کد خبر: ۲۳۷۲
۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

دونده بلندپرواز

خاطرات کودکی یلدا صفائیان پر است از همراهی‌هایش با پدر در کوه‌های هزارمسجد و زمین‌های شالیزار برنج. در آن طبیعت‌گردی‌ها، آقای صفائیان به دخترش می‌گفت: تو هم مثل من استعداد ورزش داری. خودش غیر ازآنکه به اقتضای شرایط زندگی کوهنورد و طبیعت‌گرد بود، والیبال هم کار می‌کرد. بعد که به مشهد آمدند دخترش را به سالن دوومیدانی استاد باغبان‌باشی در مجموعه ورزشی شهید بهشتی برد و گفت از او امتحان بگیرند. یلدا تعریف می‌کند: گفتند کفش مناسب نداری، نمی‌شود امتحان بدهی. گفتم خب کفش‌هایم را درمی‌آورم. اشتیاقم را که دیدند اجازه دادند با همان کفش‌ها امتحان بدهم.

هرچند قد بلند و پاهای کشیده و چابک یلدا در موفقیت‌هایش به عنوان یک دونده، تأثیر زیادی داشته است، اما مهم‌تر از آن اراده و پشتکارش برای تغییر زندگی‌، او را به سمت سکوهای برتر استانی و کشوری کشانده است. 

یلدا صفائیان نوجوان 17ساله محله فرهنگیان با یک آلبوم پر از حکم‌های قهرمانی و تقدیرنامه‌های مختلف در دوومیدانی، دوتارنوازی، نقاشی و حتی ملیله‌دوزی در رده‌های ناحیه‌ای، استانی و کشوری در این مصاحبه شرکت کرد در حالی‌که می‌گفت همه را مرهون حمایت‌های پدرش است.


دختری از طبیعت کلات

خانواده صفائیان پنج سال است که ساکن محله فرهنگیان شده‌اند. از طبیعت زیبای کلات و شهر لایین نو به مشهد کوچ کرده‌اند. یلدا تا هشت سالگی در لایین نو بزرگ شد. خاطرات کودکی او پر است از همراهی‌هایش با پدر در کوه‌های هزارمسجد و زمین‌های شالیزار برنج. می‌گوید: همیشه صبح‌ها همراه پدرم می‌رفتم که آب زمین‌ها را باز کنیم و یا ببندیم. مانند پدرش آرام و شمرده حرف می‌زند و مانند او می‌خندد. حتی آرزوهایش شبیه واقعیت زندگی پدرش است: معلمی.

در آن طبیعت‌گردی‌ها بود که آقای صفائیان به دخترش گفت: تو هم مثل من استعداد ورزش داری. خودش غیر ازآنکه به اقتضای شرایط زندگی کوهنورد و طبیعت‌گرد بود، والیبال هم کار می‌کرد. بعد که به مشهد آمدند دخترش را به سالن دوومیدانی استاد باغبان‌باشی در مجموعه ورزشی شهید بهشتی برد و گفت از او امتحان بگیرند. 

یلدا تعریف می‌کند: گفتند کفش مناسب نداری، نمی‌شود امتحان بدهی. گفتم خب کفش‌هایم را درمی‌آورم. اشتیاقم را که دیدند اجازه دادند با همان کفش‌ها امتحان بدهم. یکی از مربی‌ها که می‌گفتند در سطح ملی کار می‌کند از من امتحان گرفت. بعد از آن گفت: بیا با خودم کار کن.


هیچ کس خبری از من نگرفت

مقام‌هایش شامل رتبه‌های برتر استان یا کشور در مسابقات قهرمانی لیگ‌های فدراسیون دوومیدانی و یا مسابقات آموزش و پرورش است. از کلاس سوم تا نهم، هر سال در این مسابقات شرکت می‌کرده که  یا اول می‌شده یا دوم. می‌گوید: دو ومیدانی را انتخاب کردم چون یک رشته ورزشی مادر است و به نظرم رشته‌ای است که برای دخترها در ایران می‌تواند آینده بهتری نسبت به دیگر رشته‌ها داشته باشد.

هیچ کس حتی یک زنگ به من نزد که بگوید تو قهرمان ما بودی و الان چه‌کار می‌کنی؟ به‌راحتی فراموش می‌شویم

البته او فکر می‌کند در کل فضای پیشرفت در ورزش برای دخترها خیلی کم است و حتی خیلی وقت‌ها به ورزش دخترها آنچنان‌که باید بها داده نمی‌شود. مثال هم می‌زند و می‌گوید: از دو سال پیش که به‌دلیل کرونا مسابقاتی نبوده و من هم درگیر درس بوده‌ام هیچ‌کس هیچ خبری از من نگرفت. 

هیچ کس حتی یک زنگ به من نزد که بگوید تو قهرمان ما بودی و الان چه‌کار می‌کنی؟ به‌راحتی فراموش می‌شویم. حتی در یکی از مسابقات چون آسیب دیده بودم نمی‌خواستند من را به مسابقات کشوری ببرند. گفتند باعث می‌شود تیم پایین بیاید. 

گفتم هرطور شده می‌‌روم. مربی‌ام خانم فاطمه عزیزی خیلی حمایتم کرد و درنهایت رفتم. هنگام مسابقات مربی‌ها از من صرف‌نظر کرده بودند ولی بعد که دیدند دارم در جدول بالا می‌روم آمدند سمتم و شروع کردند به تشویقم و اول شدم. او هیچ‌وقت دست از آرزوهایش برنمی دارد و روزی را می‌بیند که بر سکوهای جهانی دوومیدانی پا گذاشته است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44