کد خبر: ۳۷۶۸
۳۰ آبان ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

ضربه فنی سختی‌ها با ورزش

معصومه موسوی، بانوی ورزشکار رشته کاراته و مهاجر ساکن محله شهید آوینی، بعد از فرازونشیب‌های بسیار، مقام کشوری و بین‌المللی کسب کرده است.کسی که از نوجوانی عاشق کاراته بوده اما خانواده با قدم‌گذاشتن او در این راه مخالفت می‌کنند. سال‌ها می‌گذرد اما دلسرد نمی‌شود. معصومه حالا در بیست‌وهفت‌سالگی و با وجود دو فرزند و کار در بیرون خانه بالأخره به آرزوی دیرینه‌اش می‌رسد و در جایگاه قهرمانی کیوکوشین کاراته می‌ایستد.

در مناطق حاشیه‌ای، استعدادهای ورزشی بسیاری وجود دارند که رسیدن به مقام قهرمانی در رشته مورد علاقه‌شان، رؤیای کودکی و نوجوانی‌شان بوده و همچنان با آن‌هاست. هدف اول و آخر این قهرمانان پیشرفت در مسیر ورزش است. معصومه موسوی، بانوی ورزشکار رشته کاراته و مهاجر ساکن محله شهید آوینی، بعد از فرازونشیب‌های بسیار، مقام کشوری و بین‌المللی کسب کرده است.

کسی که از نوجوانی عاشق کاراته بوده اما خانواده با قدم‌گذاشتن او در این راه مخالفت می‌کنند. سال‌ها می‌گذرد اما دلسرد نمی‌شود. معصومه حالا در بیست‌وهفت‌سالگی و با وجود دو فرزند و کار در بیرون خانه بالأخره به آرزوی دیرینه‌اش می‌رسد و در جایگاه قهرمانی کیوکوشین کاراته می‌ایستد. 

همین ماه گذشته معصومه و یک ورزشکار دیگر از محدوده گلشهر به مسابقات بین‌المللی کاراته در خوزستان رفتند و دست پر برگشتند. جایگاهی که راحت به دست نیامد و او برای تمریناتش گاهی فقط چهار ساعت در روز استراحت می‌کرد. مزد تلاش و صرف فعل خواستن او را به اینجا رسانده و معصومه همین موفقیت را برای دیگر بانوان آرزو می‌کند.

از نوجوانی پای چرخ خیاطی نشسته و تا همین الان هم خرجش را از این راه در‌می‌آورد. برای بیشتر آدم‌ها این یعنی پایان آرزوهای نوجوانی و جوانی، اما او پا پس نمی‌کشد و همین که دو دخترش از آب و گل در می‌آیند سراغ ورزش می‌رود.

معصومه یازده سال داشته و سال اول راهنمایی درس می‌خوانده که دوست صمیمی‌اش فاطمه به کلاس رزمی می‌رود. آن موقع در خیابان رسالت و در محدوده همت‌آباد زندگی می‌کرد. اولین باشگاه رزمی در آن محدوده تأسیس می‌شود و کلی هم هنرآموز می‌گیرد. هنرآموزان آن باشگاه در مدرسه معصومه به اجرای حرکات نمایشی می‌پردازند و او با تشویق‌های دوستش به این ورزش علاقه‌مند می‌شود. 

 

 

معصومه می‌گوید: کلیپ‌های مبارزه لچی قربانف (قهرمان روسی کیوکوشین‌) را می‌دیدم. کلیپ‌ها را از گوشی دوستانم بلوتوث می‌کردم و بارها می‌دیدم. خیلی مشتاق بودم ولی متأسفانه در آن دوران پدر و مادرم اجازه ندادند سراغ کاراته و ورزش رزمی بروم. یک ماه کلاس رفتم و چون گاهی بدنم کبود می‌شد، پدرم گفت این ورزش برای دختران خوب نیست و از ادامه آموزش محروم شدم.

با اینکه نمی‌گذارند کلاس برود اما از علاقه معصومه به کاراته کم نمی‌شود و هنوز رؤیای قهرمانی دارد. از پایان دوره راهنمایی دیگر ادامه تحصیل نمی‌دهد و در شرکتی مشغول کار خیاطی می‌شود. کاری با ساعت طولانی و مزد کم. سال88 ازدواج می‌کند. مهلا و نازنین‌فاطمه دخترانش در سال‌های 91 و 93 به دنیا آمدند. در طول آن سال‌ها با مشکلات فراوانی دست‌وپنجه نرم می‌کند. 

