کد خبر: ۵۲۸۸
۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۰

نگاهی به ۲ حضور متفاوت آغامحمدخان در مشهد

آغامحمدخان قاجار هدفش از آمدن به مشهد را زیارت امام‌رضا (ع) و حفظ حرمت آن از دست‌اندازی‌ها بیان می‌کند. اما روشن است که دلایل دیگری نیز دارد.

تاریخ می‌گوید آغامحمدخان قاجار در طول حیات خود دو بار به مشهد می‌آید؛ نخست در کودکی و دوم در میان‌سالی. بار اول به‌عنوان اسیر و نوبت دوم به‌عنوان شاه فاتح ایران.

علی‌قلی‌خان، برادرزاده نادر که شانزده روز پس از قتل او در تاریخ ۱۵تیر ۱۱۲۶خورشیدی با نام علی‌شاه (عادل‌شاه) تاج‌گذاری می‌کند، چند ماه بعد در لشکرکشی به ترکمن‌صحرا با محمدحسن‌خان قوانلو که سودای شاهی دارد، می‌جنگد و او را شکست می‌دهد.

بنا بر رسم افشاریان، علی‌شاه پسر شش‌ساله محمدحسن‌خان را به‌عنوان گروگان به مشهد می‌آورد. بار دوم، اما آغامحمدخان به‌عنوان شاه ایران تاج‌گذاری کرده و تصمیم گرفته است خراسان را نیز به زمره تصرفاتش اضافه کند.

امروز مصادف است با دویست‌وبیست‌وششمین سال‌مرگ (۲۸خرداد ۱۱۷۶خورشیدی) این شاه قاجار، از همین‌رو نگاهی انداخته‌ایم به دو حضور متفاوت او در مشهد که بسیار سرنوشت‌ساز بوده است؛ یکی برای شخص او و دیگری برای شهر مشهد.

 

محمد؛ اسیر عادل شاه

آغامحمدخان، پسر ارشد محمدحسن‌خان قوانلوست؛ پسر کسی که ریاست تیره اشاقه‌باش قاجار را عهده‌دار است و استرآباد و گرگان قلمرو ایل وی محسوب می‌شود و سودای پادشاهی در سر دارد؛ به همین دلیل سال‌های زیادی از عمرش را به نبرد با بزرگان افشاری، زندیه و آزادخان افغان می‌گذراند.

با قتل نادرشاه، محمدحسن‌خان دوباره تلاش می‎‌کند استرآباد را تسخیر کند، اما از عادل‌شاه شکست می‌خورد و این‌گونه سرنوشت پسر محمدحسن‌خان به دست علی‌شاه می‌افتد.

شاه افشار، کودک استرآبادی را به مشهد می‌فرستد. بسیاری از منابع، اخته شدن نخستین شاه قاجار را به همین اسارت مربوط می‌دانند. می‌گویند عادل‌شاه ابتدا قصد داشت او را بکشد، اما به اخته کردنش بسنده کرد و به همین دلیل است که محمد را «آغا» خوانده‌اند. برخی منابع البته علت اخته شدن را معاشقه او در سن یازده‌سالگی با یکی از همسران عادل‌شاه در حرامسرای او در شهر مشهد دانسته‌اند که باتوجه‌به مرگ عادل‌شاه در خرداد ۱۱۲۸ خورشیدی، نمی‌تواند صحت داشته باشد.

به هر ترتیب دیری نمی‌پاید که عادل‌شاه را برادرش، ابراهیم‌شاه که حاکم اصفهان است، برکنار و دستگیر می‌کند و می‌کشد. اندکی پس از مرگ او، آغامحمد پیش خانواده خود بازمی‌گردد و با ماجراجویی‌های پدرش که در گرگان و مازندران و گیلان قدرت اصلی است، همراه می‌شود. او سپس اصفهان، تبریز و یزد را هم تصرف می‌کند و به نام خود سکه می‌زند.

در همین دوره و در ۱۱۳۵ خورشیدی، آغامحمدخان به‌عنوان نایب پدر در تبریز حکومت می‌کند. در اواخر این سال، محمدحسن‌خان از اصفهان به‌سمت شیراز به راه می‌افتد و کریم‌خان را محاصره می‌کند، اما در طول چند ماه، سپاهش در تنگنا افتاده، مجبور به عقب‌نشینی می‌شود. کریم‌خان یکی از سرداران کارآمد خود به نام شیخ‌علی‌خان را به تعقیب او می‌فرستد. محمدحسن‌خان برای پناه گرفتن در استرآباد به‌سوی مازندران می‌رود و در وضعیت نامساعدی با سپاه زند روبه‌رو می‌شود و شکست می‌خورد.

