کد خبر: ۳۶۵۲
۰۴ آبان ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

سفر در زمان؛ طرح گردشگری مجازی دانشجویان مشهدی در رتبه اول جهانی

متاورس ایده‌ای بود که یک‌ماهه جمع شد ولی بسیار خوب از کار درآمد و «سفر در زمان» نام گرفت. در این ایده فرد می‌تواند به‌طور مجازی دوره تاریخی خاصی را در مکانی تاریخی تجربه کند و در آن دوران تاریخی با شخصیت‌ها، مردمان و حتی حاکمان آنجا صحبت کند. اما اجرای این پروژه خیلی سخت است، برای اینکه خود متاورس یک علم تازه در دنیاست و تعداد محدودی کنفرانس و پژوهش درباره آن شده است.

کسی نمی‌دانست سرنوشت آن کودک سربه‌زیر عشق تاریخ که شیطنت‌های ریزی داشت و بیشتر ساعت‌های روزش با کتاب می‌گذشت، روزی با همراهی گروهی به کسب چندین مدال طلای جهانی بینجامد.

شاید همه‌چیز از آن روستای هزار ساله شروع شد؛ همان روستایی که باعث شد شخصیت اصلی روایت ما با اصالت عجین ‌شود. روستایی با اقلیم هزارساله، برج و باروها، در قدیمی قلعه و خانه‌هایی که انگار هر چه خاک گذر روزگار می‌خورند، زیرخاکی‌تر و نفیس‌تر می‌شوند. حدود سه دهه بعد، شلنگ‌تخته‌انداختن مصطفی با آن پاهای کوچک در امتداد دیوارهای کاهگلی روستا کار خودش را کرد واو مدال طلای قهرمانی را اوایل امسال به همراه گروه گردشگری‌‌اش به دست آورد.

روستای «ریاب» یا «رمی‌آب» که قنات جهانی قصبه را در نزدیکی‌اش دارد و هیئتی که کتابچه نوحه‌هایش از پنج قرن پیش هنوز باقی است و آیین و سنتش در ماه محرم و صفر هنوز هم بدون تحریف و دست نخورده اجرا می‌شود، جوان پویای محله چهارچشمه را عاشق تاریخ، جغرافیا و گردشگری کرد و او را تا کارشناسی‌ارشد مدیریت جهانگردی در دانشگاه تهران و راهنمای گردشگری‌شدن و کسب سه مدال طلا، یک نقره، یک برنز و کسب جایزه ویژه جهانی برای ارائه گروهی طرح‌های گردشگری مجازی و گردشگری متاورس پیش برد.

او عضو کمیسیون گردشگری جوانان استان نیز هست و علاقه بسیاری برای ارائه طرح‌های گردشگری خاص مشهد دارد و معتقد است؛ «با اینکه زندگی در گناباد و تهران را تجربه کرده‌ام؛ مشهد از هر جایی برای من وطن‌تر است.»

 

در شهرک سعدی کتابخانه محلی زدیم

مصطفی رفتاری بچه محل چهارچشمه است اما متولد اردیبهشت69 در گناباد است. بچه‌ سربه‌زیر اهل کتاب که در مدرسه همیشه برای کتاب‌خوان نمونه‌بودن جوایزی را سر صف می‌گرفته است و البته شیطنت‌های ریز خودش را هم داشته است. بازگشت به آن روزهای کودکی طعم شیرین کتاب‌خوانی را در ذهن او تداعی می‌کند؛ «بچه بودم، 10سال هم نداشتم. با یکی از دوستان‌ هم‌محله‌ای‌ام به نام حامد حسین‌پور یک کتابخانه کوچک در زیرزمین خانه‌مان از کتاب‌هایی که داشتیم راه‌‌انداختیم. 

