سنت گرفتن جشن تولد از زمانهای کهن در ایران رایج بوده است. بر همین اساس در گاهشمار ایرانی زمان زایش بزرگانی چون زرتشت، بهرام گور و... با ذکر دقیق روز، ماه و سال تولد مشخص است.
فردوسی هم که از طبقه دهقانان و از پایبندان به سنتهای کهن ایرانی بوده، به جشن و شادی علاقه بسیار داشته و به نظر میرسد تاریخ تولد خود را میدانسته است. چنانکه چند بار در شاهنامه به سالهای عمر گرانبهایش اشاره میکند.
با این حال او هیچگاه تاریخ دقیق ولادت خود را نگفته و به همین علت از گذشته در این باره، میان تذکرهنویسان اختلافنظر بوده است. سطرهای پیشرو پژوهشی است درباره نظریه هایی که به تاریخ تولد فردوسی بر اساس اشعار او در شاهنامه پرداخته اند.
در زمان افتتاح آرامگاه فردوسی، سال 323 قمری، زمان ولادت حکیم توس پنداشته میشد و همین تاریخ نیز روی سنگ قبر او حک شد. اما بعد از انتشار مقالات ژولمول و بعد از آن دکتر شاهپور شهبازی تعداد بیشتری از تاریخپژوهان بر سال 329 قمری، مصادف با 318 خورشیدی و 940 میلادی توافق کردند و به همین دلیل هم عدد روی سنگ قبر حکیم ابوالقاسم فردوسی به 329 قمری تغییر یافت.
این اختلاف نظر درباره دیگر تاریخهای مربوط به فردوسی نیز وجود دارد. تاریخ درگذشت حکیم توس در یکی از سالهای 411 تا 416 قمری بیان میشود، تاریخهای اعلام شده برای آغاز و پایان سرایش شاهنامه نیز تفاوت دارد. با این حال فردوسیشناسان درباره سال تولد، وفات و آغاز و پایان سرایش شاهنامه به نوعی توافقی نسبی رسیدهاند، اما بحث بر سر تاریخ دقیق روز و ماه ولادت فردوسی همچنان ادامه دارد.
برخی بر اساس چند بیت در شاهنامه، یکم بهمن را روز تولد فردوسی بیان میکنند و برخی دیگر نگاهی کلی به شاهنامه دارند و با جمع و تفریق تاریخها، سوم دی تاریخ یزدگردی را زمان تولد حکیم توس میدانند. تعدادی نیز تاریخ خورشیدی را ملاک میگیرند و با اضافه کردن 16 روز اختلافی میان تاریخ یزدگردی و میلادی و بعد تبدیل تاریخ میلادی به خورشیدی، 13دی را روز جشن زایش فردوسی میدانند.
فراوانی این اعداد و مشکلات تبدیل تاریخها به یکدیگر، جمعی از پژوهشگران را متقاعد کرده چون سند معتبری وجود ندارد، بهتر است هیچ روزی را به تاریخ دقیق تولد فردوسی نسبت ندهیم و همان 25 اردیبهشت را که در تقویم ملی ثبت شده است به نام شاعر فرزانه توس جشن بگیریم.
