کد خبر: ۳۱۰۰
۳۱ خرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

کسب و کار خانوادگی با تکیه بر هنر

الهام ابراهیمی‌مجرد هنر نقاشی را بدون اینکه کلاس یا دوره‌ای ببیند شروع می‌کند. به همین دلیل است که روش نقاشی او روی بوم با سایر نقاشان تفاوت دارد. نقاش محله 17شهریور با تکیه بر همین تفاوت نیز نقاشی و طراحی لباس را با هم ترکیب کرده و تولیداتی روانه بازار می‌کند که طرف‌داران خاص خود را دارد. این هنرمند که اکنون بیشتر وقتش را صرف امور خیریه می‌کند به‌تازگی تولید تابلوهای نقاشی برجسته با کمک مواد مختلف را شروع کرده است.

 الهام ابراهیمی‌مجرد هنر نقاشی را بدون اینکه کلاس یا دوره‌ای ببیند شروع می‌کند. به همین دلیل است که روش نقاشی او روی بوم با سایر نقاشان تفاوت دارد. نقاش محله 17شهریور با تکیه بر همین تفاوت نیز نقاشی و طراحی لباس را با هم ترکیب کرده و تولیداتی روانه بازار می‌کند که طرف‌داران خاص خود را دارد. این هنرمند که اکنون بیشتر وقتش را صرف امور خیریه می‌کند به‌تازگی تولید تابلوهای نقاشی برجسته با کمک مواد مختلف را شروع کرده است.


روی هر ورقی نقاشی می‌کشیدم

الهام 30سال دارد و از پانزده‌سالگی همراه خانواده‌اش از شهرستان‌های اطراف مشهد به محله 17شهریور نقل مکان کرده‌ است. او درسش را بنا به دلایلی نیمه‌تمام رها می‌کند و کنار مادرش در مغازه‌ای به فعالیت مشغول می‌شود.

 الهام از کودکی علاقه فراوانی به نقاشی داشته و از هر فرصتی برای نقاشی کشیدن استفاده می‌کرده است: «هر زمان مداد و ورقی می‌دیدم برمی‌داشتم و در گوشه‌ای مشغول کشیدن نقاشی می‌شدم.» در ابتدا نقاشی‌هایش مانند دیگر کودکان تصاویری ساده بود، اما کم‌کم مدل جلو روی خودش می‌گذاشت و از روی آن‌ها می‌کشید.

از کتابخانه و کتاب‌هایی که در زمینه نقاشی داشتم استفاده می‌کردم.

ابراهیمی می‌گوید: از کتابخانه و کتاب‌هایی که در زمینه نقاشی داشتم استفاده می‌کردم. کتاب‌ها دنیای تازه‌ای روبه‌رویم می‌گذاشتند. از آنجا بود که با رنگ روغن و سیاه قلم آشنا شدم. چهره افراد را با نقاشی‌های سیاه‌قلم می‌کشیدم. کارم برای شروع خوب بود. تابلوهای رنگ روغن را با دست می‌کشیدم، زیرا معتقدم این‌طور طبیعی‌تر از کشیدن با قلم‌موست.

او یک تجربه خوب هم از کشیدن نقاشی در دوران تحصیلش دارد و از آن به عنوان اولین دستمزدش یاد می‌کند و می‌گوید: روزهایی که به کتابخانه می‌رفتم و کتاب می‌گرفتم، مدیر کتابخانه نقاشی‌های سیاه‌قلمم را دید و خوشش آمد. چهره بچه‌هایش را داد تا برایش بکشم. هنگامی که نقاشی چهره بچه‌هایش را دید تصور نمی‌کرد تا این حد بتوانم طبیعی و مطابق با صورت خودشان بکشم. او به اصرار مبلغی را به من داد که این اولین تجربه کسب درآمد از نقاشی برایم بود.


استفاده از نقاشی برای طراحی لباس

ابراهیمی به دلیل فعالیت در مغازه، نقاشی را هم تا یازده‌سالگی کنار می‌گذارد. اما بعد از آن تصمیم می‌گیرد اوقات فراغتش را در مغازه با نقاشی و طراحی سر کند. این بانوی هنرمند می‌گوید: لباس‌های وارداتی را می‌دیدم که پارچه‌اش کیفیت ندارد، اما دوخت، طراحی خوب و البته قیمت گرانی دارند. در مقابل لباس‌های ایرانی کیفیت پارچه خوبی دارند، اما طراحی و دوختشان خوب نیست.

الهام تصمیم می‌گیرد که طراح لباس شود و باتوجه به اینکه در زمینه نقاشی توانمندی خوبی دارد، طرح‌های ابتدایی را می‌کشد. پارچه و خرج‌کار می‌خرد و به خیاط می‌دهد تا طرح‌هایش را روی پارچه اجرا کند. هنگامی که مشتری‌ها اجناس را با طراحی خوب و قیمت مناسب می‌بینند ترجیحشان خرید کالای داخلی می‌شود.