در تمام این سال‌ها، همیشه ساعات زیادی از شبانه‌روز را سر کار خیاطی بوده است. بالأخره سال98 سراغ کاراته می‌رود و تمرین حرفه‌ای را آغاز می‌کند. از ساعت 7صبح تا 5عصر سرکار بوده و بعد تمرین. شب‌ها هم با وجود آن همه خستگی و کار طاقت‌فرسا باز در هوای سرد در حیاط خانه تمرین می‌کرده است. در آن دوران فقط می‌توانسته روزی 4ساعت استراحت کند.  حتی سر کار هم توی ذهنش تمرین می‌کند. 

کلیپ‌های مبارزه لچی قربانف را می‌دیدم؛ کلیپ‌ها را از گوشی دوستانم بلوتوث می‌کردم و بارها می‌دیدم

معصومه می‌گوید: پشت چرخ خیاطی و هنگام دوخت یک‌باره حرکتی را می‌زدم یا فلان تمرین یادم می‌آمد. یک‌بار صاحب کارخانه از دوربین دیده بود و من را خواست. به من گفت چرا یکهو دستت به این‌سو و آن‌سو می‌پرد. در کارخانه یک‌ساعت زمان استراحت داشتیم که نیم‌ساعتش را برای نماز و ناهار وقت می‌گذاشتم و نیم‌ساعت دیگر را تمرین می‌کردم. علاوه بر این از ساعت 12شب که همه می‌خوابیدند تا ساعت2 در حیاط می‌دویدم و تمرین می‌کردم. کیوکوشین شب و روز من شده بود.

انتهای سال1398 همه‌گیری و شیوع کرونا آغاز می‌شود. در آن دوران معصومه با حرفه همیشگی‌اش یعنی خیاطی، سراغ کار خیر می‌رود و در کارگاهی برای تولید ماسک مشغول می‌شود و آنجا با فردی آشنا می‌شود که مسیر زندگی‌اش را متفاوت می‌کند. سید اسدالله سعادتی که دان6 کاراته دارد و از چهره‌های فعال فرهنگی گلشهر محسوب می‌شود، در دوره شیوع کرونا و در قالب پایگاه شهدای مدافع حرم در کنار دیگر خیران، تصمیم می‌گیرند با تولید و توزیع ماسک رایگان به مقابله با بیماری بپردازند.یکی از خیاط‌های ماسک‌، معصومه بود. 

او می‌گوید:  استاد متوجه علاقه‌ام به کاراته شد و من را به شیهان مرضیه حسینی معرفی کرد. در ادامه مسیر شیهان سعادتی برای مسابقات و مسیر قهرمانی راهنمای او شده و حالا معصومه مایه افتخار اطرافیان است. مخالفت خانواده و دوروبری‌ها باز هم زیاد است اما این‌بار معصومه کنار نمی‌آید و به قول خودش سرسختی می‌کند و این‌بار قرص و محکم در مسیر کاراته گام برمی‌دارد. او می‌گوید: هر بار مانعم شدند و مخالفت کردند، بیشتر مصمم شدم که راه را ادامه بدهم.

معصومه زخم‌دیده شرایط مهاجرت است و مثلا در دوره دبیرستان از رقابت در مسابقات دوومیدانی نهایی استانی منع می‌شود، چون مهاجر بوده و نمی‌تواند ورزش حرفه‌ای را دنبال کند. علاوه بر این ورزش رزمی هم که مخالفت خانواده را در پی داشته و کسی از اطرافیان هیچ‌گاه پشت او نبوده است.  

خودش می‌گوید: همیشه حتی خواهرانم می‌گفتند: «این چه رشته‌ای است که انتخاب کرده‌ای،  خشونت دارد.» ولی من علاقه خاصی دارم. وقتی می‌روم روی تاتامی و مثلا حتی توی صورتم ضربه می‌خورد، آن دردها را دوست دارم، از سختی و رنج مسیر پیشرفت لذت می‌برم. تلاش‌کردن و مبارزه ارزشمند است، حتی اگر نتیجه پیروزی نباشد. همین چند ماه قبل در مسابقاتی که در سبک کیوکوشین ناکامورا برگزار شد ضربه‌ای در فک و صورتم خورد و نتیجه را واگذار کردم. 

