الهه قاسمینژاد، متولد سال ۱۳۶۶، اهل شیروان و کارشناس رشته بیهوشی بوده و از دوره دبیرستان به همراه خواهر دوقلویش (الهام قاسمینژاد) با جشنواره خوارزمی و بحث اختراعات آشنا شده است. وی از سال ۱۳۸۶ بهطور رسمی عضو کانون مخترع ان ایران است که دفتر آن در محله وکیلآباد واقع شده است. الهه قاسمینژاد تاکنون سه اختراع ثبتشده دارد، مدال نقره مسابقات بینالمللی اختراعات سال ۲۰۱۱ لهستان را از آن خود کرده و یکبار هم بهعنوان جوان برتر استان خراسان رضوی برگزیده شده است.
مصطفی کاربخش، جوان محله شهیدآوینی که از کودکی ماشینهای چوبی میساخت، اکنون موفق به ساخت یک مینی ولوو شده است.
کسانی که هر روز زمان زیادی از وقتشان را در فضای مجازی می گذرانند و کلیپ های با کپشن (زیرنویس) «کلیپ سمی» یا «هیولاهای دهه هشتادی و نودی» را می بینند دو دسته اند.
حمید و دوست نوجوانش، علی رحمت، مدتها روی طرح مین نوری تحقیق کرده بودند. انواع مینهای تیایکس. ۵۰، پومز، والمرا، ضدخودرو و... را بهخوبی میشناختند و به مکانیسم پیچیده آنها آشنا بودند. دانش فنی و تجربیات قبلی باعث شده بود که این دو نوجوان، طرح مبتکرانهای را پیریزی کنند. مکانیسم عمل مین نوری با سیستم فتوسل بود. حمید و علی به روشن و خاموششدن خودکار چراغهای برق شهری همزمان با تاریک و روشنشدن آسمان دقت کرده بودند. پس درباره فتوسل تحقیق و طرحی تهیه کردند که این مدار را شبیهسازی و فعال کنند، آنهم به اندازهای کوچک که بتوانند آن را در یک مین جاسازی کنند. طرح بینظیری بود؛ میشد این سنسور مینیاتوری را روی هر نوع مینی سوار و آن را به یک مین الکترونیکی تبدیل کرد که قابل خنثیشدن نیست؛ چون به محض کناررفتن خاک و رسیدن نور به سنسور الکترونیکی، منفجر میشد.
نقاشها معمولا امضای خودشان را پای کار میزنند، مرمتکارها قسمتی را که مرمت کردهاند با رنگ و اشکال مختلف از بنای اصلی متمایز میکنند. خلاصه هر هنرمندی ردی از خودش را در اثرش به جا میگذارد، اما او میگوید: «هنر ما در دیدهنشدن است، در فراموش شدن. جوری که انگار از ابتدا نه قالی آسیب دیده است و نه رفوگری آن را رفو کرده است.» او که میگویم منظورم «مجتبی راشدی» است. رفوگر خیابان چمن متولد1352 است و از 10 سالگی وارد این شغل شده است و الان با تجربه، قدیمی و کارکشته این کار محسوب میشود.
هنرمندی که هم نقاشی میکشد و هم معرقکاری میکند اما رفوگری را هنر و پیشه اصلی خود میداند. پیشه پدری که با جان و دل آن را ادامه داده است. او که علاوهبر تسلطش در رفوگری، 2دستگاه هم در همین زمینه ساخته است، گپ و گفتی داشتیم تا از چم و خم این هنر مغفول مانده و کمتر شناخته شده سر در بیاوریم.
حالا مدتهاست که دانشآموز خوب دیگر آن دانشآموزی نیست که از صبح تا شب سرش توی درس و کتاب باشد، خط اتوی لباس فرم مدرسهاش از چند فرسخی معلوم باشد. حالا همه اینها جای خودش را داده به خلاقیت، ایدهپردازی و خیلی وقتها هم چارچوب شکنی و بلندپروازی! بچههای مدرسه المهدی مصداق بارز این صفتها هستند. بچههای گروهِ (آیسیاسای) ۴ نفر از همین دانشآموزان خلاق هستند که درست سال 1397هدفشان را تعیین کردند و فهمیدند که از دنیا چه میخواهند. زهرا ابراهیمی، سمانه قاسمی، سمیه حلاج و ستاره چزگی دستگاهی را اختراع کردهاند برای تولید آب سالم!
قوطی گوش پاککن، 4تا خودکار، پاککن و یک آرمیچر همین! آقای خرچنگ جدیدترین دستسازه امیرعلی است که با همین چند قلم آن را ساخته است. روباتی کوچک و ساده که روی کاغذ میچرخد و با پاهایش که 4تا خودکار هستند نقاشی میکشد. امیرعلی منتظریان وقتی از آقای خرچنگ حرف میزند چشمهایش از خوشحالی برق میزند و با اشتیاقی وصفناشدنی از نحوه ساخت آن میگوید. او هنوز ١٢سالش کامل نشده است اما با همان زبان نوجوانیاش میگوید مسیر علاقهاش را پیدا کرده است.