کد خبر: ۷۵۰۱
۰۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۰

در جست‌وجوی هویت تاریخی «دَرَوِی»

گزارشی تاریخی و مستند درباره پیشینه ۱۰۸ ساله یکی از محلات محروم مشهد که برای اولین‌بار اطلاعاتش منتشر می‌شود.

اگر به خاطر داشته باشید، هفته گذشته هنگام بحث درباره تاریخ «امین‌آباد»، گفتم که اطلاعات ما درباره مزارع و روستا‌های نواحی شمالی مشهد که امروز بخش مهم آن‌ها به قسمتی از شهر تبدیل شده است، چندان گسترده نیست. به‌دلایلی که فعلا به آن‌ها کاری نداریم، کنکاش درباره پیشینه تاریخی این روستا‌ها و مزارع نیز، در دهه‌های اخیر که چنین مطالعاتی موضوعیت یافته، رونقی نداشته است و این کاستی، ضرورت پرداختن به تاریخ این بخش‌ها را روشن می‌کند.

واقعیت آن است که بیشتر ما، وقتی می‌خواهیم درباره هویت مشهد امروز صحبت کنیم، همیشه درپی محصور کردن خود پشت بارو‌های مشهد قدیم هستیم و گامی برای شناخت دیگر مناطق برنمی‌داریم، غافل از آنکه قسمت مهمی از تاریخ و پیشینه مشهد که بن‌مایه شکل‌دهنده به هویت این شهر است، به همین مزارع و روستا‌های تازه به‌شهرپیوسته مربوط می‌شود و می‌تواند سهم بزرگی در بازسازی هویتی مناطق مختلف مشهد داشته باشد. بگذریم. امروز می‌خواهیم با هم سری به تاریخ یکی از مناطق محروم مشهد بزنیم؛ منطقه‌ای که یافتن رد و نشان مربوط‌به آن کمی دشوار است؛ «کوی دَرَوِی» یا در گویش محلی «دِرِوِی».


مکان یابی تاریخی دروی

کوی دروی، منطقه‌ای در شمال شهر مشهد است؛ جایی در حاشیه خیابان رسالت که اراضی آن از کنار «میدان بار نوغان» تا محدوده قریه عطار امتداد دارد. تطبیق دادن محدوده کوی دروی با مزارع یا روستا‌های قدیمی این منطقه، کمی مشکل است، حتی ریشه نام این محل، چندان مشخص و معلوم نیست.

در این محدوده و اطراف آن، چند مزرعه و روستای قدیمی، ازجمله «کلاته ملاعلی»، «دیش دیش»، «علی آباد سیسک»، «ردّه»، «عطار»، «جوفروش» و «درآبد خزانه دار» وجود داشته است که بیشترین تطبیق مکانی و البته اسمی، میان دروی و درآبد خزانه دار برقرار است؛ به همین دلیل به سراغ اسناد تاریخی می‌رویم تا بتوانیم سرنخی از روستا یا مزرعه درآبد پیدا کنیم و اطلاعاتی درباره وضعیت کوی دروی در سده‌های قبل به دست آوریم.


سند نخست: درآبد، بخشی از تبادکان

تا جایی که نگارنده جست وجو کرده، قدیمی‌ترین سندی که در آن از «درآبد» نام برده شده است، سندی مربوط به سال ۱۳۳۳ قمری (۱۲۹۴ خورشیدی) یعنی چیزی حدود ۱۰۸ سال قبل است. این سند قدیمی که با شماره ۱۰۳۴۷۵ در مرکز اسناد آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود، دعوایی را میان شخصی به نام اسماعیل با کربلایی حسن زارع گزارش می‌کند که هر دو از اهالی منطقه درآبد بوده اند. در این گزارش که محمدعلی خان سالارنصرت، رئیس نظمیه وقت، خطاب به نایب التولیه آستان قدس نوشته است، درآبد، بخشی از «بلوک تبادکان» شناخته می‌شود.

بلوک تبادکان از قدیمی‌ترین نواحی اطراف مشهد است که در گستره تقسیم بندی‌های منطقه‌ای این ناحیه، دست کم از دوره تیموری رسمیت داشته است. در کتاب جغرافیای حافظ ابرو، وی «بلوک تبادکان» را شامل «قریه نوقان»، «قریه سرجرد»، «قریه حنظل آباد» (احتمالا هندل آباد فعلی)، «قریه میمد»، «قریه شهرآباد»، «قریه فارمد»، «قریه مرغوانان»، «قریه فرهادجرد»، «قریه روستاباد» و «قریه شهرآباد» می‌داند که افزون بر این، شامل «سی چهل مزرعه معمورِ آبادان» نیز بوده است و به احتمال بسیار زیاد، باید درآبد را یکی از همان مزارع «معمور آبادان» بدانیم که بیشتر آن ها، حالت موقوفه داشته اند.