اول بهمن؛ روایتی آسان و عامهپسند
شاید سرراستترین و آسانترین راه برای انتخاب روزی به عنوان تاریخ تولد فردوسی اول بهمن باشد. دلیل انتخاب این روز، چند بیت آغازین داستان شاپور دوم در شاهنامه است که در آن فردوسی با اشاره به هرمزد روز از بهمن ماه، خبر از شصت و سه ساله شدنش میدهد:
«چو آذینه هرمزد ِ بهمن بُود
بر این کار فرخ نشیمن بود
مـِـی لعل پیش آور ای هاشمی
ز خُمی که هرگز نگیرد کمی
چو شصت و سه شد سال و شد گوش کر
ز بیشی چرا جویم آیین و فـّـر»
در گاهشمار ایرانیان باستان، هر روز سال، نامی مختص خود داشته است. بر اساس این گاهشمار «اورمزد» یا «هرمزد»، به معنای خدای یگانه، اولین روز هر ماه بوده است، بنابراین هرمزد، اولین روز از ماه بهمن بوده است.انتخاب تاریخ تولد بر اساس این ابیات یک مشکل بزرگ دارد و آن هم این است که اینها تنها بیتهایی در شاهنامه نیست که در آن فردوسی به شصتوسه ساله شدنش اشاره کرده است. 800 بیت پیش از این ابیات هم فردوسی در آغاز پادشاهی بهرام دوم در شبِ اول دی میگوید:
«شب اورمَـزد آمد از ماه ِ دی
ز گفتن بیاسای و بردار می»
و سپس 77 سطر بعد میگوید:
«مـِـی لعل پیش آور ای روزبه
که شد سال ِ گوینده بر شصت و سه»
بنابراین اولین بار فردوسی در ماه دی به تولد خود اشاره کرده است. همچنین احتمال اینکه فردوسی 800 بیت را در یک روز سروده باشد بسیار بعید است.
سوم دی؛ روایتی پیچیده اما نزدیکتر به واقعیت
مرحوم علیرضا شاپور شهبازی (شیراز ۱۳۲۱ ـ آمریکا ۱۳۸۵) دارای فوق دکترای تاریخنگاری ایران از دانشگاه گوتینگن آلمان، سال 1984 مقالهای در مجله «خاورشناسی» آلمان نوشته است و با انجام محاسباتی به این نتیجه رسیده که تاریخ دقیق تولد فردوسی سوم دی سال 308 یزدگردی برابر با سوم ژانویه 940 میلادی است.
دکتر شهبازی در مقاله خود که روایت فارسی آن خرداد 1365 در شماره دوازدهم مجله «آینده آمد»منتشر شده،سه مرتبهای که فردوسی در شاهنامه به شصتوسه سالگی خود اشاره کرده است را آورده و سپس قرار داشتن آنها در یک فصل و در نزدیکی هم را نشانه محکمی دانسته از اینکه فردوسی در شصتوسه سالگی این ابیات را سروده است.

او سپس با پذیرفتن نظریه ژول مول (شرق شناس و شاهنامه پژوه آلمانی)، مبنی بر اینکه فردوسی در سال 329 قمری متولد شده، توضیح داده است:
«هرمزد ِ بهمن» یعنی نخستین روز از یازدهمین ماه ِ سال که فقط و فقط در سال 371 یزدگردی به روز جمعه (آدینه) می افتاده است، یعنی به روز جمعه 14 ژانویه 1003 میلادی. چون این سال با شصت و سه سالگی فردوسی برابر بوده است، میتوان گفت که فردوسی در سال 308 ( 63 ـ 371) یزدگردی برابر با 329قمری زاده شده است.
گفتنی است نظریه مول در زمان انتشار مورد تأیید ملکالشعرای بهار، مجتبی مینوی و جمعی دیگر از فرهیختگان ایرانی نیز قرار گرفت و نظریه «نولدکه» مبنی بر تولد فردوسی در سال 323 هجری قمری را رد کرد.دکتر شهبازی سپس گامی از مول فراتر رفته و تاریخ روز و ماه تولد فردوسی را نیز بر اساس ابیات شاهنامه محاسبه کرده است.
او دو واژه «که شد» در مصرع «که شد سال گوینده بر شصتو سه» را اشاره به رسیدن زمان زادروز فردوسی دانسته که او به خود گفته از کار دست بکش و به می روی آور که جشنی بزرگ پیش آمده است. دکتر شهبازی سپس 77 سطر عقبتر رفته و با تکیه بر بیت « شب اورمَـزد آمد از ماه ِ دی / ز گفتن بیاسای و بردار می» به تاریخ سیام آذر رسیده است، چون «اورمزد ماه دی» میشود اول دی و شبِ اول دی در اصطلاح فارسی 30 آذر میشود. چنانکه هنوز هم ما به پنجشنبه شب میگوییم «شبِ جمعه».
