محله طبرسی شمالی

محله
منطقه ۳ 

طبرسی شمالی

محله طبرسی شمالی که در انتهای همین بولوار قرار دارد؛ از حدود دهه‌۸۰ به حوزه شهری مشهد پیوست. هنوز هم نیمی از اراضی محله کاربری کشاورزی دارد. در روزگاری که هنوز این محله جزو محدوده شهری نبود، بین مردم به کوی امام‌رضا (ع) معروف بود. دلیل این نام‌گذاری دیده‌شدن گنبد حرم مطهر امام‌رضا(ع) از کوچه‌های محله بود که مردم از همین‌جا به امام‌رضا (ع) سلام می‌دادند.

محله طبرسی شمالی
مجری‌گری برای مهدی کامکار از خدمت به زائران پیاده شروع شد
در خانه نشسته بودم که از کانون زنگ زدند و گفتند آب دستت است، بگذار زمین و خودت را برسان. بلافاصله به کانون رفتم. بچه‌ها می‌گفتند برای اجرای مراسمی باید به نمایشگاه بین‌المللی برویم. اصلا آمادگی اجرا نداشتم، اما درمقابل عمل انجام‌شده قرار گرفته بودم و باید روی صحنه می‌رفتم.
شهید معین قدمیاری، جوان دهه هشتادی که مدافع وطن شد
دوره آموزشی اش را  در پادگان محمد رسول الله(ص) بیرجند به پایان رساند، سپس برای ادامه خدمت به هنگ مرزی زابل منتقل شد؛ جایی که حداقل میان نظامیان و سربازان وظیفه، به ناامنی و درگیری و تقدیم شهدای بسیار شناخته شده است. با این حال معین خم به ابرو نیاورد و بدون هیچ گلایه ای حتی به خانواده، مشغول خدمت شد تا اینکه سحرگاه چهارشنبه 16آذر در برجک نگهبانی مرز به دست اشرار به شهادت رسید.
شکوفایی استعدادهای نوجوانان در ریحانة‌الحسین(ع)
هیئت ریحانة‌الحسین(ع) سال‌ها پیش راه‌اندازی شده و محلی برای کارهای فرهنگی جوانان است اما آقا علیرضا درباره اینکه چرا به فکر راه‌اندازی و اداره هیئتی مذهبی افتاده است، می‌گوید: جاذبه امام حسین(ع) هر قلبی را به خود متمایل می‌کند و می‌تواند کانونی برای گرد هم آمدن هر قشری بشود که بزرگ‌ترین کارها را هم انجام دهند.
کوچه قطار شهری
بافت عجیب و کوچه‌های تودرتوی معبر طبرسی شمالی 46 خود اهالی را خیلی وقت‌ها سر درگم می‌کند؛ چه برسد به یک غریبه! ساکنان می‌گویند این بافت محصول ساخت‌وساز مردم در زمین‌های کشاورزی قدیم است و برای زندگی مناسب نیست اما به آن خو گرفته‌اند. چهارمتری سجاد و کوچه شهید شاهانی نام قدیم این معبر است که حالا به واسطه مجاورت با ایستگاه قطار شهری، بین عموم مردم به کوچه قطار شهری مشهور است.
همسایه‌های خوب خانه خدا
به مردم که اعتماد کنیم، همه چیز درست می شود. حاج آقا علیرضا نظری این را می گوید و از این جریان تجربه های شیرینی به خاطر دارد. تعریف می کند: فرصت خوبی بود که هرکس خودش را محک بزند. مردم اینجا شاید سرمایه دار و پول دار نباشند اما تا دلتان بخواهد مرام دارند. موردی داشتیم یک از اهالی ارثیه ده میلیونی ای را که به او رسیده بود بخشید یا دانش آموزی همه پول توجیبی اش را که داخل قلک جمع کرده بود برای ساخت مسجد اهدا کرد. یکی هم پول درها و پنجره ها را داد. مرحوم محمدعلی نوروززاده خانه اش را وقف کرده بود که از محل فروش آن بخشی از هزینه ها جفت و جور شد.
کنار قدیمی‌ها مانده‌ایم
برای نوشتن از ستون همسایه‌به‌همسایه با شما به هر گوشه از شهر می‌آییم. این هفته قرعه محله‌گردی ما برای پیدا کردن همسایه خوب به نام خیابان طبرسی شمالی60 افتاده است. پرس‌وجو از جوان‌تر‌ها و مسن‌های محله ما را به سوی سوپری محله سوق می‌دهد. بعد هم سمت دو همسایه دیگر که در کوچه مورد احترام هستند.
پاکبانی که با مرگش زندگی بخشید
حتی با مرگ طبیعی نیز تا 48 ساعت می‌توان برخی اعضای بدن مانند قرنیه، دریچه قلب، استخوان و تاندون متوفی را اهدا کرد. برای همین، پزشکان به خانواده ابراهیم که از شدت جراحات فوت کرده بود پیشنهاد می‌دهند اعضای او را اهدا کنند. این پیشنهاد همسر داغ‌دار ابراهیم را یاد روزی می‌اندازد که وقتی شوهرش خبر اهدای اعضای دختر نوجوان یکی از اقوام را شنید چقدر از این کار خوشش آمد. آن روز ابراهیم بعد از صانحه‌، به بیمارستان منتقل می‌شود اما ضربه آن‌قدر کاری است که او بدون وداع و خداحافظی با حسین، سبحان، سجاد و سهیل، برای همیشه آن‌ها را ترک می‌کند. اعضای ابراهیم 20 آبان سال گذشته با رضایت قلبی خانواده‌اش به بیماران اهدا شد. آن موقع، رسانه‌ها از این حادثه تلخ بسیار نوشتند.