کد خبر: ۳۱۲۱
۰۵ تير ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

مجتمع فاطمیه نماد همکاری و تعاون بانوانِ یک محله است

حدود یک‌سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ارتش تصمیم گرفت که کارمندان مشهدی‌اش را خانه‌دار کند. آن زمان طبق طرح‌های تفصیلی مصوب که معروف‌ترینش طرحی موسوم به خازنی بود، شهر مشهد باید به سمت غرب گسترش پیدا می‌کرد. در همان سال فاز اول این اراضی که درست وسط بیابان‌های اطراف روستای قاسم‌آباد بود، به ارتشی‌ها تحویل داده شد. زمین‌هایی که هرکدام 300تا 350 متر بود. بعد از انقلاب کار ساخت خانه‌ها تمام و شهرک‌لشکر به صورت رسمی افتتاح شد. آن هم در جایی که به گفته خودِ اهالی‌اش بیابانی لم‌یزرع بود و کسی امیدی به آبادی این محله نداشت.

حدود یک‌سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، ارتش تصمیم گرفت که کارمندان مشهدی‌اش را خانه‌دار کند. آن زمان طبق طرح‌های تفصیلی مصوب که معروف‌ترینشان طرحی موسوم به خازنی بود، شهر مشهد باید به سمت غرب گسترش پیدا می‌کرد.

 در همان سال فاز اول این اراضی که درست وسط بیابان‌های اطراف روستای قاسم‌آباد آن زمان بود، به ارتشی‌ها تحویل داده شد. زمین‌هایی که هرکدام 300تا 350 متر بود. بعد از انقلاب هم کار ساخت خانه‌ها تمام و شهرک‌لشکر به صورت رسمی افتتاح شد. آن هم در جایی که به گفته خودِ اهالی‌اش بیابانی لم‌یزرع بود و کسی امیدی به آبادی این محله نداشت.

حوالی سال‌های 67-66 و از دل همین دورهمی‌های زنانه، بنای فاطمیه متولد شد. بنایی که محور محله فاطمیه است و خیلی از اهالی قدیمی این محله با آن خاطره دارند

اما در سال‌های جنگ و بحبوحه حمله عراق به ایران، همه مردهای شهرک لشکر که نظامی و ارتشی بودند، راهی جبهه شدند و در شهرک لشکر فقط زن‌ها ماندند وکودکان. آن‌طور که زنان شهرک لشکر در مصاحبه‌ها و خاطراتشان تعریف کرده‌اند، در آن سال‌ها که مرد بالای سرشان نبود و بار زندگی را باید خودشان به دوش می‌کشیدند، روزها در خانه‌های همدیگر دورهم جمع می‌شدند که قوت قلب هم باشند.

 دورهمی برگزار می کردند یا دعا می‌خواندند یا اینکه برای رزمندگان آذوقه و لباس و این‌طور چیزها بسته‌بندی می‌کردند. حوالی سال‌های 67-66 و از دل همین دورهمی‌های زنانه، بنای فاطمیه متولد شد. بنایی که محور محله فاطمیه است و خیلی از اهالی قدیمی این محله با آن خاطره دارند. 

پیشنهاد ساخت بنای فاطمیه را عالیه مقانی، مادر شهید ناصر تیموری‌نژاد، می‌دهد. زنان شهرک لشکر که امید چندانی به ساخت این بنا و به ثمر رسیدنش نداشتند، طلاهایشان را می‌فروشند تا سرمایه خرید زمین 500 متری فاطمیه فراهم شود. از همان زمانی هم که کار ساخت بنا را شروع می‌کنند و آیت‌الله ابوالحسن شیرازی، امام جمعه وقت مشهد، کلنگ فاطمیه را زمین می‌زند، تصمیم می‌گیرند برای ساخت این بنا به هیچ احد‌الناس و اداره‌ای برای پول گرفتن رو نزنند و همین کار را هم کردند.

شاید اصلاً باور نکنند که پول آجر به آجر فاطمیه شهرک لشکر را خود مردم داده‌اند و بهتر این است بگوییم که نذر حضرت زهرا(س) کرده‌اند

 کار فاطمیه بارها متوقف می‌شود، اما هیچ‌کس برای پول گرفتن و اعتبار سراغ این اداره و آن مدیر نمی‌رود. اگر برای میلگرد و آهن‌آلات پول کم دارند، خودِ آقای مسئول توزیع شریک ساخت فاطمیه می‌شود. 

اگر وُسعشان نمی‌رسد برای آب دادن به سیمان‌های شناژ تانکر آب اجاره کنند، یک نفر خیلی اتفاقی پیدا می‌شود و هزینه تانکرهای آب را برعهده می‌گیرد.‌ البته همین ماجراهای ساده‌ای که حول و حوش فاطمیه اتفاق افتاده برای خیلی‌ها عجیب است و شاید اصلاً باور نکنند که پول آجر به آجر فاطمیه شهرک لشکر را خود مردم داده‌اند و بهتر این است بگوییم که نذر حضرت زهرا(س) کرده‌اند.

 خلاصه اینکه روزگاری در همان تک اتاقی که سال 1367 به نام فاطمیه ساخته شد، زن‌های شهرک لشکر که شوهرهایشان همه در جبهه بودند و دلشان مثل سیر و سرکه برایشان می‌جوشید، هر صبح برای رزمنده‌ها مواد غذایی درست می‌کردند و بافتنی می‌بافتند و به جبهه‌ می‌فرستادند.

آن تک اتاق امروز بنایی دوهزار متری است و دعای توسل معروفی دارد که بعید است اهالی محله فاطمیه سه‌شنبه‌شان را در جای دیگری غیر از فاطمیه سر کنند. البته امروز در فاطمیه بافتنی بافتن و غذا فرستادن برای جبهه‌ها، جای خودش را به تهیه جهیزیه و سیسمونی برای کسانی داده است که توان مالی خرید و جور کردن این چیزها را ندارند. 

ارسال نظر