این شاهنامهپژوه و تاریخنگار بزرگ ایرانی سپس به 800 بیت بعد یعنی اول بهمن همان سال رفته که فردوسی دوباره به شست و سه ساله شدن خود اشاره کرده است و در نهایت با تقسیم 800 بیت بر 30 روز سال، به این نتیجه رسیده که فردوسی در هر روز به طور متوسط 27 بیت سروده است.
او اینطور نتیجه گرفته است: «چون بیت «که شد سال گوینده بر شصت و سه» 15 دسامبر 1002 میلادی خبر از رسیدن تاریخ زادروز شصتوسه سالگی فردوسی دارد و 77 سطر پس از بیت «شب اورمزد آمد و ماه دی» سروده شده است، اگر بین آن دو سه روز فاصله اندازیم به خطا نرفتهایم و تاریخ رسیدن جشن شصت و سومین زادروز فردوسی را هم در جمعه 18 ( 3 + 15) دسامبر 1002 میلادی برابر با سوم دی 308 یزدگردی بهدست آوردهایم.»
13 دی؛ روایتی خورشیدی از تبدیل تاریخها
حالا باید توجه داشت که فردوسی اگر چه گاهی سال هجری قمری به کار میبرده، در عمل فقط به ماه و روز بر اساس گاهشمار یزدگردی کار داشته است.
در گاهشمار یزدگردی هر ماه سی روز است و پنج روز آخر سال «پنجه» نام داشته است. با این حساب و کتاب هر چهارسال یک روز ( 6 *4 = 24 ساعت) از سال حقیقی خورشیدی جلو میافتاده است. یعنی آنچه فردوسی به هنگام سرودن «که شد سال گوینده بر شصت و سه» در سوم دی 371 یزدگردی ( 18 دسامبر 1002میلادی )سروده در واقع شانزده روز از شصت و دو سال خورشیدی کامل کمتر بوده است.
یعنی سوم دی سال 308 یزدگردی (=63 ـ 371) برابر بوده است با جمعه سوم ژانویه 940 (= 16 + 18 دسامبر 939) میلادی، که حاصل افزایش شانزده روز بر 18 دسامبر سال 939 است.
به باور دکتر علیرضا شاپور شهبازی این تاریخ دقیق و حقیقی تولد فردوسی است. حال اگر سوم ژانویه سال 940 میلادی را به تاریخ خورشیدی برگردانیم به روز 13دی 318 هجری خورشیدی میرسیم.

چرا شصت و سه سالگی برای فردوسی مهم بوده است؟
اگر آنچه عموم پژوهشگران بر آن اتفاق نظر دارند یعنی تولد 329 قمری و وفات 411 هجری قمری را معیار بگیریم، فردوسی 82 سال عمر کرده است، اما در میان تمامی سالهای تولدش،شصت و سه سالگی برای او از همه سالها مهمتر بوده است.
ممکن است این سؤال در ذهنتان به وجود آمده باشد که چرا شصتوسهساله شدن تا این حد برای فردوسی حائز اهمیت بوده که از آن با بزرگی و شادمانی یاد کرده است.
در پاسخ باید گفت: عمر با برکت پیامبر گرامی اسلام(ص) 63سال بود و از این رو شصتوسهساله شدن در جامعه اسلامی آن زمان اهمیت ویژهای داشت.
اکنون نیز در کشورهای ترکمنستان، تاجیکستان و ازبکستان افراد تولد شصتوسهسالگی را به طور ویژه جشن میگیرند و از آن به عنوان «پیامبرسالگی» یاد میکنند که این آیین اکنون در ایران فراموش شده است.