از حق عضویت‌ 25تومانی بچه‌های محله کتاب‌های بیشتری خریدیم و قفسه‌های کتابخانه را که از کمد‌های قدیمی چوبی بودند، گسترش دادیم. مبلغ حق عضویت را به صندوق قفل‌داری که برای این منظور در محل کتابخانه گذاشته بودیم می‌ریختند. ورودی کتابخانه از پارکینگ بود که بالای در آن، نام کتابخانه محله را روی مقوایی نوشته بودیم. 

یادم هست آن روزها کل دارایی گناباد از دو کتابخانه بزرگ در شهر بود. بچه‌های عشق کتاب محله ما «شهرک‌ سعدی» هم مثل خیلی از بچه‌های دیگر ساکن گناباد به کتاب دسترسی نداشتند و این شد که تصمیم به احداث آن کتابخانه گرفتیم. 

دو ماه قبل از جابه‌جایی خانه ما، کتابخانه تعطیل شد؛ کتاب‌ها بین ما و اعضای فعال و مدرسه تقسیم شد

یک سال بعد، وقتی قرار شد از آن خانه اثاث‌کشی کنیم، بیشتر دختران و پسران هم‌سن و سال خودمان در محله در آن کتابخانه عضو بودند. یادم هست صندوق عضویت پر شده بود. آن پول‌ها بین من و حامد تقسیم شد و تا مدتی پول توجیبی ما بود و صرف هله‌هوله کودکی‌مان شد. دو ماه قبل از جابه‌جایی خانه ما، کتابخانه تعطیل شد. کتاب‌ها بین ما و اعضای فعال و مدرسه تقسیم شد.»

 

خانه‌ مادربزرگ کار خودش را کرد

خانه مادربزرگ مصطفی رفتاری در روستای اصیل ریاب کاهگلی است و علت عشق اصلی او به تاریخ و گردشگری. ایوان بزرگی دارد و حیاط خیلی بزرگ‌تر. هر دو سوی حیاط ساخت‌و‌ساز شده است و اتاق‌های تابستانه و زمستانه دارد. مرغ و خروس و آن مطبخ قدیمی که تنور خانه است هم هنوز پابرجاست. مادربزرگ در آن تنور نان می‌پزد و هنوز هم زندگی روستایی در آن خانه در جریان است.

مصطفی می‌گوید: عید‌ نوروز هر سال کل فامیل می‌آمدند و در آن خانه دور هم جمع می‌شدیم. عشق من به تاریخ از همان جا شکل گرفت. خیلی خانواده‌ها از شهرهای مختلف آن روزها را نزد بزرگ‌تر فامیلشان در روستا می‌آمدند. مسجد و حسینیه روستا هیئتی دارد که قدمتش به نیم هزاره می‌رسد و متن تعزیه‌هایش از همان قدیم دست به دست گشته و آیین و رسم و نوحه‌هایش هنوز هم با همان کیفیت قدیم و خاص آن روستا اجرا می‌شود.

 

در سفرهایم سرگشته تاریخ می‌شدم

پدرش دوست داشت او بچه مهندس باشد اما خودش عاشق تاریخ و جغرافیاست. کاردانی عمران دارد و کارشناسی را در رشته مدیریت بازرگانی خوانده‌ است. مصطفی می‌گوید: از کودکی رشته تاریخ را دوست داشتم، این عشق در من بود تا دوره ارشد که تصمیم گرفتم تاریخ بخوانم و چشمم افتاد به مدیریت جهانگردی در فهرست درس‌های ارائه‌شده و دیدم تاریخ، سفر و جغرافیا دارد و با آن درس‌ها خیال‌پردازی‌هایم داشت محقق می‌شد.

مصطفی رفتاری از نقش تاریخ در سفرهایش می‌گوید، از اینکه در هر سفری این‌قدر رد تاریخ را می‌گرفت و خیال‌پردازی می‌کرد که گاهی خودش را هم در دوران گذشته بناهای تاریخی جا می‌گذاشت؛ «یادم است تابستانی خیلی گرم پیش از هجده‌سالگی، همراه خانواده برای بازدید تخت جمشید شیراز رفته بودم. آن روز من در تخت جمشید غرق شده بودم. غرق چیزهایی که معلم‌ها درباره آن گفته بودند، چیزهایی‌که در درس‌ها و کتاب‌ها خوانده و روایت‌هایی که شنیده‌ بودم . 