محمدحسن‌خان را در زمان فرار، محمدخان سوادکوهی، از بزرگان ایل قاجار، می‌کشد و آغامحمدخان نیز از بیم جانش می‌گریزد، اما محمدخان سوادکوهی محل اختفای او را می‌داند و دستگیرش می‌کند.

کتاب «خواجه تاج‌دار»، نوشته ژان گور (ترجمه ذبیح‌الله منصوری)، ماجرای اخته شدن محمدخان را به همین جنگ مربوط می‌داند و آن را به ارتباط نامشروع دختر شیخ‌علی‌خان زند با محمدخان ربط می‌دهد: «محمدخان و مادرش -جیران- به اسارت درآمدند. شیخ‌علی‌خان زند خواست آغامحمدخان را همچو پدرش به قتل برساند، ولی جیران مادرش زبان به التماس گشود و خواست که فرزندش را به قتل نرساند.

شیخ‌علی‌خان زند مجازات خفیف‌تری برای تجاوز به دخترش قائل شد و به دژخیم دستور داد او را عقیم نماید که مجازاتی معمول در آن تاریخ به‌حساب می‌آمده و این‌گونه افراد عملا با گوشه‌گیری از جامعه حذف می‌شدند. پس از اعمال این مجازات، آغامحمدخان و مادرش جیران آزاد شدند».

این روایت نیز بعید به نظر می‌رسد؛ زیرا آغامحمدخان تازه بعد از اسارت است که به‌عنوان گروگان به دربار زند و شیراز راه پیدا می‌کند. با این تفاصیل او به‌احتمال فراوان در همان کودکی و در شهر مشهد به‌دست عادل‌شاه اخته شده است.

پرواضح است که بروز چنین اتفاقی برای محمدخان، سبب چه نفرت عظیمی در وجود او می‌شود؛ نفرتی بزرگ از خاندان افشار و شهر مشهد.

 

نگاهی به ۲ حضور متفاوت آغامحمدخان در مشهد

پرتره‌ آغا محمدخان قاجار سال ۱۲۱۰‌قمری مصادف با ۱۱۷۴ خورشیدی (۱۷۹۵‌میلادی) و با‌تکنیک‌گواش و آب طلا روی کاغد (در ابعاد ۱۷.۵ در ۱۱.۵ سانتی‌متر) نقش خورده است و اکنون در گنجینه حراجی «ساتبیز» بریتانیا نگهداری می‌شود.

نکته در خور توجه این اثر سال خلق آن است که مربوط می‌شود به یک سال پیش از تاج‌گذاری این شاه قاجارخورده است.

 

محمدخان؛ شاه ایران

آغامحمدخان حدود شانزده سال تحت‌الحفظ در دربار کریم‌خان زندگی می‌کند تااینکه از آشفتگی ناشی از وخامت حال شاه، بهره جسته، همراه برادرانش از منطقه فارس به‌سمت شمال می‌گریزد. با پیوستن گروهی از سران قاجار به او روزبه‌روز بر قدرت وی افزوده می‌شود تااینکه پس از فتح مازندران و شیراز، دیگر نقاط کشور را نیز مطیع خود می‌سازد. تنها جایی که قدرت او هنوز بر آن حاکم نشده است، خراسان و مشهد است؛ جایی که هنوز در سیطره نوادگان نادرشاه افشار است.

او اوایل سال ۱۱۷۲ (یا ۱۲۷۳) قصد داشت پس از سرکوب طغیان ترکمانان استرآباد راهی مشهد شود و خراسان را تصرف کند، اما خبر شورش‌هایی در آذربایجان وی را بازمی‌گرداند. آغامحمدخان سرانجام پس از فراغت از دیگر نقاط در ۷ ذی‌قعده ۱۲۱۰ (۲۵ اردیبهشت ۱۱۷۵ خورشیدی) از تهران به قصد فتح خراسان حرکت می‌کند.

