کد خبر: ۳۴۷۸
۲۴ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

امام‌حسین(ع) زائرانش را نشان کرده است

حاج‌محمد اخوان و رفقایش در محله بالاخیابان نیز از آدم‌هایی هستند که اسباب رسیدن دل‌دادگان اباعبدالله الحسین(ع) به آن تربت اعلا هستند. آن‌ها هرسال دور هم جمع می‌شوند و تعدادی از افراد نیازمند آرزوبه‌دلی را که تاکنون زیارت کربلا نصیبشان نشده است، با همراهی خیران به راهپیمایی اربعین گسیل می‌کنند. امسال آن‌ها نزدیک به سیصد نفر را راهی کربلا کردند.

قدیمی‌ها ورد زبانشان بود که «خدا وسیله‌سازه». خدا انگار برای هرکسی مأموریتی نشان کرده است تا گوشه‌ای از کار دنیا را بگیرد. بعضی آدم‌ها هم وسیله می‌شوند تا عاشقانی به محبوبشان برسند. حاج‌محمد اخوان و رفقایش در محله بالاخیابان نیز از آدم‌هایی هستند که اسباب رسیدن دل‌دادگان اباعبدالله الحسین(ع) به آن تربت اعلا هستند.

 آن‌ها هرسال دور هم جمع می‌شوند و تعدادی از افراد نیازمند آرزوبه‌دلی را که تاکنون زیارت کربلا نصیبشان نشده است، با همراهی خیران به راهپیمایی اربعین گسیل می‌کنند. امسال آن‌ها نزدیک به سیصد نفر را راهی کربلا کردند تا دعای خیر زائر‌اولی‌های امام‌حسین(ع) بدرقه راه نیکوکاران اربعین باشد.

 

از سفر حج تا اعزام زائران اربعین

حاج‌اخوان، پسر همان پدری است که در طول زندگی‌اش برای آدم‌های زیادی خیررسان بوده و خانه شخصی‌اش را به مسجد و حسینیه تبدیل کرده است. حتی مرکز خیریه اخوان نیز نتیجه تلاش پدر اوست که برای آدم‌های نیازمند دیالیزی خدمات رایگان فراهم می‌کند. از چنین پدری هیچ بعید نیست که پسرانش هم در مسیر خیر گام بگذارند و حاج‌محمد یکی از همان‌ پسرهاست.

 سال1397 محمد عازم حج بود و با تعدادی از رفقا گعده‌ای داشت. در همان جمع صحبت از زیارت اربعین می‌شود تا نخستین جرقه زائراولی‌های اربعین در ذهن او زده شود. پس از آن درخواست چند نیازمند در راستای کمک به آن‌ها برای سفر کربلا گام دوم این ایده را شکل می‌دهد.

 اخوان با چند تن از دوستان خیرش دور هم جمع می‌شوند و تصمیم می‌گیرند هزینه روادید افراد مشتاقی را که توان مالی ندارند، بدهند

 اخوان با چند تن از دوستان خیرش دور هم جمع می‌شوند و تصمیم می‌گیرند هزینه روادید افراد مشتاقی را که توان مالی ندارند، بدهند. حدود صد نیازمند با کمک خیران راهی کربلا می‌شوند و هزینه‌های بین راهشان را نیز خیریه متقبل می‌شود. آدم‌هایی که از مشهد بیرون نرفته‌اند، زیارت قم و جمکران و عتبات عالیات را به همت آن‌هامی‌چشند.

 بسیاری از باربرهایی که در سراهای پارچه‌فروشی خیابان شهید اندرزگو مشغول‌به‌کارند، آن سال راهی زیارت اربعین می‌شوند. سال1398 نیزچهار دستگاه اتوبوس عازم اربعین می‌شود.

 کرونا که کارهای زیادی را به تعطیلی کشاند، اربعین را هم از شور انداخت و سال1399 و 1400 این حرکت خیرخواهانه تعطیل شد. امسال دوباره حاج‌محمد و رفقایش تصمیم گرفتند بار دیگر دست‌به‌کار شوند و تعدادی از نیازمندان عاشق را راهی کنند.


برنامه امسال زائراولی‌ها

حاج‌محمد یک جلسه با دوستان نزدیکش می‌گذارد و قصه کربلایی‌شدن آدم‌هایی را که هیچ‌گاه باور نمی‌کردند روزی زیارت سیدالشهدا(ع) نصیبشان شود، برای آن‌ها می‌گوید. آن‌ها هم یاعلی(ع) می‌گویند و قصه عاشقانه اربعین آن‌ها این‌طور شروع می‌شود. اندک‌اندک افراد مختلفی دست‌دردست او می‌گذارند تا بتوانند افراد بیشتری را کربلایی کنند.