سرگشته و حیران تکه‌تکه‌ آن بنا این‌قدر در آن گشته بودم که وقتی به خودم آمدم دیگر هیچ بازدیدکننده‌ای آنجا نبود

عادتم بود که خوب به حرف‌های راهنما گوش می‌دادم و اگر بروشوری بود حتما مطالعه می‌کردم. من این‌قدر غرق شده بودم که خانواده بعد از کلی دنبال گشتن ناامید شده بودند و به این امید که محل اقامت را بلدم، رفته بودند. من سرگشته و حیران تکه‌تکه‌ آن بنا این‌قدر در آن گشته بودم که وقتی به خودم آمدم دیگر هیچ بازدیدکننده‌ای آنجا نبود. وقتی پیش خانواده رسیدم دلشان هزار راه رفته بود.»

کلاس برای من کوزه عسل بود

رفتاری از مقطع کارشناسی‌ارشد و جدی‌ترشدن گردشگری و سفر می‌گوید؛ «از سال98 تا بهمن 1400 دوران ارشدم در دانشگاه تهران طول کشید. گرچه درس‌ها در همان مقطع هم خیلی کاربردی نبود ولی دوره جذابی بود. بچه‌های هم‌دوره‌ام در مقطع کارشناسی‌ارشد همه فعالان گردشگری بودند، یا راهنما بودند یا مدیر هتل بودند یا متخصص گردشگری. انگار برای من که گردشگری را دوست داشتم آن کلاس کوزه عسل بود.» مصطفی رفتاری راهنمای گردشگری است. دوره‌های تخصصی‌ یک سال و نیمه این دانش را هم‌زمان با دوره ارشد دیده است و کلی خاطره خوب از آن دوره‌ها دارد.

 

بانیان اصلی انجمن گردشگری دانشگاه تهران

مصطفی به اتفاق دو دوست دیگرش سامان کیوان‌نیا و امیرحسین پاینده، نقش اصلی را در تشکیل انجمن گردشگری دانشگاه در سال1400 دارند و کلی دوره، برنامه و جشنواره برگزار می‌کنند که کل کشور از آن استقبال می‌‌کنند. آن‌ها اعضای اصلی ارائه طرح‌های گردشگری هم هستند و حدود 13نفر اعضای متغیر از استادان و دانشجویان دانشگاه‌های دیگر در جشنواره‌های مختلف‌ همراهی‌شان می‌کنند. دانشگاه بعد از تمام شدن درس‌هایشان در سال گذشته از آن‌ها خواسته است که باز هم در امور اصلی انجمن گردشگری در کنار بچه‌های جدید بمانند.

 

گردشگری مجازی می‌تواند نگاه دنیا به ایران را تغییر دهد


آیا گردشگری مجازی، یک گردشگر را به اندازه سفر واقعی اغنا می‌کند؟

گردشگری مجازی امکانی است که ما در دوران کرونا طرح‌ریزی کردیم که راه‌های سفر بسته بود. شاید درحقیقت هیچ چیز جای سفر حقیقی را نگیرد اما در مواقع اضطراری مانند کرونا یا در سفرهای پرهزینه یا دور که هر کسی نمی‌تواند برود، این سفر می‌تواند جایگزین شود. 

در شرایط عادی اما این سفر مجازی می‌تواند مکمل باشد، طوری که فرد قبل از سفر حقیقی، می‌تواند رزرو این سفر را انجام دهد از روی سایت و بازدید کند و اطلاعاتی درباره محل کسب کند. البته برای نزدیک‌کردن این سفر به سفر واقعی، امکاناتی قرار است به این پلتفرم اضافه کنیم. یک‌سری جلوه‌های محیطی مثل باد، سرما، گرما یا حتی رایحه‌ها و بوها تا فضا طبیعی‌تر شود. حتی عینک‌های واقعیت مجازی که پریسکوپ دارد و با چرخش سر زاویه دوربین را تغییر می‌دهد هم می‌خواهیم اضافه کنیم.

