کد خبر: ۸۹۱۳
۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰

نجات یک کلاس‌چهارمی

امیرحسین شیخ‌زاده، نوجوان دوازده‌ساله و کاراته‌کار است که کمتر از دو سال است که کاراته را شروع کرده، اما در همین مدت هفت‌مقام استانی و سه‌مقام کشوری به دست آورده است.

«هیچ‌وقت یک کاراته‌کار شروع کننده مخاصمه نیست. خشم، شادی، غم، غرور.. هیچ حسی نباید محرک من برای مبارزه باشد. زورش را دارم، اما هیچ‌وقت به دیگران آسیب نمی‌زنم.» اینها بخشی از صحبت‌های امیرحسین شیخ‌زاده، نوجوان دوازده‌ساله و کاراته‌کار محله سیدرضی است. او کمتر از دو سال است که کاراته را شروع کرده، اما در همین مدت هفت‌مقام استانی و سه‌مقام کشوری به دست آورده است.

 

کلاس ششمی‌های زورگو

امیرحسین از کودکی به کاراته علاقه داشت و کم‌و‌بیش حرکات آن را در خانه تمرین می‌کرد. او می‌گوید: تابستان ۱۴۰۱ برای گذراندن اوقات فراغت در کلاس‌های کاراته ثبت‌نام کردم، اما مهر ۱۴۰۱ که برای اولین‌بار در مسابقات استانی شرکت کردم و مقام سوم را به دست آوردم، علاقه و انگیزه‌ام بیشتر شد و تمریناتم را تا دو‌برابر افزایش دادم.

او آبان همین سال نیز در مسابقات سبک‌های آزاد هیئت کاراته استان در رده سنی نونهالان مقام سوم را به دست می‌آورد و تمریناتش را طوری ادامه می‌دهد که تابستان‌۱۴۰۲ برای اولین‌بار راهی مسابقات کشوری می‌شود و مقام اول مسابقات سبک‌های آزاد نونهالان را به دست می‌آورد.

او که در مدرسه و بین دوستانش به‌عنوان فردی قوی و رزمی‌کار شناخته شده است، می‌گوید: من هیچ‌وقت در دعوا‌های درون مدرسه، تکنیک‌هایی را که بلدم به کار نبرده‌ام. حتی حرکات نمایشی هم برایشان اجرا نکرده‌ام، اما دوستانم خودشان از من حساب می‌برند.

امیرحسین یاد گرفته است بدون اینکه به دیگران آسیب بزند، از مظلوم دفاع کند. او تعریف می‌کند: یک بار در مدرسه چهارتا کلاس ششمی ریختند سر یک دانش‌آموز کلاس چهارمی و جامدادی‌اش را گرفتند. من که این صحنه را دیدم، رفتم از کلاس چهارمی دفاع کردم و بدون اینکه به آنها آسیبی بزنم، جامدادی را از آنها پس گرفتم و به صاحبش دادم.

 

پیداکردن قهرمانی که مصاحبه‌اش را خوانده بودم

او یک خواهر ده‌ساله هم دارد که در عالم خواهر و برادری گاهی دعوایشان می‌شود و خواهرش حسابی حرصش را د‌رمی‌آورد. امیرحسین در چنین مواقعی به خواهرش می‌گوید: خیلی دلم می‌خواهد بزنمت، اما این کار را نمی‌کنم و بعد به داخل اتاقش می‌رود.

امیرحسین که این خویشتن‌داری‌ها را از استادش شیهان حسین سعیدی یاد گرفته است، می‌گوید: شیهان سعیدی تکنیک‌های زیادی یاد دارد، اما هیچ‌وقت برای احساس خودش آنها را به کار نمی‌برد. در‌مقابل هر وقت لازم باشد و کسی نیاز به کمک داشته باشد، مثل یک قهرمان وارد عمل می‌شود و از مظلوم دفاع می‌کند.

او خاطرات شهرآرایی هم دارد و تعریف می‌کند: وقتی هنوز خودم به کلاس‌های کاراته نمی‌رفتم، در روزنامه شهرآرا گفت‌وگوی یکی از قهرمانان کاراته را خواندم و آن‌قدر برایم جذاب بود که بعد از شروع تمرینات کاراته، در هر مسابقه‌ای شرکت می‌کردم، دنبال آن قهرمان بودم تا از نزدیک ببینمش. آخر هم پیدایش کردم و با او عکس یادگاری گرفتم.

* این گزارش پنج‌شنبه ۳۰ فروردین‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۴۵ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.

ارسال نظر