کد خبر: ۲۹۹۰
۰۵ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

خرج سرمایه برای صدا

اینجا در دل یکی از فرعی‌های محله پایین‌خیابان، کلکسیون ضبط و رادیو احمد عطایی نوشین قرار دارد و خودش می‌گوید «اگر از روی شناسنامه بخواهید بدانید، 72سالم است، اما خودم فکر می‌کنم 10سال جوان‌ترم!» عطایی کسی است که کار جمع‌آوری کلکسیون ضبط و رادیو را از 40سال پیش و با دست‌فروشی شروع کرده است و حالا هم از عشقش به دستگاه‌های صوتی قدیمی می‌گوید.

 چندین و چند مقاله علمی و پژوهشی منتشر شده است که می‌گوید جنس صدا از انرژی است و هیچ صدایی در این دنیا از بین نمی‌رود. حالا ما در این گزارش به گوشه‌ای از شهر رفتیم که ما را با یکی از رادیوهای قدیمی به صد سال پیش پرت می‌کرد..

 اینجا زمان محبوس شده است؛ در یک کاست، ضبط صوت آیوا یا در دانه‌دانه مولکول‌های یک رادیو لامپی که از صد سال پیش زنده‌اند و می‌توانند صدای رادیویی دنیای جدید را به ما برسانند.

 اینجا پر است از دستگاه‌هایی که در حالت عادی اسمش رادیو و ضبط صوت است، اما به‌صورت کاملا غیرمعمول و عجیب به ماشین زمان تبدیل می‌شوند و ناخودآگاه مخاطب را به روزهایی می‌برند که بشر توانست صدایش را منتقل یا ضبط کند.

اینجا در دل یکی از فرعی‌های محله پایین‌خیابان، کلکسیون ضبط و رادیو احمد عطایی نوشین قرار دارد و خودش می‌گوید «اگر از روی شناسنامه بخواهید بدانید، 72سالم است، اما خودم فکر می‌کنم 10سال جوان‌ترم!» عطایی کسی است که کار جمع‌آوری کلکسیون ضبط و رادیو را از 40سال پیش و با دست‌فروشی شروع کرده است و حالا هم از عشقش به دستگاه‌های صوتی قدیمی می‌گوید.

 

قدیمی‌ترین رادیوم صدساله است

با احمدآقا مقابل ویترینی از مجموعه‌اش در خیابان وحدت قرار گذاشتیم. وقتی رسیدیم، خودش نبود. پسرش در مغازه را باز کرد و گفت: «حاجی کلیددار حسینیه سربازان حسینی است و موقع نماز می‌رود آنجا.» انگار همه مغازه را رادیو و ضبط‌ها اشغال کرده بودند و برای آدم‌ها به‌جز یک راه باریک جایی نبود.

 داخل مغازه از انواع جدید و بزرگ و سی‌دی‌خور ضبط‌ها تا انواع قدیمی‌تر کاست‌خور و چندده‌ساله را می‌توان دید. رادیوها هم که بدجور اینجا چشم‌نوازی می‌کنند و با اندازه‌های بزرگ و کوچکشان بیشتر مغازه را گرفته‌اند.

 حس‌وحال اینجا شبیه دهه‌های بیست، سی و چهل خورشیدی است؛ شبیه همان عکس‌هایی که پدربزرگ‌ها دارند و کنار رادیو نشسته‌اند و خیلی از ما امروزی‌ها حسرت داشتن یکی از همان‌ها را می‌خوریم. احمدآقا همان آدمی خوش‌ذوق است که هوس کرده است تاریخ را از چهل سال پیش در نمایشگاهش حبس کند و برای آیندگان نگه دارد و هرازچندگاهی غبار زمان را از رویشان پاک کند.

قدیمی‌ترین رادیوم صدساله و انگلیسی است. بیشتر این‌ها را از تهران و شهرستان‌ها می‌خرم. بعضی‌هایشان ممکن است ده‌بار دست‌به‌دست شود و دوباره برگردد اینجا

درحال تماشا و پرسش درباره سن‌وسال هرکدام از این رادیوها بودیم که احمد عطایی از حسینیه برگشت و رفت نشست سرجای مشخص خودش، کنار ردیف‌های بلندی از نوار کاست قدیمی و یک ضبط صوت قدیمی که همیشه آماده پخش است. بعد شروع کرد به گفتن از علاقه عجیب‌وغریبش به این دستگاه‌ها: «به بچه‌ها و نوه‌هایم تأکید می‌کنم اگر می‌خواهید خانه را به‌هم بریزید، بریزید. هرچه می‌خواهید بشکنید، هرچه می‌خواهید بزنید داغان کنید، اما به رادیو و ضبط صوت‌های قدیمی‌ام کاری نداشته باشید!»