 او در این باره توضیح می‌دهد: برای مشتری کیفیت در مرحله اول و قیمت در مرحله بعدی اهمیت دارد. لباس‌های ما این دو امتیاز را داشتند و با نمونه‌های خارجی رقابت می‌کردند. همین استقبال خوب سبب شد تا کم‌کم به سمت تولید لباس بروم.

آن‌قدر سفارش کارها زیاد می‌شود که از خانواده‌اش هم کمک می‌گیرد تا در این‌کار همراهی‌اش کنند و گوشه‌ای از کار را بگیرند. بدین شکل کسب و کارشان حالت خانوادگی پیدا می‌کند و همه‌ اعضای خانواده درگیر می‌شوند. به عبارتی اشتغال‌زایی برای اعضای خانواده می‌شود.

ابراهیمی توضیح می‌دهد: همسرم که علاقه‌ام را دید برای هدیه روز تولدم کلی وسایل نقاشی خرید. 

 این هنرمند نقاش می‌افزاید: خودم کمتر در مغازه حضور داشتم و بیشتر دنبال طراحی، خرید وسایل اولیه برای کار ثبت سفارش و... بودم. در این روزها نقاشی را فراموش نکرده بودم، اما آن‌قدر درگیر کار اقتصادی بودم که فرصتی برای انجام دادن کار مورد علاقه‌ام نداشتم.

ابراهیمی در سال96با همسرش آشنا می‌شود و ازدواج می‌کند. بعد از ازدواج، همسرش که علاقه‌ او را به نقاشی می‌بیند تشویقش می‌کند تا دنبال علاقه‌مندی‌اش برود. ابراهیمی توضیح می‌دهد: همسرم که علاقه‌ام را دید برای هدیه روز تولدم کلی وسایل نقاشی خرید. 

خیلی خوشحال شدم هیچ کادو دیگری نمی‌توانست مرا تا این حد خوشحال کند. خیلی وقت‌ها همسرم به کارهای منزل رسیدگی می‌کند و می‌گوید تنها فکرت نقاشی کردن باشد. راستش این حمایتش سبب شده است تا بتوانم با فکری آسوده و به دور از دغدغه به نقاشی بپردازم.


یک ایده جدید

او درباره سبک جدیدی که کار می‌کند توضیح می‌دهد: نقاشی‌های من برجسته است و وسایلی که در این سبک استفاده می‌کنم با امتحان‌کردن مواد مختلف به دست آورده‌ام. بارها و بارها برای آنچه در ذهنم بوده مواد را با هم ترکیب کرده‌ام. گاهی شکننده می‌شد و گاهی آن‌قدر ظرافتی که می‌خواستم نداشت. تا بالأخره با ترکیب رنگ، چسب و کاغذ آن چیزی که مدنظرم بود به دست آوردم.


پذیرش شاگرد برای سبک جدید

اولین تابلوهایش را که همسرش می‌بیند تشویقش می‌کند تا آن‌ها را روی صفحه مجازی‌اش بگذارد. برخی دنبال‌کنندگان تابلو‌هایش را که می‌بینند درخواست آموزش می‌کنند. برخی هم سفارش می‌دهند یکی از آن تابلوها را در خانه‌شان داشته باشند. حالا او چندین شاگرد دارد که مجازی به آن‌ها آموزش می‌دهد. ابراهیمی در این زمینه می‌گوید: کارم خوب است و این روزها به فکر هستم فضایی بیرون از خانه برای این‌کار در نظر بگیرم. بدین شکل می‌توانم به‌طور جدی‌تری کارم را دنبال کنم.

بخشی از درآمدم را به خیریه می‌دهم

او از هنگامی که با همسرش ازدواج کرده هر دو فعالیت‌های خیرخواهانه دارند. همراه این گروه در توزیع مواد غذایی و غذایی گرم در بین افراد نیازمند و کارتن‌خواب‌ شرکت می‌کنند. می‌گوید: بخشی از درآمد تابلوهایم را به بنیاد خیریه می‌دهم تا در کار خیر آن‌ها سهیم باشم. البته گاهی در نمایشگاه‌هایی که خیریه دارد تابلوها را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهم تا بفروشند و مبلغش را خرج مواردی که می‌خواهند کنند. با این‌کار حس آرامش دارم.

 

استعداد همسرم را شکوفا کردم

حسین مقدسی متولد67 است و کارشناسی‌ارشد معماری دارد. او درباره همسرش می‌گوید: می‌دانستم که به نقاشی کردن علاقه دارد. به همین دلیل تلاش کردم زمینه را برای شکوفاکردن استعدادش آماده کنم.
او نگاه خوب و عمیقی برای نقاشی دارد و ایده‌هایش تازه است. مقدسی ادامه می‌دهد: هنگامی که همسرم را غرق در کارش می‌بینم، اینکه از کاری که می‌کند لذت می‌برد خوشحال می‌شوم. او را تشویق می‌کنم تا در مسیری که دوست دارد قدم بردارد.

ارسال نظر