کد خبر: ۳۰۰۴
۰۸ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

عروسک‌های سیس‌آباد؛ دوست داشتنی‌های کارآفرین

در حالی که برخی‌ از شرایط سخت اقتصادی گله‌مندند و کاسه چه‌کنم به دست گرفته‌اند، خیلی‌ها نان هنر خود را می‌خورند. خواهرانی که در محله سیس‌آباد کارگاه تولید عروسک بافی راه انداخته‌اند و روزبه‌روز دامنه فعالیتشان گسترش می‌یابد از این دسته‌اند. حضور در نمایشگاه ملی محصولات بانوان کارآفرین کشور (شهربانو) که اردیبهشت در مشهد برگزار شد، بهانه آشنایی ما با خواهران کارآفرین شد.

در حالی که برخی‌ از شرایط سخت اقتصادی گله‌مندند و کاسه چه‌کنم به دست گرفته‌اند، خیلی‌ها نان هنر خود را می‌خورند. خواهرانی که در محله سیس‌آباد کارگاه تولید عروسک بافی راه انداخته‌اند و روزبه‌روز دامنه فعالیتشان گسترش می‌یابد از این دسته‌اند. حضور در نمایشگاه ملی محصولات بانوان کارآفرین کشور (شهربانو) که اردیبهشت در مشهد برگزار شد، بهانه آشنایی ما با خواهران کارآفرین شد.
 

دنبال نوآوری هستم

لیلا، مرضیه، زهره و کبری معروف به خواهران محمدی نزدیک به یک دهه است که در کار تولید و فروش عروسک‌هایی فعالیت می‌کنند که در قالب شخصیت‌هایی در اندازه‌های متنوع تولید و عرضه می‌شوند. لیلا محمدی اولین خواهری بود که 10 سال پیش، پس از دیدن و تماشای عروسک‌های بافتنی پشت ویترین یک فروشگاه اسباب‌بازی شروع کرد به خریدن کاموا، لایکو و پارچه. لیلا‌خانم ابتدای کار انتظار کسب درآمد نداشت اما مهارتش باعث شد نظر اطرافیان را بلافاصله پس از ساخت دو عروسک دختر و پسر جلب کند و سفارش کار بگیرد.

او که هنرهای مختلفی دارد تعریف می‌کند: از کودکی قلاب‌بافی و بافتنی می‌کردم. بهترین روپشتی‌ها و بافتنی‌های آشپزخانه را تنها با نگاه به یک الگو می‌بافتم. روپشتی و بافتنی‌ها از مد افتاد. من هم کار بافتنی را کنار گذاشته بودم تا اینکه سال 1390 به صورت اتفاقی در یک فروشگاه اسباب‌بازی دو عروسک توجه من را به خود جلب کردند و این شروع دوباره کارم بود.

لیلا‌خانم از نتیجه کارش رضایت داشت و این رضایتمندی هنوز هم ادامه دارد. تعریف می‌کند: عروسک‌ها را آماده کردم. اولین قدم را یکی از اقوام برای خرید برداشت. از کارم خیلی تعریف می‌کرد. معلوم بود خیلی خوشش آمده است. شش عروسک سفارش داد. سفارش زیادی نبود اما اعتمادبه‌نفس و انگیزه خاصی به من داد. پس از آماده شدن و تحویل، سفارش‌ها شروع شد.

موفقیت او باعث جلب توجه سه خواهر دیگرش شد. آن‌ها که مثل خواهر بزرگشان در قلاب‌بافی مهارت داشتند، پس از گرفتن اولین سفارش خواهرشان، همکار او می‌شوند. لیلا‌خانم می‌گوید: همواره تلاش کرده‌ام از مواد اولیه درجه یک برای ساخت آن‌ها استفاده کنم. همین موضوع باعث شد عروسک‌های من دست‌به‌دست میان آشنایان و همسایه‌ها بچرخند. سال 93 نمونه کار من به دست یکی از معلمان مدارس ابتدایی دخترانه رسید. او پس از مشورت با کادر آموزشی مدرسه، برای جشن الفبای دانش‌آموزان سفارش داد.

با ورود سه خواهر دیگر به کار تولید عروسک، نه‌تنها کیفیت کار افزایش یافت بلکه به مرور زمان، عروسک‌های کارتونی جدیدی در سایزهای مختلف به دست خانواده محمدی تولید شد، شخصیت‌های محبوبی همچون خانواده جوجه‌ها، گربه‌ها، پدربزرگ و مادربزرگ با لباس سنتی و... که نشان از ذوق خواهران داشت. خواهران مدام به دنبال نوآوری در شخصیت‌ها و تولیدات جدید بودند به‌ویژه مرضیه خانم که دنبال یادگیری آموزش‌های بیشتر بود.


