذاری، حالت ناخوش می شود.» کار را که رها کردم، متوجه شدم در زندگی چیزی کم دارم. بعضی کارها سخت، اما لذت‌بخش هستند. 

حفظ قرآن همین‌طور است. برای رسیدن به شیرینی حفظ، باید سختی‌های آن را نیز تحمل کرد. دوباره شروع کردم. بعضی حافظان همین‌طورند. کار را در نیمه‌راه رها می‌کنند اما دوباره برمی‌گردند، چون قرآن با وجودشان یکی شده است. 

امام صادق(ع)می‌‌فرمایند: حافظ قرآن به سه چیز نیاز دارد: قلب خاشع، توفیق از جانب خداوند و تفریح و فراغت. این نکته سوم همان است که می‌گویم: استاندارد حفظ برای بیشتر افراد سه سال است. اگر حافظ، تفریح و فراغت نداشته باشد، در طول مسیر خسته می‌شود و کار را رها می‌کند. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: دل شما گاهی اقبال و گاهی ادبار دارد. یعنی باید زمان مناسب برای کار مورد نظر برسد. حفظ قرآن هم باید با لذت باشد تا حفظ را تعدیل کند.

 

 

او برای حفظ قرآن از ترجمه کمک می‌گیرد. می‌گوید: ترجمه به فهم و ماندگاری حفظیات کمک زیادی می‌کند. اگر بدانیم چه می‌گوییم حفظ راحت‌تر می‌شود. بعد از ترجمه، تکرار و تمرین بسیار مؤثر است. علاوه‌براین حضور در جلسات قرآنی و داشتن یک استاد خوب و کاربلد، به حافظ قرآن کمک زیادی می‌کند. 

استادی که مسیر را خوب طی کرده باشد به‌راحتی می‌تواند به قرآن‌آموزش کمک کند. هر جا حافظ با سختی روبه‌رو شد، استاد دستش را گرفته و دوباره بلندش می‌کند. استاد خوب می‌داند چه مشکلاتی بر سر راه حافظ هست، چرا به‌وجود آمده‌اند و راه‌حل آن‌ها چیست. چون خودش این مسیر را طی کرده و اجازه نمی‌دهد حافظ همان اشتباهات را تکرار کند.

سید مرتضی معتقد است، سختی حفظ قرآن در ماندگاری آن است و خود این‌کار سخت نیست. می‌گوید: از پیامبر اکرم(ص) روایت داریم که فرموده‌اند: خداوند حفظ این کتاب را برای امتش آسان کرد. اگر حافظان قرآن مرورها را درست انجام دهند و بتوانند قرآن را روان بخوانند، حفظ سخت نیست اما بعضی‌ها این نکات را رعایت نمی‌کنند و کار برایشان سخت می‌شود. 

خیلی‌ها می‌گویند یاد دارند. همین کلمه کار را خراب می‌کند. از جایی که می‌گوییم یاد داریم، دیگر تلاشی برای مرور نمی‌کنیم و این شروع خراب‌شدن حفظ است. ذهن بی‌نظم می‌شود و حافظ دیگر علاقه خود را برای حفظ از دست می‌دهد. در این لحظه حافظان دو گروه می‌شوند: عده‌ای تصمیم می‌گیرند اشتباه خود را تصحیح کنند ولی تعدادی حفظ را رها می‌کنند. خود من دوبار همین اشتباه را کردم و گفتم یاد دارم. اما بار سوم مسیر درست را انتخاب کردم.

از سید مرتضی درباره مدت زمان حفظ قرآن می‌پرسم. می‌گوید: زمان مشخصی وجود ندارد اما در یک قاعده کلی و عمومی، بهترین زمان حفظ باید بین سه تا چهار سال باشد. قرآن 604صفحه دارد. اگر روزانه یک صفحه حفظ کنیم  حدودیک سال و نیم زمان نیاز داریم و چون عموما بسیاری از حافظان توان حفظ یک صفحه را ندارند، روزانه نصف صفحه حفظ می‌کنند که سه تا چهار سال زمان می‌برد. 

این زمان کمک می‌کند در کنار حفظ قرآن به درس، تفریح و فعالیت‌های دیگر نیز برسیم و به این ترتیب فرایند حفظ خسته‌کننده نمی‌شود. البته بعضی‌ها نابغه هستند و در زمان‌های کوتاه‌تر می‌توانند حافظ کل قرآن شوند. 

برای شروع حفظ نیز باید از جزء یک شروع کنیم. ولی چون کودکان قرائت را با جزء30 شروع می‌کنند و با این آیات مأنوس‌ترند هنگام آموزش روخوانی و با تکرار، این جزء را حفظ می‌شوند. استادی که مسیر را رفته متوجه می‌شود کودک در چه سنی برای حفظ آماده شده است.