 همین یاری‌های کوچک به کاری بزرگ تبدیل می‌شود و 225نفر با پنج دستگاه اتوبوس هفته گذشته عازم می‌شوند. اتوبوس‌ها از مشهد به راه می‌افتند و به‌سوی قم می‌روند. صرف ناهار در این شهر زیارتی و تدارک زیارت مسجد جمکران نیز در برنامه آن‌ها دیده شده است. پس از آن زائران راهی مرز می‌شوند. 

با عبور از مرز ایران، مأموریت آن‌ها به پایان می‌رسد. آن‌ها پس از زیارت به‌سوی مرز باز خواهند گشت و با هزینه 700هزار تومانی که این خیران پیش از این برای بازگشت آن‌ها پیش‌بینی کرده‌اند و در پاکت‌های کاغذی به‌دست خودشان سپرده‌اند، عازم مشهد می‌شوند تا نخستین سفر کربلایشان به پایان برسد.


نگران زائران بودیم تا از مرز عبور کنند

حاج‌محمد و رفقایش با وسواس تلاش کردند به جزئیات توجه کنند و هرگونه نیاز زائران را در نظر بگیرند. البته با رسیدن اخبار متناقض از مشکلات زائران در مرزها، هراس حاج‌اخوان و دیگر دوستانش برای سلامت زائران خیلی بیشتر شد که با عبور بی‌گزند آن‌ها از مرز ایران از این نگرانی‌ها کاسته شد.آن‌ها افزون بر راهی‌کردن اتوبوس‌های زائران، درخواست‌هایی را که پس از آن به دستشان رسیده‌ بود نیز اجابت کردند و حدود 48نفر را با خودرو شخصی راهی مرز کردند.

به تعدادی از اتباعی که مجوز تردد داشتند نیز هزینه رفت‌وآمد داده‌اند تا آن‌ها نیز به آرزوی دیرینه‌شان برای بوسیدن تربت کربلا و قدم‌نهادن در طریق‌العلما برسند

 در کنارش، به تعدادی از اتباعی که مجوز تردد داشتند نیز هزینه رفت‌وآمد داده‌اند تا آن‌ها نیز به آرزوی دیرینه‌شان برای بوسیدن تربت کربلا و قدم‌نهادن در طریق‌العلما برسند.حاج‌محمد در این مسیر از مهربانی مردم به زائران امام‌حسین(ع) زیاد دیده است و به همین دلیل می‌گوید: «ما مردم خوبی داریم.»

 هنوز باورش نمی‌شود یک نانوا در قلعه‌ساختمان که خودش هم نیاز مالی داشته است، نان این زائران را صلواتی داده باشد یا یکی دیگر از رفقایش افزون بر کمک مالی، بهترین آجیل مشهد را از طرف همسرش در بسته‌های نیم‌کیلویی به زائران هدیه ‌کند تا توشه راهشان باشد.


دعوت از طرف امام‌حسین(ع) است

اخوان شبکه‌ای از دوستانی دارد که آدم‌های نیازمند و کربلانرفته را به او معرفی می‌کنند و گاهی هم افرادی که سال‌های پیش با او به کربلا اعزام شده‌اند، نشانی او را به دوستان نیازمند‌شان می‌دهند. حاج‌امیر هاشمیان که در همه مصاحبه کنار ما حضور دارد، افزون بر مشارکت در این کار خیر، معرف افراد زیادی است.

اخوان نیز ادامه می‌دهد: افراد نیازمند خیلی راحت شناسایی می‌شوند. امسال خانمی آمد که همسرش در گاوداری نگهبان بود. کسی که با زحمت زیاد توانسته بود گذرنامه بگیرد، ولی هزینه سفر نداشت. ما او را اعزام کردیم و سر از پا نمی‌شناخت. امسال از اقشار مختلف اعزام داشتیم. به‌عنوان مثال یکی از اتوبوس‌های ما طلبه‌های نیازمند بودند که رهسپار شدند.


شناسایی زائران و خیران از اول محرم

از سوی دیگر، حاج‌محمد با واسطه‌کردن رفاقت و اعتمادی که مردم به او دارند، از میان رفقایی که هم‌سفر کربلا و حج بوده‌اند و چند تن از اقوام، این کار را پشتیبانی می‌کنند. حاج‌اخوان از ابتدای محرم همه هم‌و‌غمش را می‌گذارد بر شناسایی خیران و نیازمندان. سامان‌دادن این کار ساده نیست. 