او هدفش از آمدن به مشهد را زیارت بارگاه امام‌رضا (ع) و حفظ حرمت آن از دست‌اندازی‌ها بیان می‌کند و با پای پیاده وارد شهر می‌شود. اما روشن است که دلایل دیگری نیز در این حرکت نقش دارند. تاریخ، سرکوب ازبکان بخارا را دلیل این حرکت می‌داند، اما به نظر می‌رسد انتقام از بازماندگان خاندان افشار و تصاحب جواهرات نادرشاه، علت اصلی این لشکرکشی باشد.

در مشهد، اما جنگی رخ نمی‌دهد. شاهرخ‌شاه، نوه نابینای نادرشاه که فقط یک سال و سه ماه بر ایران پادشاهی کرده است و بیش از ۴۵ سال بر مشهد حکومت، خود به پیشواز آغامحمدخان می‌رود و او این‌بار در قامت شاه ایران وارد شهر می‌شود.

مشروعیت مذهبی سلطنت نوپای قاجار برای شاه مهم است؛ به همین دلیل توجه ویژه‌ای به حرم می‌کند و حتی به مدت ۲۳ روز به عبادت می‌پردازد و نذور زیادی هم میان مستمندان و سادات پخش می‌کند. در آن‌سو او کمر به نابودی نوادگان نادرشاه و تصرف جواهرات این خطه بسته است.

بدیهی است که بعد از انقراض سلسله زندیه و بازگرداندن دوباره قفقاز به تابعیت ایران، حکومت خاندانی را برنمی‌تابد که بر او ظلم بزرگی روا داشته‌اند؛ ظلمی که تمام زندگی او را تحت‌تأثیر خود قرار داده بود.

او ابتدا با شکنجه‌های بسیار، محل مانده‌های غنائمی را که عادل‌شاه نادر به مشهد آورده بود، از زیر زبان شاهرخ‌شاه بیرون می‌کشد و تمام آن‌ها را به خزانه خود واریز می‌کند. اقدام دیگری که شاه قاجار درباره مشهد انجام می‌دهد، بی‌اعتبار کردن ساختار جغرافیایی حکومت قدیمی این خطه است.

تخریب چهارباغ مشهد که یادگار دوره تیموری است و در دوره افشاریان به‌عنوان مرکز حکومت، توسعه فراوانی یافته است، یکی از این اقدامات است. او عمارت چهارباغ را از رونق می‌اندازد و از مرکزیت یک حکومت به ساختمانی در حد سکونت حاکم ولایت تنزیل می‌دهد.

این‌گونه است که از سال ۱۱۸۲ خورشیدی به بعد، دیگر در ذکر وقایع شهر مشهد، نامی از عمارت حکومتی چهارباغ دیده نمی‌شود و از بنای دیگری به نام ارگ دولتی، صحبت به میان می‌آید؛ بنایی در جنوب‌غرب شهر و متصل به باروی آن.

ظاهرا ته‌مانده‌های عمارت باشکوه سلطنتی چهارباغ در سال ۱۲۵۰ هجری‌قمری (۱۲۱۳ خورشیدی) به‌طور کامل ویران می‌شود. آغامحمدخان همچنین دستور می‌دهد آرامگاه مجلل و زیبایی را که نادر برای خود در مجاورت چهارباغ ساخته و در آن دفن شده است، ویران کنند.

باتوجه‌به کینه‌ای که شاه قاجار از نادرشاه و اولادش در دل دارد، سپس فرمان می‌دهد گور نادر را بیل بزنند و استخوان‌هایش را از خاک بیرون بکشند تا همراه استخوان‌های کریم‌خان زند در تهران و زیر پله کاخش دفن شود ۱. این‌گونه است که مشهد در دومین حضور آغامحمدخان، علاوه‌بر چهارباغ و جواهرات نادری، رونق دوره افشاری را نیز از دست می‌دهد.



توضیح ۱: استخوان‌های کریم خان زند در اواخر دوره قاجار از زیریکی از پله‌های کاخ گلستان بیرون آورده شد، استخوان‌های نادر نیز در همین کاخ دفن شده بود هر چند که به دستور قوام السلطنه استخوان‌های نادر شاه از تهران به مشهد منتقل و در محل کنونی آرامگاه این شاه‌افشاری دفن شد.


ارسال نظر