احمد شرفخانی تعریف میکند: سر خیابان منتظر تاکسی ایستادم. مسیر را میگفتم و پول را نشانشان میدادم، اما ماشینی با این پول کم توقف نمیکرد.
سرهنگ محمد باری، از فرماندهان جبهه و جنگ، از روزهای سرد دیماه ۶۰ تا ۲۹مرداد۶۹ همراه هشتسربازش اسیر شد؛ اسارتی که دردش از دردهای بسیار زمان رزمندگیاش چندینبرابر بدتر بود.
رمضانعلی خردمند میگوید: یکی از موضوعاتی که سبب ناراحتی سربازان شده بود، نان بیکیفیت بودکه هفتگی از تهران میآمد. درجریان بازدید فرماندهان عالیرتبه ارتش ، موضوع نان آجری مطرح شد.
سال۱۳۷۵ بود که واقعه تلخ سقوط هواپیمای ارتش جمهوری اسلامی ایران در اثر برخورد با کوههای بینالود رخ داد و ۸۸ نفر به شهادت رسیدند. امیر سرتیپ محمدمهدی گلابچی یکی از شهدای آن حادثه بود.
غلامحسین لورزئی ارتش ی زمان شاه است که مسئول حفظ امنیت نقاط حساسی میشود؛ از جمله صدا و سیما و باغ ملکآباد که محل اقامت شاه و خانوادهاش در زمان آمدن به مشهد بوده است.
محمدحسین قویدل میگوید: دوقانها الاغهایی بودند که قاچاقچیها تربیت میکردند. حیوان بدون سوار از سرخس به افغانستان میرفت. آن سوی مرز مواد بارش میکردند و دوباره همین راه را برمیگشت.
سرهنگ سیدکاظم فرتاش، فرماندار نظامی سوسنگرد در جنگ تحمیلی بوده، او کسی است که سالها با دکتر چمران در جبههها خدمت کرده و خاطرات آن دوران را بهخوبی به یاد دارد.