کد خبر: ۳۵۳۱
۰۹ مهر ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

مشهد، پایگاه و پناهگاه جنگ بود

شهر مشهد بر همین قاعده، روزگاری نه‌تنها سنگر، که پایگاه و پناهگاه رزمندگان کشور بود؛ شهری که در نقطه‌نقطه آن، مردم از مدار زندگی عادی خود خارج و جزئی از یک کل شده بودند که برای حفظ میهنشان از خود می‌گذشتند. از خانه به کوچه، از کوچه به مسجد، از مسجد به مدرسه و از آنجا به جای‌جای شهر می‌رفتند و نقش خودشان را در دفاع از قامت کشورشان اجرا می‌کردند تا خمیده نشود.

 برای آن‌ها که جنگ‌دیده هستند و قامت بلند آرزوهایشان زیر آوارهای جنگ و خیل شهیدانش خم شد، خط مقدم فقط خوزستان نبود. همه شهرهای ایران، بخشی از جبهه بود که رزمنده‌های بی‌سلاح با ابزارهای دیگری در آن مشغول رزم بودند. شهر مشهد بر همین قاعده، روزگاری نه‌تنها سنگر، که پایگاه و پناهگاه رزمندگان کشور بود؛ شهری که در نقطه‌نقطه آن، مردم از مدار زندگی عادی خود خارج و جزئی از یک کل شده بودند که برای حفظ میهنشان از خود می‌گذشتند. از خانه به کوچه، از کوچه به مسجد، از مسجد به مدرسه و از آنجا به جای‌جای شهر می‌رفتند و نقش خودشان را در دفاع از قامت کشورشان اجرا می‌کردند تا خمیده نشود.

 

۱. خانه؛ شروع شیدایی ‌
احمدآباد،خانه عاشوری‌ها
قصه جنگ در مشهد از دل خانه‌ها شروع ‌شد؛ جایی که غم وطن در دل پسران جوان و نوجوان خانواده‌ها افتاد و شیدایشان کرد. قصه محسن و مجتبی عاشوری هم یک تراژدی از روزهای جنگ است در یکی از خانه‌های مشهد. از مجتبی جنازه‌ای بر زمین باقی نماند و از محسن یک پیکر تیرباران‌شده به مشهد رسید تا مادر روی فرزندانش را بعد‌از شهادت نبیند.

۲. کوچه هفت‌شهید
محمدآباد22
در دل محله‌های مشهد، کم نیستند کوچه‌هایی که بیش از یک شهید، تقدیم کشور کرده‌اند. محمدآباد22 کوچه‌ای باریک و قدیمی است که با عکس هفت‌شهید بر دیوارهای کهنه‌اش نفس می‌کشد؛ کوچه رفقایی که روزی هم‌بازی بودند و روزگاری نیز هم‌رزم.

۳. پلاک 180 - پایگاه جنگ
بولوار توس، شهید انفرادی‌5
دوخت کیسه گونی برای سنگر، لباس تابستانی و بافتن دستکش و درست‌کردن مربا و چیزهای دیگر تنها بخشی از فعالیت‌های بانوان در پلاک‌180 کوچه انفرادی‌5 بوده است؛ جایی که فاطمه درویش، زیرزمین خانه‌اش را تبدیل به یک پایگاه کمک‌های مردمی کرده بود و همراه با همسایه‌هایش هرآنچه از‌سوی مسجدی‌ها طلب می‌شد، آماده می‌کرد.

۴. موزه شهدا
کوی طلاب، مسجد فقیه سبزواری
مساجد در سال‌های جنگ تحمیلی، شبیه قلب‌هایی بودند که جریان تازه را به درون جامعه پمپاژ می‌کردند؛ از ثبت‌نام و اعزام گرفته تا آموزش و پشتیبانی. مسجد فقیه سبزواری با 84‌شهید، یکی از آن مسجدهای پرکار در دفاع مقدس است؛ مسجدی که با راه‌اندازی موزه یادمان‌های شهدای دفاع مقدس، یاد و خاطره شهدایش را زنده نگه ‌داشته است.

۵. مدرسه شهدا
خیابان دریادل
دانش‌آموزان با آن جثه‌های نحیف و صورت‌های نورسته، داوطلبان سمجی بودند که به همین راحتی به پشت نیمکت بازنمی‌گشتند. بسیاری از مدارس مشهد، آراسته به نام شهدای دانش‌آموزش است، اما در‌این‌میان، دبیرستان آیت‌الله کاشانی انگار خودش یک پادگان بود. این دبیرستان با 650‌رزمنده،90‌شهید و 10‌جانباز پرونده پرافتخار و بی‌نظیری در مشهد دارد.

۶. بازاری‌های دست‌به‌نقد
فلکه آب، بازار رضا
جبهه هم نیاز به پول داشت و هم نیرو. بازاری‌های مشهد هم دست به جیب بودند و هم پا در رکاب. بازار رضا هم با تقدیم 35‌شهید و تعداد زیادی جانباز در دوران جنگ، نقش خودش را به‌خوبی ایفا کرد.

 

۷. مقر سپاه مشهد
خیابان نخریسی
بسیج نیروهای مردمی بیشتر برعهده سپاه مشهد بود. اعزام نیرو، جمع‌آوری و سامان‌دهی کمک‌های مردمی و ارائه خدمات تعاونی به خانواده‌ شهدا و جانبازان از‌جمله وظایف سپاه مشهد بود. سپاه با همکاری هلال‌احمر توانست ساختمان شیرخوارگاه در خیابان نخریسی را اجاره کند و در آنجا مستقر شود.