خیلی‌ها تصور می‌کردند بعد آن مسابقه دیگر کاراته را ادامه نمی‌دهم ولی بلافاصله از فردای آن روز دوباره تمرینات را شروع کردم و برای مسابقات خوزستان آماده شدم. ورزشکار حتی اگر ضربه و شکست هم بخورد برایش لذت‌بخش است. این اتفاقات تنها مسیر رسیدن به هدف است و مسلما سختی هم دارد.

او خیلی دیرتر از کاراته کارهای دیگر آموزش را شروع کرده اما نیروی اراده آن‌چنان پرقوت است که سن و سال نمی‌شناسد. معصومه سال گذشته در اولین رقابت‌های جدی خود شرکت می‌کند. مسابقات رزمی که ابتدا به‌طور استانی و بعد مرحله کشوری در تهران برگزار شد. آنجا در مرحله استانی مقام سوم را به دست می‌آورد و بهار امسال در مرحله کشوری کیوکوشین کاراته سبک شی‌دوکان موفق می‌شود مقام نخست را به دست آورد. برای او دو مسابقه خیلی خاص بوده، اولی ابتدای تابستان امسال که شکست می‌خورد. 

دردها را دوست دارم، از سختی و رنج مسیر پیشرفت لذت می‌برم. تلاش‌کردن و مبارزه ارزشمند است، حتی اگر نتیجه پیروزی نباشد

او می‌گوید: بعد از مسابقات تهران مغرور شده بودم و تمرین نداشتم. به مسابقات استانی رفتم و با اینکه از حریف شکست خوردم باز هم لذت‌بخش بود. فک و صورتم آسیب دید اما درسی گرفتم که رقابت جای غرور نیست.

بعد از شکست دوباره انگیزه می‌گیرد و سخت تمرین می‌کند. تا حدود یک ماه قبل که به مسابقات بین‌المللی اهواز می‌رود. او مزد تمرین و تلاشش را می‌گیرد و جایگاه نخست وزن 65کیلوگرم را به دست می‌آورد. آن مسابقات از سوی دو تن از استادان سبک شی‌دو‌کان کاراته برگزار می‌شود. معصومه می‌گوید: کاراته‌کارانی از کشورهای افغانستان، ایران، پاکستان، عراق و آذربایجان در این مسابقات شرکت کردند. آنجا به عنوان نماینده تیم کشور افغانستان رقابت کردم و موفق به کسب مقام نخست شدم.

بخش دیگر زندگی ورزشی او مربیگری است. بیش از یک‌سال است که مربیگری کیوکوشین کاراته را آغاز کرده و در همین مدت موفق بوده است. دو کلاس باشگاهی و جدا از آن تدریس خصوصی فنون رزمی هم دارد. باشگاه امید گلشهر در نزدیکی فلکه دوم و باشگاه بخشی در منطقه4. کلاس تدریس خصوصی هم در منزل خودش برگزار می‌شود. منزلش کف‌پوش تاتامی است. 

او در این‌باره می‌گوید: بخش بزرگی از زندگی‌ام برای ورزش است و شب‌ها روی تاتامی می‌خوابم. کف خانه‌ام با تاتامی پوشیده شده و فقط وقتی مهمان می‌آید تاتامی‌ها را جمع می‌کنم. علاوه بر این کیسه بوکس، دمبل طناب و میت هم دارم. هر وقت نیاز دارم همه این‌ها دردسترس هستند تا تمرین را شروع کنم.

معصومه تمام این سال‌ها مسئولیت دو فرزندش را تنهایی به دوش کشیده و هم‌زمان کار و ورزش را دنبال کرده است. خیلی سخت می‌شود که  نان‌آور خانه باشی، برای فرزندانت مادری کنی و هم‌زمان ورزش قهرمانی را هم کنار نگذاری. مربی دو باشگاه است و کلاس خصوصی هم دارد اما گویا مربیگری این ورزش آن‌قدری آورده مالی ندارد که شغل محسوب شود، برای همین همچنان خیاطی می‌کند. با این حال حدودا بیش از 50شاگرد دارد که از پنج‌سال به بالا هستند. معصومه حس خیلی خوبی دارد از اینکه می‌تواند به دیگر دختران آموزش دهد. 

