کد خبر: ۳۹۱۲
۲۹ آذر ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

کاسب منصف محله پروین اعتصامی از بهترین دستمزدش می‌گوید

در شانزده‌سالگی به مغازه دایی‌اش رفت و در‌کنار او برق‌کشی ساختمان را آموخت. سیدمحمود حاجیان متولد‌1350 به‌صورت تجربی این حرفه را آموخته و اکنون بعد‌از گذشت 35‌سال، استاد کار شده است؛ به‌طوری‌که علاوه‌بر تعمیرات برق ساختمان‌های محله، برق‌کشی آپارتمان‌های نوساز را نیز قبول می‌کند. روی گشاده و ‌انصاف این کسبه محله پروین اعتصامی سبب شد با او گفت‌و‌گو کنیم

از همان دوران نوجوانی دوست داشت هنری بیاموزد و با این هنر بتواند درآمدی برای خود کسب کند. در شانزده‌سالگی به مغازه دایی‌اش رفت و در‌کنار او برق‌کشی ساختمان را آموخت.

 سیدمحمود حاجیان متولد‌1350 به‌صورت تجربی این حرفه را آموخته و اکنون بعد‌از گذشت 35‌سال، استاد کار شده است؛ به‌طوری‌که علاوه‌بر تعمیرات برق ساختمان‌های محله، برق‌کشی آپارتمان‌های نوساز را نیز قبول می‌کند. روی گشاده و ‌انصاف این کسبه محله پروین اعتصامی سبب شد با او  گفت‌و‌گو کنیم.


مشتری‌مداری را آویزه گوشم کردم

ابزار و وسایل کارش از لامپ و سیم و سه‌راهی برق تا پایه‌های مهتابی و‌... بسیار مرتب در مغازه چیده شده است؛ هر‌کدام جایگاه مخصوص به خود را دارند تا راحت در‌اختیار مشتری قرار داده شوند. عکس پدر مرحومش را قاب و به دیوار مغازه نصب کرده است. درکنار آن، عکس دیگری به چشم می‌خورد که نام «علی‌اکبر صادقی» زیر آن نوشته شده است. با روی باز همان‌طور‌که جواب مشتریانش را می‌دهد، پاسخ‌گوی سؤالات ما نیز هست.

نوجوان بود که پدرش به رحمت خدا رفت. چم‌وخم کار را که نزد دایی آموخت  ، با شوهرخاله‌اش، علی‌اکبر صادقی، شریک شد. حدود بیست‌سال همکاری و همدلی سبب شده است عکس شریک را هم در مغازه بگذارد؛ «حکم پدرم را داشت و از او اخلاق و مشتری‌مداری را آموختم. هنوز هم نصیحت‌هایش را آویزه گوشم کرده‌ام و خدا را شکر می‌کنم که او را راهنمای من در کار و زندگی قرار داد.»

صحبت از منصف‌بودنش که به میان می‌آید، بسیار متواضعانه برخورد می‌کند و می‌گوید: از سال‌50 تا 59 این مغازه متعلق‌به پدرم بود و لبنیاتی داشت. اخلاق خوشش در‌میان اهالی زبانزد بود؛ اگر تعریفی از من شنیده‌اید به‌دلیل اخلاق پدرم بوده است.


نور به قبرت ببارد

برخی از اهالی محله از منصف‌بودن حاجیان گفته‌اند و اینکه مبلغ کارش را در چند قسط می‌گیرد و با افرادی که دستشان تنگ است و بضاعت کمتری دارند برای پرداخت صورت‌حساب راه می‌آید. او در‌این‌باره توضیح می‌دهد: به حق خودم قانع هستم و می‌خواهم مشتری کارش راه بیفتد و رضایت داشته باشد.

بهترین دستمزدی که می‌گیرد را دعای خیر مشتری می‌داند؛ می‌‌گوید: بیشتر ساختمان‌های محله قدیمی است و اهالی می‌خواهند کار تعمیرات آن‌ها را انجام دهم. هنگامی‌که برق خانه‌شان را درست می‌کنم، شنیدن جمله قدیمی «نور به قبرش ببارد» و دعای خیری که در حق پدر و مادرم می‌کنند، برایم نعمت بزرگی است.

خطرات شغلش زیاد است ولی با دعای خیری که همیشه بدرقه راهش بوده تاکنون حادثه خطرناکی برایش اتفاق نیفتاده و فقط آسیب‌های کوچکی دیده است.

حاجیان از زمانی‌که در کارش تبحر لازم را به دست آورده است، توانسته حدود چهل‌شاگرد را آموزش دهد. او هنوز هم با برخی از شاگردانش در ارتباط است؛ «تعداد زیادی از آن‌ها برای خودشان مغازه باز کرده‌اند و تعدادی هم به شهرستان رفته‌اند و هنوز هم گاهی برای احوالپرسی به مغازه‌ام می‌آیند تا چای بخوریم و گپی بزنیم؛ همین که به یادم هستند برایم ارزشمند است.»

ارسال نظر