او با همین وسواس، مجموعه بزرگی از رادیو و گرام دارد که از بین آن‌ها سی رادیو از قدیمی‌ترین‌های ایران را در آن می‌توان دید. می‌گوید: «تعداد زیاد دیگری را در خانه و اتاقم نگه می‌دارم که شاید شما متوجه دلیل نگهداری آن‌ها نشوید. وقتی متوجه می‌شوید که با آن‌ها زندگی کنید.»

از او درباره قدیمی‌ترین رادیوش می‌پرسیم و می‌گوید: «قدیمی‌ترین رادیوم صدساله و انگلیسی است. بیشتر این‌ها را از تهران و شهرستان‌ها می‌خرم. بعضی‌هایشان ممکن است ده‌بار دست‌به‌دست شود و دوباره برگردد اینجا.»


آجرپز بودم و مجموعه‌دار شدم

او دقیق یادش نمی‌آید که چطور به این دستگاه‌ها علاقه‌مند شده است، اما خاطره‌ای جالب از آن زمان به‌یاد دارد: «وقتی جوان بودم، در قم سر کوره آجرپزی کار می‌کردم. یک روز به‌سمت حرم حضرت‌معصومه(س) می‌رفتم که یک ضبط آیوا دیدم با قیمت 920تومان؛ یعنی کمتر از هزار تومان. 

شب رفتم از سر کوره پول قرض کردم و آن را خریدم. فروشنده حتی بیست تومان را هم کم نکرد. خیلی‌ها به من گفتند برو خشت‌مالی‌ات را انجام بده، این چه کاری است می‌کنی. آن زمان این ضبط جزو بهترین و گران‌ترین ضبط‌ها بود. خاصیت جالبی داشت که وقتی نوار داخلش است و آن را باز می‌کنیم، نوار می‌پرد بیرون. 

یکی از دوستانم آن را دیده و به بقیه گفته بود که احمد عطایی یک ضبط خریده وقتی درش را باز می‌کنی، نوار می‌آید بیرون! همین بیرون‌آمدن نوار برایشان جالب بود. حالا این دوست ژاپنی شصت‌ساله است و هنوز کار می‌کند. آن‌قدر سالم است که هرکه نداند، فکر می‌کند پنج‌شش‌ساله است.»

احمد عطایی که متولد روستای سیه‌لاخ از توابع شهرستان تایباد است، ابتدا در کوره‌های آجرپزی کار می‌کرده و در قم، اصفهان، شیراز و تهران مشغول بوده است.هم‌زمان زمستان‌ها ضبط صوت و رادیو می‌خریده و می‌فروخته، اما به‌گفته خودش از اول عشقش به‌سمت این ضبط و رادیوها بوده است: «چهل سال است که در این کار هستم. خرید و فروش می‌کنم.

 اوایل مغازه نداشتم و دست‌فروشی می‌کردم. این‌طوری کار را شروع کردم که ضبط و رادیو را می‌خریدم و روی شانه‌ام می‌انداختم. بعد از آن روی گاری می‌فروختم. حالا چند سالی‌است که مغازه دارم.»


دنبال جیوه‌های میلیاردی شوروی‌اند

مهدی، پسر احمد‌آقا، کار را در جوانی با خیاطی آغاز کرده و 25سالی برای مردم لباس دوخته، اما مدتی است که برای کمک به مغازه پدرش آمده و دیگر ماندنی شده است. او هم مانند پدر درگیر نوستالژی و سفر به زمان شده است.
او دارد از عشق و علاقه‌اش به مجموعه پدرش می‌گوید که دو پسر جوان با موتور می‌آیند و قیمت قدیمی‌ترین رادیوها را می‌پرسند. از صحبت‌هایشان می‌شود فهمید که قصد دارند به‌اندازه 60میلیون تومان از مغازه رادیو بخرند. 

برخی‌ها فکر می‌کنند داخل این دستگاه‌های رادیویی قدیمی جیوه وجود دارد و می‌توانند آن را خارج کنند و بفروشند. من هم اطلاعات کاملی ندارم، اما براساس شایعات و شنیده‌ها انگار این جیوه‌ها خیلی ارزشمندند.

بعد هم تأکید می‌کنند که «ما به این شایعات اعتقاد نداریم!» حالا اینکه این شایعات چه هست و این دو جوان این‌همه رادیو قدیمی را برای چه می‌خواهند، مهدی عطایی برای ما توضیح می‌دهد: «برخی‌ها فکر می‌کنند داخل این دستگاه‌های رادیویی قدیمی جیوه وجود دارد و می‌توانند آن را خارج کنند و بفروشند. من هم اطلاعات کاملی ندارم، اما براساس شایعات و شنیده‌ها انگار این جیوه‌ها خیلی ارزشمندند.

