نیزه بهدلیل قرار گرفتن در محور شرقی مشهد، یکی از گذرگاهها و مراکز عبور مهاجمانی بود که از هزاره اول قبل از میلاد تا دوره قاجار، با مبدأ سرزمینهای ماورای رود اترک، به داخل خراسان میتاختند.
قدر مسلم آن است که مشهد، دستکم تا دوره تیموری، کارگاه کاشیسازی نداشته است و کاشیهای مربوطبه قبل از این دوره، در شهرهای دیگر ساخته و به مشهد حمل میشدند. کارگاه خاندان ابوطاهر در کاشان، در این دوره، یکی از مراکز مهم تولید کاشی در ایران بود.
قدیمیترین سندی که در آن اسمی از مزرعه نخودک برده شده، سندی مربوطبه سال ۱۰۹۹ قمری و دوره شاهسلیمان صفوی است که در آن به موضوع پرداخت وجوه از محل درآمد مزرعه نخودک، اشاره شده است.
شهرت مزرعه نکاح در میان مردم مشهد بیشتر بهدلیل آبوهوای دلچسب و باغهای مصفای میوه آن بود؛ بهطوریکه این باغات یکی از تفرجگاههای مهم مشهدیها به حساب میآمد.
کلاته مشهدقلی از سال ۱۳۸۵، به بخشی از محدوده شهری مشهد تبدیل شد و پیش از آنکه شکل عوض کند، سه قلعه با سه در بزرگ داشت؛ قلعههایی بدون نگهبان که دروازه آنها از ساعت ۹ شب بسته میشد.
روستای قدیمی بحرآباد با فوت مجتهد بزرگ مشهد میزبان یکی از حوادث ناگوار عهد مشروطه در مشهد شد؛ روستایی که قدمتش، بیش از این حرفهاست؛ روستایی قدیمی که امروز در منطقه ۱۰ قرار دارد.
نخستینبار تشکیلات شربتخانه در دوره صفویه و ایام فرمانروایی شاهعباس اول راهاندازی و در سال ۱۳۰۸ خورشیدی، برچیده و مسئولیتهای آن به دیگر بخشهای تشکیلاتی آستانقدس محول شد.
مهدی سیدی مینویسد: «این روستا در حاشیه شمال شهر مشهد و جوار موقوفات آستانقدس واقع بود. چون صحرایی موقوفه نبوده، نامش در وقفنامهها نیامده و قدمتش نامعلوم است».