کم و کیف سفر مجازی چگونه است؟

دراین نوع از سفرها از پرنده‌های هدایت‌پذیر با کاربردهایی همچون فیلم‌برداری آنلاین و آفلاین از مکان‌های تفریحی، تاریخی و طبیعی استفاده می‌شود. این پهپادها بر فراز مکان‌های تفریحی به پرواز درمی‌آیند و تصاویر را با کیفیت عالی برای ایستگاه‌های محلی می فرستند. سپس با کمک لینک پخش مستقیم در اینترنت، در نمایی بسیار واقعی، تصاویر زنده دردسترس گردشگران مجازی قرار می‌گیرد که صدها و شاید هزاران کیلومتر با مکان هدف فاصله دارند.

 

از کاربرد‌های دیگر طرح گردشگری هوشمندتان بگویید.

این طرح در هر سایت گردشگری تاریخی، طبیعت و رویداد کاربرد دارد. مثلا یک همایش خاص، مثل جشن مهرگان یا مراسم محرم یا مراسم پیر شادیار کردستان که در اورامانات برگزار می‌شود و خیلی‌ها حضور در آن مراسم سختشان است، می‌توانند سفر مجازی را رزرو کنند و در آن مراسم حضور داشته باشند. در طبیعت‌گردی هم مثلا در یک آبشار خیلی خاص که صعب‌العبور است سفر مجازی به کار می‌آید.


ایده متاورس شما به چه شکل بود؟

متاورس ایده‌ای بود که یک‌ماهه جمع شد ولی بسیار خوب از کار درآمد و «سفر در زمان» نام گرفت. در این ایده فرد می‌تواند به‌طور مجازی دوره تاریخی خاصی را در مکانی تاریخی تجربه کند و در آن دوران تاریخی با شخصیت‌ها، مردمان و حتی حاکمان آنجا صحبت کند. اما اجرای این پروژه خیلی سخت است، برای اینکه خود متاورس یک علم تازه در دنیاست و تعداد محدودی کنفرانس و پژوهش درباره آن شده است.


به غیر از متاورس و گردشگری مجازی طرح دیگری داشته‌اید که عملی شده باشد؟

بله. ما ایده‌ای داریم به نام تورینو که استارتاپ است و خدمات ارائه می‌کند به آژانس‌های هواپیمایی و مسافران که به وسیله هوش مصنوعی، بهترین تور را برای گردشگر بسته به سلیقه‌ای که دارد معرفی می‌کند و از آن‌سو بهترین مسافر را هم به آژانس معرفی می‌کند.


گردشگری هوشمند چقدر می‌تواند ایران را به مردم بشناساند؟

خیلی می‌تواند کمک کند. من تصور می‌کنم این طرح برای گردشگری در ایران کارساز‌تر خواهد بود. ایران در دنیا بسیار قضاوت می‌شود. در دنیا خیلی‌ها ایران را با عراق یکی می‌دانند. وقتی کسی بتواند قبل از سفرش به ایران، سفری مجازی داشته باشد قطعا ذهنیتش تغییر می‌کند و برای سفر به ایران مشتاق‌تر می‌شود.


آیا طرح گردشگری مجازی شما یا متاورس در حال اجراست؟

خیر، برای اینکه ضروری‌ترین موردی که ما در این طرح‌ها نیاز داریم اینترنت پرسرعت است چون کاربر خودش سرعت و جهت پهپاد را باید تغییر دهد که در حال حاضر این امکان وجود ندارد. این بزرگ‌ترین چالش است و چالش‌های دیگری هم وجود دارد ولی طرح گردشگری مجازی‌‌مان به‌طور آزمایشی در قلعه «ابراهیم‌خان» از توابع شهرستان نجف‌آباد با موفقیت انجام شده است.