سند دوم: ردپای شازده‌های قجری

گزارش دومی که از نظر تقدم تاریخی می‌توان به آن استناد کرد، سندی با شماره ۶۶۶۱۱ در مرکز اسناد آستان قدس رضوی است که به سال ۱۳۰۸ خورشیدی تعلق دارد. در این سند که محتوای آن مربوط به یک دعوای حقوقی بر سر چاه‌های قنات منطقه درآبد است، اراضی «گازرگاه» بخشی از زمین‌های درآبد دانسته شده و حدود سی چاه قنات مهم منطقه در آن‌ها قرار داشته است.

براساس این سند، افزون بر مالکیت آستان قدس بر اراضی درآبد، شخصی به نام «میمنت الملوک» نیز صاحب بخش‌هایی از اراضی است که برای طرح دعوای حقوقی، شاهزاده عباس میرزا سهامی را وکیل خود قرار داده است. تا جایی که می‌دانیم، عباس میرزا سهامی از ملاکان مشهور خراسان بوده و در اطراف مشهد و خواف، زمین‌های فراوانی داشته است.

زنده یاد دکتر قاسم غنی در خاطراتش، عباس میرزا سهامی را فردی خیر و واقف معرفی می‌کند. میمنت الملوک نیز تاجایی که نویسنده این سطور جست وجو کرد، یکی از شاهزاده‌های قجری است؛ دختر رضاقلی خان دولو قاجار و افسرالملوک که اطلاعات زیادی درباره وی پیدا نمی‌شود.

در این سند بسیار مهم، اما نکات جالب توجهی درباره وضعیت «درآبد» یک قرن پیش، وجود دارد؛ نخست اینکه منطقه درآبد دارای «داروغه» مخصوص به خود بوده است تا امور اراضی را انتظام بدهد، به دعاوی احتمالی رسیدگی کند و نیز، به عنوان معتمد حکومت، به تأیید یا رد گزارش‌های موردنیاز بپردازد.

دوم آنکه بخش مهمی از چاه‌های چند رشته قنات راهبردی، در اراضی منطقه درآبد قرار داشت و از این نظر، باید درآبد را منطقه‌ای تأثیرگذار بر تاریخ تأمین آب این ناحیه بدانیم.

سوم اینکه در سند مذکور، برای درآبد، هم از لفظ مزرعه و هم از واژه قریه، استفاده شده است که به نظر می‌رسد بتوان آن را دلیلی بر سکونت دائمی در این منطقه دانست. چهارم اینکه مطابق مندرجات سند، افزون بر گازرگاه که پیش‌تر به آن اشاره کردیم، «جهان آباد» نیز بخشی از منطقه درآبد محسوب می‌شود و دست بر قضا، تعداد زیادی از چاه‌های قنات در همین منطقه جهان آباد قرار دارد که حدود تقریبی آن را فعلا نمی‌دانیم و پنجم اینکه در تقسیم بندی‌های اداری یک قرن پیش، درآبد در ناحیه ۹ بلوک تبادکان قرار می‌گرفت.

سند سوم: کشف رابطه درآبد با خاندان ثابتی

اما سند سوم که با شماره ۹۵۷۰۴ در مجموعه اسناد آستان قدس رضوی نگهداری می‌شود، مربوط به سال ۱۳۰۹ خورشیدی و دعوای حقوقی میان مسعود ثابتی و آستان قدس رضوی است که طی آن، دادگاه بر ادعای آستان قدس، مهر تأیید می‌زند. در این سند، مسعود ثابتی از ادعای مالکیت خود بر بخشی از مزرعه درآبد، صرف نظر می‌کند و تعهد می‌دهد که درصورت اقدام برای توسعه تعداد چاه‌های قنات در منطقه جهان آباد، حتما رضایت آستان قدس را جلب کند.

طبق این سند، مانند سند قبلی، جهان آباد و چاه‌های آن، بخشی از محدوده روستای درآبد است. اما نکته جالب توجه، مالکیت مسعود ثابتی بر بخشی از این اراضی است. مسعود ثابتی، وابسته به خانواده‌ای مشهور در مشهد دوره قاجار بود. پدر وی، «سیدسعید عرب»، از اعراب طایفه «آل ثابت» در عراق عرب محسوب می‌شد که در زمان ناصرالدین شاه به ایران آمد و به فرمان شاه، مدتی نایب التولیه آستان قدس رضوی بود.

سیدسعید در مشهد، اراضی بسیاری را خرید و طولی نکشید که خانواده وی در زمره مالکان بزرگ خراسان قرار گرفتند. مسعود ثابتی در سال ۱۲۷۶ خورشیدی در مشهد به دنیا آمد و بعدها، با تکیه بر نفوذ اقتصادی و سیاسی پدرش، به مجلس شورای ملی هم راه یافت و مدتی وکیل بجنورد بود.