او می‌گوید: وقتی می‌بینم بچه‌ها باانگیزه کار می‌کنند ذوق‌زده می‌شوم و آرزوی پیشرفتشان را دارم. یکی از شاگردانم در مسابقات کاتا کاراته دوبار مقام دوم به دست آورده است و انگار خودم موفق شده‌ام. کاراته بیشتر از اینکه ورزش رزمی باشد یک سبک زندگی  است. فقط کافی است زندگی‌نامه سوسای اویاما را بخوانید تا متوجه شوید که چطور حسن اخلاق در زندگی‌اش جاری بوده است. درباره خود من مثلا بقیه تصور می‌کردند حالا که رزمی یاد دارم اگر کسی مزاحم شود از خجالتش درمی‌آیم، اما حقیقت این است که این ورزش باعث شده خیلی آرام و صبور شوم.

 

 

معصومه می‌خواهد در سال‌های پیش رو در مسابقات بیشتری شرکت کند و درنهایت آرزو دارد برای شرکت در مسابقات ژاپن اعزام شود. این‌طور که مشخص است خاستگاه کاراته ژاپن و مهم‌ترین مسابقات این رشته هم همان‌جا برگزار می‌شود. او درباره تغییر سبک زندگی با ورزش می‌گوید: حریف خوب آدم را قوی‌تر می‌کند. مبارزه‌کردن شیرین است حالا نتیجه هرچه باشد. 

مقصد ورزشکار قهرمانی است اما راه هم مهم است البته که قهرمانی راحت به دست نمی‌آید. معصومه ورزش کردن را علت شادی می‌داند و به همین سبب برای دیگر بانوان هم توصیه می‌کند. او می‌گوید: بعد از تمرین خسته‌ام اما سرشار از انرژی هستم. علاوه بر این آرامش و اعتماد به نفس خوبی دارم. خانم‌ها باید هوای خودشان را داشته باشند و ورزش کنند تا زندگی‌شان متفاوت شود. توصیه می‌کنم دخترانی که به ورزش رزمی علاقه و قدرت بدنی خوبی هم دارند، حتما سراغ این ورزش بیایند. قول می‌دهم زندگی‌شان متحول می‌شود.

استادش شیهان سعادتی هم سخت‌کوشی شاگردش را درخور تحسین می‌داند و می‌گوید: من بیشتر از طریق فضای مجازی خانم موسوی را راهنمایی  و نکاتی را به او گوشزد می‌کردم. آن‌قدر علاقه و پشتکار داشت که خیلی سریع همه چیز را یاد می‌گرفت و به همین علت او را به یک تیم معرفی کردم. تیمی که در آن تعدادی از بانوان با هم تمرین می‌کردند. با این همه، حقیقت این است که خانم موسوی هر جایگاهی را که به دست آورده مدیون تلاش و پشتکار خودش است.

حریف خوب آدم را قوی‌تر می‌کند. مبارزه‌کردن شیرین است حالا نتیجه هرچه باشد

شیهان سعادتی ورزش را یکی از مؤثرترین کارهای فرهنگی می‌داند که برای جامعه و جوانان مفید است. او می‌گوید: ورزش قهرمانی طوری در زندگی جوان نقش‌آفرینی می‌کند که فضایی برای اشتباه کردن یا تلف کردن وقت نمی‌گذارد. ما به نسبت پسران، دختر ورزشکار خیلی کم داریم.  بعضی خانواده‌ها اجازه نمی‌دادند و همان خانواده‌ها الان پس از موفقیت دخترشان، حسرت می‌خورند که چرا قبلا جلو  پیشرف دخترشان را  می‌گرفتند. 

کمتر افرادی هستند که این میزان پاجفت ورزش قهرمانی باشند. بیشتر آدم‌ها مدتی می‌آیند و رها می‌کنند. حالا در خانم‌ها این مسئله کمتر است و مثلا در همین جامعه مهاجر گلشهر به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد که به دنبال کسب قهرمانی باشند.

او از مخالفت خانواده معصومه خانم برای ورزش‌کردن او می‌گوید: پدر این بانوی ورزشکار، دوست نداشت دخترش رزمی‌کار باشد ولی او تمام‌قد جلو تمام مشکلات ایستاد و حالا نتیجه‌اش را گرفته و می‌گیرد. حالا خانواده و پدرش به او افتخار می‌کنند. خانواده‌ای که مخالف بود.

او برای تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی آرزوی موفقیت می‌کند که توسط مادر سه شهید بدرقه شدند و به تیم کاراته ایران هم کسب قهرمانی در مسابقات کیوکوشین سبک ناکامورا در کشور ژاپن را تبریک می‌گوید.

ارسال نظر