شما در کشورهای مختلفی مطرح شده‌اید. آیا در کشورهای دیگر یا ایران حامی مالی داشته‌اید؟

نه. در ایران حامی مالی نداشتیم. بودند کسانی که در کنارمان بودند و کمکمان کردند. ما از دانشگاه به ترکیه رفتیم اما با اینکه نام دانشگاه مطرح شد همه هزینه‌ها را خودمان دادیم. سازمان مالکیت معنوی اختراعات جهان و فدراسیون جهانی مخترعان، حامی این جشنواره‌ها هستند و در ایران هم شعبه دارند و فقط هماهنگی‌ها را انجام می‌دهند. 

شاید چند جشنواره اول که رفتیم کسی ما را نمی‌‌شناخت اما حالا در دنیا همه ما را می‌شناسند. کسی که حامی ما شود، اسمش در گروه ما قرار می‌گیرد و نامش مطرح می‌شود. ما حامی مالی را بیشتر برای حضور در جشنواره‌ها می‌خواهیم چون هزینه‌ها خیلی زیاد است و برای کشورهای اروپایی داشتن ویزا و... لازم است.


جشنواره‌هایی که تا حالا شرکت کرده‌اید و رتبه شما چه بوده است؟

جشنواره ترکیه با نام «یک ایده؛ یک دنیا» اول اردیبهشت ماه امسال برگزار شد که ما در آن جشنواره با ارائه طرح گردشگری مجازی مدال طلا کسب کردیم. بعد جشنواره لهستان با نام«رویداد بین‌المللی ایده و فناوری» بود که خرداد برگزار شد و باز هم با ارائه همان طرح مدال طلا کسب کردیم. اینجا هم دقیقا همان طرح گردشگری مجازی مطرح شد. 

در مردادماه نیز در جشنواره «اختراعات و نوآوری» آمریکا دو تا ایده گردشگری مجازی و متاورس را مطرح کردیم که در متاورس برنز آوردیم و برای گردشگری مجازی دوباره اول شدیم. بعد از این مرحله جشنواره «اختراعات و نوآوری» انگلستان بود که در مهرماه برگزار شد و برای گردشگری مجازی مدال نقره و جایزه ویژه را کسب کردیم.


آیا می‌توان از گردشگری هوشمند درآمدزایی کرد؟

بله، کسی که می‌خواهد از این طرح استفاده کند می‌تواند بازدید نیم‌ساعته خود را رزرو کند که به شکل استارتاپ با پرداخت هزینه انجام می‌شود. می‌شود شغل‌های دیگری در کنار این تعریف کرد. کلی راهنمای گردشگری، طراحان گرافیکی، اپراتور سرور و مدیریت پهپاد برای این طرح لازم است چون نمی‌شود 100در صد مدیریت پهپاد را به دست بازدیدکننده سپرد.


در حال حاضر گردشگری هوشمند در دنیا چقدر مطرح است؟

این موضوع در دنیا مطرح شده است اما بیشتر به‌طور آفلاین اجرا شده است. حتی موزه‌ها بازدید مجازی دارند که می‌توان360درجه هم تصویر را چرخاند.


آیا از شیوه مجازی می‌توان برای زیارت مشهد هم استفاده کرد؟

بله، وقتی کسی به مشهد سفر می‌کند اولین هدفی که دارد زیارت امام رضا(ع) است. می‌تواند همین زیارت به‌طور مجازی باشد برای کسانی که از کشورهای دیگر یا شهر‌های دیگر نمی‌توانند سفر حقیقی به مشهد داشته باشند. در کنار آن می‌توان جاذبه‌های دیگر مشهد را معرفی کرد. در خراسان چون زرشک و زعفرانش هم مطرح است؛ می‌شود حتی در فصل برداشت زعفران، پهپادهای پرنده را مستقر کرد.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44