 آنچه که دهان‌به‌دهان چرخیده و گفته شده، این است که شوروی سابق لامپ‌های جیوه‌ای‌اش را داخل رادیوهایش قرار داده است تا دست افراد نیفتد. بعد که شوروی سقوط می‌کند، آن دستگاه‌ها از کشور خارج می‌شود و حالا خیلی‌ها دنبال آن هستند. هیچ‌کس نمی‌داند که در چه نوع دستگاه‌هایی هست؛ برخی می‌گویند که در مدل‌های لامپی رادیوهای قدیمی وجود دارد.»

 همین‌طور که دارد این‌ها را تعریف می‌کند، خنده‌ای روی لبانش است و ادامه می‌دهد: «حالا این‌ها فکر نمی‌کنند که اگر این دستگاه‌ها جیوه داشت، ما خودمان از آن استفاده می‌کردیم و میلیاردر می‌شدیم. یا کارخانه تولیدکننده این دستگاه‌ها به‌دنبال این گنج می‌آمد و همه دستگاه‌هایش را هم جمع می‌کرد. این شایعات را باور کرده‌اند.»


رادیو آلمانی از اول زیاد بود

مهدی و پدر سال‌هاست باهم این مجموعه پر از رادیو و گرام را می‌چرخانند. او در توضیح انواع رادیوهایش می‌گوید: «دو نوع رادیو داریم؛ لامپی و ترانزیستوری. بعضی‌ها هم هستند که هم لامپی‌اند هم ترانزیستوری. فرق آن‌ها در این است که لامپی‌ها وقتی روشن شوند، یک دقیقه زمان می‌برد تا لامپ‌هایشان روشن شود، اما ترانزیستوری‌ها طوری هستند که تا به برق متصل شوند، سریع روشن می‌شوند. اصلا رادیو ایرانی نداریم. جدیدترین‌ نوع رادیوها ساخت سوئد و سوئیس هستند. قدیمی‌ترها هم ساخت آمریکا و انگلیس‌اند. اما ایرانی‌ها عاشق رادیوهای آلمانی‌اند، چون از اول رادیو آلمانی زیاد بوده است.»

او در ادامه ضبط ریل را نشانم می‌دهد که در گذشته با آن‌ها صدا ضبط می‌کردند و جزو اولین ضبط‌ها بوده که بعد از آن نوار کاست آمده است. توضیح می‌دهد: «اکنون افرادی هستند که برای دکور سنتی خانه و منزلشان با عشق و علاقه این رادیوها را می‌خرند. برخی هم هستند که مانند این جوان‌ها به‌دلیل وجود برخی شایعات رادیو می‌خرند. فکر می‌کنند که از این طریق می‌توانند با فروش جیوه داخل آن پول‌دار شوند. سه‌چهار سال است که این شایعات به‌وجود آمده است.»

یک‌دفعه احمدآقا سررشته حرف پسرش را دست می‌گیرد و با نشان‌دادن یک نوار کاست ظریف که روی آن با ماژیک اسم محو خواننده‌ای دیده می‌شود، می‌گوید: «این وسط فقط علاقه است که همه‌چیز را تغییر می‌دهد. بعضی‌ها وقتی می‌آیند اینجا پولشان را می‌گذارند نزد من تا اگر مدل مدنظرشان به دستم رسید، آن را برایشان نگه دارم. یعنی آن‌قدر برایشان ارزش دارد که پولشان را زودتر پرداخت می‌کنند.»


رادیوهای 8میلیونی و 800هزار تومانی

مجموعه احمد عطایی نوشین پر است از رادیوهای قدیمی با مدل‌های مختلف و ساخته‌شده در کشورهای مختلف که به‌قول خودش این وسط علاقه بوده که این همه رادیو را کنار هم جمع کرده است.

قدیمی‌ترین رادیوهایش به هفتاد، هشتاد و صدسال پیش از کشو‌رهای آمریکا، انگلیس و ژاپن مربوط می‌شود. رادیوهایی که در ابتدا فقط کارکرد رادیو داشته‌اند و نسل‌به‌نسل با پیشرفت فناوری، ضبط صوت هم به آن‌ها اضافه شده است.

 احمدآقا می‌گوید: «تفاوت دیگری که قدیمی‌ترها با جدیدها داشتند، در اندازه آن‌ها بود. کسی حالا باورش نمی‌شود که رادیوها قبلا به‌اندازه یک دستگاه تلویزیون 36اینچ بوده باشند. هرکدام از ضبط صوت و رادیوها بنا بر طول عمر و جنس و مدلشان قیمت‌گذاری می‌شوند. اینجا رادیوهای خیلی قدیمی از هفت‌هشت میلیون تومان بود تا رادیوهای جدیدتر مثلا شصت‌ساله که ضبط صوت هم داشت و قیمتش حدود ‌800هزار تومان می‌شد.

 

 

ارسال نظر