او پس از مدتی وقفه در فعالیت‌های سیاسی، در دوره پهلوی اول، دوباره وارد گود سیاست شد و به قوام السلطنه و حزب دموکرات در دهه ۱۳۲۰ پیوست و نماینده مشهد در مجلس بود. ثابتی با نوه مظفرالدین شاه ازدواج کرد و نزدیکانش، او را مردی خیر توصیف کرده اند. برادر وی، علی مؤیدثابتی، نماینده ادوار مختلف مجلس شورای ملی است که برای اهل تاریخ و ادب، فردی شناخته شده است.


در جست‌وجوی هویت تاریخی «دَرَوِی»

 

ورود به عصر «دروی»

دقیقا نمی‌دانیم چه زمانی نام درآبد از صفحه تاریخ محو شد و دروی جای آن را گرفت. قدر مسلم آن است که با توسعه مشهد، این منطقه نیز به تدریج مسکونی شد، اما کسانی که در آن سکنا گرفتند، بیشتر شامل کارگران مستضعفی می‌شدند که پس از اصلاحات ارضی، از روستا‌ها به شهر آمده و درپی کار بودند. ازآنجاکه منطقه دروی تا مدت‌ها بیرون از محدوده شهری قرار داشت، این خانواده‌ها از کمترین امکانات رفاهی محروم بودند و در وضعیت بسیار بغرنجی زندگی می‌کردند.

احتمالا نخستین اقدام عمرانی در نزدیکی منطقه دروی، با احداث و افتتاح «میدان بار نوغان» در مرداد ۱۳۵۲ به سرانجام رسیده است. طبق گزارش «کمال خجندی» (شهرآرانیوز، ۱۷ اسفند ۱۴۰۱) و به نقل از «حاج عباس نجاریان»، از بارفروشان قدیمی میدان، بنای این مرکز اقتصادی را عطاءالله مهاجرانی، برادر حشمت مهاجرانی، فوتبالیست مشهور مشهدی، ساخت و به دلیل استقرار بانک و تعدادی از مراکز موردنیاز خدماتی، به مکان مراجعه مردم منطقه دروی و اطراف آن برای تهیه ارزاق و نیز، رفع نیاز‌های اداری تبدیل شد، با این حال تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی، تغییر درخورتوجهی در ساختار اجتماعی و نیز شاکله بافت شهری دروی رخ نداد.

در سال ۱۳۶۴ خورشیدی، دروی به عنوان منطقه‌ای بسیار محروم، در حاشیه شهر مشهد، محل توجه نهاد‌های مختلف، ازجمله شهرداری قرار گرفت. در آن زمان، جمعیت دروی به چیزی حدود ۵ هزار خانوار بالغ می‌شد. (گزارش روزنامه خراسان/ ۱۷ آبان ۱۳۶۴). مدتی بعد، انتشار مصاحبه روزنامه خراسان با حجت الاسلام والمسلمین غلامعلی مؤمنی، امام جماعت مسجد، ولی عصر (عج) در این منطقه، باعث شد بخش‌های بیشتری از محرومیت حاکم بر منطقه آشکار شود.

در این مصاحبه که ۲۰ دی ۱۳۶۴ انتشار یافت، اشاره‌های مختصری به تاریخ دروی پیش از انقلاب شده است؛ اشاره‌هایی که هرچند محدود به نظر می‌رسد، می‌تواند در بازشناسی سیمای تاریخی منطقه مؤثر باشد.

حجت الاسلام و المسلمین مؤمنی در این باره گفته است: «محله دروی تا چند سال قبل از انقلاب، محیطی مستعد برای کشاورزی بود و بیشتر یکی از مراکز کشت گندم و صیفی کاری در اطراف مشهد محسوب می‌شد، اما با انقلاب آمریکایی شاه خائن (منظور انقلاب سفید و اصلاحات ارضی در اوایل ۱۳۴۰ خورشیدی است) و تقسیم اراضی آن، در بعد دیگر، گسترش شهر و هجوم فرهنگ شهرنشینی، این محله به مرور از هیبت روستایی، خارج و اراضی کشاورزی آن به مناطق مسکونی تبدیل شد که از آن هنگام، اراضی محله دروی با قولنامه عادی خریدوفروش می‌شود».

مؤمنی می‌افزاید که این وضعیت، یعنی نبود سند یا قولنامه معتبر ملکی، باعث شد شهرداری به توسعه زیرساخت‌های شهری در این منطقه، توجه نکند. با انتشار این اخبار، فعالیت‌های عمرانی و شهرسازی در دروی آغاز و برای نخستین بار، مدارسی در همه مقاطع در آن ساخته شد. در سال‌های بعد، این خدمات توسعه یافت و شرایط زندگی در این منطقه قدیمی را برای ساکنانش، بسیار آسان‌تر کرد. امروز دروی یکی از مناطق پرجمعیت شمال شهر مشهد است.


* این گزارش سه‌شنبه ۷ آذرماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۰۹۵ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44