۸. پادگان بسیج نیروهای مردمی
انتهای خیابان نخریسی
نیروهای مردمی وقتی خاطراتشان را نقل می کنند، همه گذرشان به پادگان بسیج در انتهای خیابان نخریسی افتاده است؛ جایی که زمینه سازمان دهی و اعزام نیرو به جبهه های نبرد را فراهم می کرده است. بسیاری از اعزام های داوطلبان از همین پادگان شروع شده است.

۹. آموزش در ارتفاعات
کوه های خلج
آموزش های نظامی از نیازهای نخستین حضور در جنگ بود. نیروهای داوطلب برای انجام گشت های شبانه و ایجاد پست های نگهبانی توسط ارتشی ها در مساجد و حسینیه ها آموزش نظامی می دیدند ولی با شروع جنگ آموزش ها تخصصی تر و به ارتفاعات خلج منتقل شد.

۱۰. غواصی در سعدآباد
خیابان آبکوه، ورزشگاه تختی
در بسیاری از عملیات ها رزمندگان باید به دل آب های کارون و اروند می زدند؛ به همین دلیل نیاز بود که شنا و غواصی را بیاموزند. یکی از محل های مهم آموزش شنا در مشهد، استخر سعدآباد در ورزشگاه تختی بود.

۱۱. قرارگاه پشتیبانی کربلا
بولوار چمن
قرارگاه کربلا وابسته به جهاد سازندگی، بزرگ ترین انبار پشتیبانی جنگ در خراسان بود. تفکیک و بسته بندی کمک های مردمی و ایجاد کارگاه های خیاطی برای لباس رزمندگان و تشکیل گروه های مددکاری برای سر زدن به خانواده های شهدا، جانبازان، رزمندگان و سامان دهی بانوان برای شرکت در تشییع پیکرشهدا از جمله کارهای قرارگاه کربلا بود.

۱۲. میزبان جدایی ها
ایستگاه راه آهن
خاطرات راه آهن میان مردم و رزمنده ها تمامی ندارد. چه اشک ها و ناله هایی که در ایستگاه جا می ماند و چه قطارهایی که دل ها را با خود می بُرد. بسیاری از رزمندگان خراسان از طریق قطار به خوزستان اعزام می شدند. طی جنگ تحمیلی، 860نفر از کارکنان بسیجی راه آهن خراسان به جبهه های نبرد، اعزام شدند که از بین آن ها 46 نفر جانباز، 11 تن شهید و 4 نفر آزاده هستند.

۱۳. بازگشت هوایی مجروحان
فرودگاه
فرودگاه مشهد در اعزام رزمندگان خراسانی به مناطق عملیاتی، انتقال کمک های مردمی به خطوط مقدم جبهه، انتقال مجروحان از شهرهای پشت جبهه به مشهد در دوران دفاع مقدس نقش داشت.

۱۴. وداع آخر
حرم مطهر امام رضا(ع)
حرم مطهر، آخرین مقصدی بود که رزمنده ها بعد از ثبت نام و انجام کارهای اداری، به آنجا می رفتند و این زیارت بین رزمنده ها به وداع آخر معروف بود. به همین دلیل در گوشه گوشه حرم، رزمندگانی را می دیدی که در کنار خانواده شان به دعا و زیارت مشغول اند. پس از وداع آخر، رزمنده ها از میدان امام رضا(ع) سوار اتوبوس شده یا از راه آهن به سمت غرب و جنوب اعزام می شدند.

۱۵. اولین گذرگاه مجروحان
بیمارستان امدادی
صندلی های هواپیمای C-130ارتش را برداشته اند و جایش را با برانکارد پر کرده اند. همین که هواپیما بر زمین می نشیند، کادر بیمارستان امدادی آماده می شود. وقتی امدادی پر می شد، مجروحان و زخمی هایی که روبه راه می شدند، به دیگر بیمارستان ها انتقال می یافتند. امدادگران جهادی نیز در کنار پرستاران و کادر درمان حاضر می شدند تا از فشار کار آن ها کم کنند.

۱۶. محل تشییع پیکر شهدا
خیابان خسروی نو،‌ مسجد بناها
در خاطره جمعی مردم مشهد، مسجد بناها جایی است که پیکر شهدا از آنجا به سوی دیار ابدی بدرقه می شد.
شهدا از این مسجد که فاصله زیادی با حرم ندارد،با حضور جمعیت هزاران نفری به سوی مضجع شریف امام رضا(ع) و سپس به سوی مزارشان تشییع می شدند.

۱۷. آخرین دیدار
خیابان امام هادی(ع)،‌معراج شهدا
اوایل جنگ، معراج شهدایی نبود و شهدا در سردخانه های بیمارستان امام رضا(ع) و قائم(عج) نگهداری می شدند. بعدها سپاه ساختمانی را اجاره کرد تا شهدایی را که قرار بود تشییع شوند، از آنجا بدرقه کنند. خانواده ها می آمدند پیکر شهیدشان را می دیدند و با او وداع می کردند تا به سوی خانه ابدی خود بروند.

۱۸. خانه آخر
بهشت رضا
قطعه شهدا از زمان انقلاب و دفاع مقدس و دفن نخستین شهید شکل گرفت و تا دفن پنج هزارمین شهید ادامه یافت. در قطعات شهدای این آرامستان نیروهای مسلح، بسیج، جهاد سازندگی، مجاهدین عراقی، افغانستانی و همچنین شهدای گمنام، شهدای ترور و شهدای کمیته انقلاب اسلامی در کنار هم آرمیده اند.

 

ارسال نظر