او برای تشویق حافظان قرآن معتقد به دو نظام تشویقی مادی و معنوی از طرف خانواده و نظام است. می‌گوید: بهترین نوع تشویق، تشویق عاطفی از طرف اعضای خانواده است. هر زمان مادرم صدای من را گوش می‌داد و می‌گفت دوست دارم صدایت را زمان خواندن قرآن بشنوم، تلاشم را بیشتر می‌کردم. البته تشویق‌های مالی پدرم هم کمکم کرد. این شرایط باید در جامعه نیز وجود داشته باشد. 

در این رابطه به نگاه حضرت علی(ع) درباره حافظان قرآن اشاره می‌کنم. همه ما می‌دانیم که امام علی(ع) را به‌دلیل عدالتش شهید کردند، چون پول بیت‌المال را بین همه یکسان تقسیم می‌کرد. مسلمان و مسیحی هم برای او فرقی نداشت. اما همین حضرت به حافظان قرآن از بیت‌المال مبلغی اضافه‌تر از سایران می‌داد. چرا امام و ولی مؤمنان این کار را می‌کند؟ چون حفظ قرآن یک رسالت و مرام است. 

قرار نیست حافظان فقط کلمات قرآن را بخوانند. بلکه حفظ، یک مکتب و زندگی است. جامعه‌ای که در آن حافظ قرآن زیاد باشد، وقوع جرم در آن کم می‌شود. حافظان برای هر اشتباه و خطایی یک آیه از قرآن را می‌خوانند. امیرالمؤمنین(ع) این را می‌دانستند. اگر می‌خواهیم کاری در جامعه ترویج شود باید تشویقی برای آن در نظر بگیریم. این تشویق در جامعه ما برای حافظان وجود ندارد.

جامعه‌ای که در آن حافظ قرآن زیاد باشد، وقوع جرم در آن کم می‌شود. حافظان برای هر اشتباه و خطایی یک آیه از قرآن را می‌خوانند

گسترش حافظه، آرامش و دچارنشدن به فراموشی تا پایان عمر از برکات حفظ قرآن است. سید مرتضی می‌گوید: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: حافظ قرآن تا پایان عمر از نعمت عقل برخوردار است. فراموشی برای حافظان اتفاق نمی‌افتد. چون حافظه آن‌ها گسترش پیدا می‌کند. زمانی که وارد دانشکده حقوق شدم معدلم15 بود و ترم‌های آخر به 19 رسید. حافظی که ترجمه را می‌داند، آیه‌ها در خوشی‌ها و ناخوشی به دادش می‌رسند و به او آرامش می‌دهند.

 

آموزش حفظ تخصصی در دارالحفاظ صادقیه

مؤسسه قرآنی صادقیه از سال85 فعالیت خود را در محله فرهنگیان آغاز می‌کند و کلاس‌های مختلف زیادی در حوزه قرائت قرآن، معارف و مشاوره‌های اسلامی دارد. این مؤسسه از سال89 حفظ جزء30 را با تدریس سید مرتضی فاطمی شروع می‌کند. بعد از آن با همت و تلاش سید مرتضی کلاس‌های حفظ ادامه پیدا می‌کند. 

او می‌گوید: به مدیر مؤسسه، پیشنهاد دادم حفظ تخصصی را با کودکان بااستعداد ادامه دهیم که موافقت شد. این کلاس ادامه داشت و چند نفر حافظ کل قرآن شدند و کلاس‌ها با استقبال روبه‌رو شدند. در کنار آن کلاس خواهران هم تشکیل شد.  فعالیت‌ها ادامه داشت تا پایان سال98 که کرونا شیوع پیدا کرد. به مدیریت مؤسسه گفتم که ظرفیت منطقه برای حفظ بیش از یک کلاس است و پیشنهاد تشکیل مؤسسه حفظ را دادم که شعبه دوم مؤسسه صادقیه با نام دارالحفاظ تشکیل شد.

سید مرتضی خاطره‌ای از اولین کلاسش در مؤسسه قرآنی صادقیه دارد و می‌گوید: روز اولی که سر کلاس رفتم دیدم بچه‌ها کم و سن سال هستند. من هم که روحیه کودکانه نداشتم، از کلاس بیرون آمدم. به مدیر مؤسسه گفتم بچه‌ها اصلا نمی‌نشینند و کارکردن با آن‌ها سخت است. بعد از آن یک دوره آموزشی روش‌های تدریس برای کودکان را گذراندم و الان در رده‌های سنی مختلف کلاس دارم.

بیشتر مخاطبان دارالحفاظ از منطقه10 هستند اما از سایر مناطق هم مخاطبانی به این مؤسسه می‌آیند. در کلاس‌های مجازی نیز علاقه‌مندانی از شهرستان‌ها حضور دارند. 

ارسال نظر