حاج‌محمد واسطه‌ای می‌شود میان عاشقان امام‌حسین(ع)؛ آن‌ها که به عشق سیدالشهدا(ع) هزینه‌ها را تقبل می‌کنند و عاشقانی که حتی به خواب شب نمی‌دیدند که بخواهند راهی کربلا شوند. هرچه زمان به اربعین نزدیک‌تر شود، کارها فشرده‌تر می‌شود و او مجبور است کار خودش را در بازار پارچه تعطیل کند تا بیشتر به امور اعزام زائران برسد.

 امسال کار ساده‌ای نبود که بتواند اتوبوس برای این جمعیت هماهنگ کند. او خودش راهی ادارات و سازمان‌های مختلف شد تا بتواند وسیله حمل‌و‌نقل زائران را فراهم کند. گروه اجرایی یک‌نفره حاج‌محمد با همراهی حاجی هاشمیان و حاجی یگانه برای همه خرده‌کارهای زائران از وقت و زندگی‌ و کارشان گذشته‌اند تا زائران در آسایش به رؤیایشان دست پیدا کنند.

 

داستان اشک‌ها و لبخندها

هاشمیان و اخوان آنچه را به توصیف درنیاید، دیده‌اند. اشک‌ها و لبخندهایی که دل آن‌ها را بارها تکان داده،‌ در انجام این کار مصمم‌ترشان کرده است. هیچ‌کدام از این آدم‌هایی که اربعین در کربلا هستند،باورش هم برایشان سخت است که در ایام پیاده‌روی اربعین یکی از عمودشماران باشند.

من از آن‌ها پرسیدم تا حالا کربلا رفته‌اید؟ گفتند: نه. به آن‌ها گفتم که امام‌حسین(ع) دعوتتان کرده است. همان‌جا زدند زیر گریه

 هاشمیان، از قماش‌فروشان خیابان شهید اندرزگو، نیز که از همراهان این کار خیر است، می‌گوید: پدر و دخترکی برای گرفتن نامه آمدند، ولی چون دختر هشت سال بیشتر نداشت، نگران سلامتی‌اش شدم. او با گریه از اینجا رفت. حاج‌اخوان آن دختر و مادرش را نیز با پدرش راهی کربلا کرد. حس عجیبی داشت.

 دو جوان دیگر را اینجا فرستاده و به آن‌ها نگفته بودند دلیل آمدنشان چیست. اینجا من از آن‌ها پرسیدم تا حالا کربلا رفته‌اید؟ گفتند: نه. به آن‌ها گفتم که امام‌حسین(ع) دعوتتان کرده است. همان‌جا زدند زیر گریه. این حس‌ها توصیف‌نشدنی است. همین الان آن‌ها کربلا هستند.

 اخوان هم می‌گوید: امسال یک نفر آمد و به‌نظرم نیازمند نیامد و نپذیرفتم. یکی از دوستان زنگ زد و گفت که چرا فلانی را رد کردی؟ گفتم به ظاهرش نمی‌خورد که نیازمند باشد. دوستم توضیح داد که ایشان چهار فرزند معلول دارد و تا حالا کربلا نرفته است. خیران برایش یک تاکسی خریده‌اند و با آن زندگی‌اش را می‌گذراند. با آن مرد دوباره تماس گرفتم و آمد و خیلی خوش‌حال شد.
از نظر این دو رفیق قدیمی، امام‌حسین(ع) خودش تک‌به‌تک زائرانش را نشان کرده است تا به‌دست این خیران به کربلا دعوت شوند.


زائران دعا کنند، کافی است

حاج‌محمد که خودش به پیاده‌روی نرفته است، در دل بسیاری از زائران اربعین حضور دارد و دعای خیر بسیاری از زائران همراه او و خیران اربعین است. او علاقه‌ای ندارد که بار دیگر بخواهد با زائران رفته چشم‌درچشم شود و می‌گوید: چرا باید این اتفاق بیفتد تا آن آدم تصور کند که نیاز است از من تشکر کند! همین که نزد امام‌حسین(ع) به یادمان بوده‌اند، کافی است. هاشمیان تصویری از زائران در مسیر را برایمان تداعی می‌کند: من این چند روز دیدم که این زائران چطور از اعماق وجودشان برای این خیران دعا می‌کنند.

ارسال نظر