آشنایی با تشکل کارآفرینان

تا سال 97 عمده عروسک‌های خواهران محمدی بیشتر در مراکز آموزشی، مجالس مذهبی، میهمانی‌ها و جلسه‌های خانوادگی به فروش می‌رفتند. مرضیه‌خانم تعریف می‌کند: روش کار ما به این صورت بود که هر سفارشی می‌گرفتیم  بین خودمان تقسیم می‌کردیم و هر کدام  به اندازه توان تولید می‌کردیم. به مرور زمان، همسر و پسر ارشدم به این کار علاقه‌مند و در ساخت عروسک با من همراه شدند.

خوشبختانه اواخر پاییز سال 98 سفارش خوبی گرفتیم و پس از تحویل عروسک‌ها و گرفتن درآمدش، توانستیم اقساط عقب‌افتاده‌‌مان را بپردازیم و وسایل مورد نیاز ساخت عروسک‌های جدید را بخریم. شرایط خوب پیش رفت تا اینکه با شیوع ویروس کرونا همه‌چیز تغییر کرد. دیگر نه خبری از سفارش بود، نه حتی فروش یک عروسک. در این مدت، روش‌های مختلفی را برای فروش عروسک‌ها امتحان کردیم. من به بسیاری از فروشگاه‌های اسباب‌بازی در سطح شهر مراجعه کردم اما آن‌ها یا حاضر به خرید نبودند یا بهای ناچیزی پیشنهاد می‌کردند. شرایط خیلی سختی بود.

مرضیه‌خانم به‌تازگی با دو تشکل مردمی آشنا شده است که شروع دوباره کار برای او و خواهرانش هستند. می‌گوید: چند ماه پیش به صورت اتفاقی با تشکل مردمی کارآفرینان توانمند خراسان رضوی و گروه جهادگران خراسان رضوی آشنا شدم. کمک و راهنمای زیادیی در حوزه فروش عروسک‌ها کردند. حتی از طریق آن‌ها درباره نمایشگاه بین‌المللی که هفته گذشته برپا شده بود باخبر شدم. البته ابتدا با توجه به اینکه من هیچ تجربه‌ای از حضور در نمایشگاه‌ها نداشتم اولش می‌ترسیدم اما تجربه خیلی خوبی بود.

 

کسب درآمد چند نفر از یک کارگاه

در آغاز کار مرضیه‌خانم، حسین صحرایی، همسرش، برای حمایت از او دستگاه دوخت بافت را خرید. حسین آقا می‌گوید: پس از اینکه دیدم همسرم علاقه زیادی به تولید عروسک دارد، برای راحتی کارش یک دستگاه بافت خریدارم. به مرور زمان، خودم نیز به این کار علاقه‌مند شدم. سال 99 کارگاه کاشی سنتی که در آن مشغول کار بودم تعطیل شد. کار با چرخ خیاطی، دوخت بخش‌هایی از عروسک‌ها، بافتنی و اتو را برعهده گرفتم.

حسین‌آقا ادامه می‌دهد: پس از تعطیلی کارگاهی که در آن مشغول به کار بودم تنها منبع درآمد ما تولید و فروش عروسک شد. البته بازار فروش عروسک نیز بسیار کساد شده بود و همه تولیدات ما در خانه انبار می‌شد. خوشبختانه به‌تازگی توانستیم بخشی از آن‌ها را در نمایشگاه بین‌المللی بفروشیم. در هر صورت، نمایشگاه تجربه خوبی بود. به همین علت، از مدیران شهری می‌خواهم نه برای حمایت از خانواده من بلکه برای پشتیبانی از هزاران کارآفرین، بستری مناسب فراهم آورند تا تولیدکنندگانی مانند ما فرصت فروش و کسب درآمد پیدا کنند.
 

حمایت از هنرهای محلی

ارتباط مرضیه‌خانم با گروه نیکوکاری مردمی عماد برای او فرصتی شد بتواند محصولاتش را بیشتر به فروش برساند. سعید کاظمی، دبیر اجرایی این گروه مردمی که معرف خواهران محمدی به شهرآرا  محله  است، درباره حمایت از بانوان سرپرست خانواده و کارآفرین ‌می‌گوید: بانوان سرپرست خانوار یا بد سرپرست بسیاری تحت پوشش  این گروه هستند. تلاش ما این است در کنار مباحث حمایتی، آن‌ها را برای کسب درآمد توانمند کنیم. در همین راستا نیز جلسات آموزشی مشاغل خانگی متعددی را در مناطق مختلف حاشیه شهر برگزار می‌کنیم.

او می‌گوید: خیلی اتفاقی با خانم محمدی و کارهای هنری و تولیدی آن‌ها آشنا شدم. می‌دانم از این دست خانواده‌ها در حاشیه شهر کم نیستند. به نظرم باید همه نهادها برای حمایت از کسب‌وکارهای نوپا و محلی بسیج شوند.

ارسال نظر