کد خبر: ۷۹۲۷
۱۲ دی ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۰

صادرات به عمان با تلفیق ذوق و هنر

حمید فخرایی و نفیسه قاسمی زوج هنرمند محصولاتشان را به کشور‌های حاشیه خلیج‌فارس صادر می‌کنند. کار‌های آن‌ها تلفیقی از سبک مدرن و سنتی است تا مورد‌پسند همه قرار گیرد.

در خانه نقلی این زوج هنرمند، کمتر نشانه‌ای از هنر دستان خودشان به چشم می‌خورد. شاید تنها چیزی که به چشم می‌آید، ظروف مسی است که با نگین‌های فیروزه تزئین شده است و در گنجه‌ای مقابل مهمان قرار دارد.

کیف کوچکی از جنس چوب که دور‌تا‌دور آن با دست دوخته شده نیز درکنار این ظروف خودنمایی می‌کند. حمید فخرایی و همسرش، نفیسه قاسمی ساکنان محله هفده شهریور، هر دو درزمینه صنایع دستی حرفی برای گفتن دارند.

فیروزه‌تراشی به روش استاد شاگردی

پدر حمیدآقا استادکار معدن فیروزه نیشابور بود؛ به همین دلیل در دوران کودکی چندباری داخل معدن رفته بود. لمس و تماشای سنگ‌های ریز و درشت فیروزه برایش حس خوشایندی داشت.

گاهی در پس ذهنش صیقل‌دادن و برش این سنگ‌های نیلگون را تصور می‌کرد، اما با بازنشستگی پدر، آن‌ها ساکن مشهد شدند و رؤیای تراش سنگ‌ها با او باقی ماند. پدر مغازه خواربارفروشی راه انداخت و دو پسرش درکنار او مشغول به کار شدند. در دوران نوجوانی، تماشای پدر که بعضی اوقات در خانه با دستگاه، سنگ‌های فیروزه را برش می‌داد، برایش جالب بود.

بیست‌سال پیش، هنگامی‌که کار و کاسبی فروش ارزاق کساد شد، پدرش به فکر افتاد که شغلش را تغییر دهد. حمیدآقا حالا در چهل‌و‌سه‌سالگی درباره آن روز‌ها می‌گوید: متوجه شدم قرار است سنگ‌های فیروزه را خریداری و آن‌ها را تبدیل به نگین کنیم. پدرم به‌صورت تجربی کار را بلد بود؛ بنابراین برش سنگ را به من و صیقل دادن را به برادرم یاد داد.

نشستن پشت دستگاه و لمس سنگ‌ها دوباره حس شیرین دوران کودکی را برایش زنده می‌کرد؛ «قلوه‌سنگ‌ها را از معدن فیروزه تحویل می‌گرفتیم، پشت دستگاه می‌نشستم تا آن‌ها را به سنگ‌های کوچک‌تر تبدیل کنم. ابتدا ترس داشتم که نکند سنگ به این باارزشی حیف و میل شود، اما پدر نوع برش‌زدن را یادم داد.»

فیروزه نیشابور مشتری خودش را دارد

او بعد از مدتی می‌فهمد که فیروزه جزو سنگ‌هایی است که هیچ‌گونه دورریزی ندارد، ظرف مسی داخل گنجه را می‌آورد و می‌گوید: از نَرمه فیروزه‌های باقی‌مانده برای زیباسازی ظروف استفاده می‌کنند.

چند‌سال پیش پدرش به رحمت خدا رفت و زمام کار به دست او و برادرش افتاد تا خودش سنگ‌ها را برش دهد و برادرش آن‌ها را تبدیل به نگین کند؛ «نقره‌فروش‌ها یا طلافروشی‌ها نگین‌ها را برای سوار‌کردن روی زیورآلات از ما خریداری می‌کنند؛ البته برخی از مشتری‌ها مردم عادی و زائرانی هستند که تعریف فیروزه نیشابور را به‌خوبی شنیده‌اند.»

آن‌ها برای ارسال نگین‌ها به کشور‌های حوزه خلیج فارس هم سفارش قبول می‌کنند؛ «سنگ‌های معدن نیشابور به‌صورت رگه‌ای فیروزه دارند؛ بنابراین برش آن‌ها سخت‌تر است و قیمت بیشتری دارد و گرمی فروخته می‌شود؛ با‌وجوداین مشتری‌های خاص خودش را دارد.»

 

خطر در کمین گوهرسنگ آبی

به گفته حمید‌آقا یادگیری هنر فیروزه‌تراشی هنوز مانند قدیم به شیوه استاد. شاگردی است و توضیح می‌دهد: در سال‌های گذشته هنر فیروزه‌تراشی رایج‌تر بود، اما در دهه اخیر، نبود حمایت‌های کافی سبب شده است فیروزه‌تراشان قدیمی، حرفه خود را ترک کنند. همان‌طورکه می‌بینید، بازار در‌حال رفتن به‌سمت استفاده از سنگ‌های مصنوعی است و این موضوع می‌تواند مرگ و نابودی این هنر را به‌دنبال داشته باشد.

او درباره تشخیص سنگ‌های تقلبی از اصلی نیز می‌گوید: فیروزه‌هایی داریم که «گچی» نامیده می‌شوند و جنس ضعیفی دارند. آن‌ها را مقاوم‌سازی و رنگ می‌کنند و به‌عنوان نگین در انگشتر به کار می‌برند. مردم به‌سختی می‌توانند این نوع سنگ‌ها را تشخیص دهند، اما اگر آن‌ها را در آب انداختید و رنگ آبی‌شان پررنگ‌تر شد، سنگ اصل است.


یادگیری هنر مکرومه‌بافی

نفیسه‌خانم تا همین پنج‌سال پیش خانه‌دار بوده است. قلاب‌بافی را از مادر یاد گرفته بود و از وقتی ازدواج کرد، کمتر فرصت داشت که قلاب به دست بگیرد یا کار هنری انجام دهد. می‌گوید: بچه‌ها از آب و گل درآمده بودند که فهمیدم کلاس آموزشی مکرومه‌بافی نزدیک خانه‌مان برگزار می‌شود. ثبت‌نام کردم و در مدت کوتاهی کار را یاد گرفتم.

آشنایی او با قلاب‌بافی از قبل و یادگیری هنر مکرومه‌بافی سبب شد ایده و طرح جدیدی به ذهنش برسد و کیف دستی درست کند که برای خودش هم بسیار زیبا بود؛ «به‌عنوان اولین کارم بسیار تمیز و خوب شده بود. ترکیب رنگ‌ها هم بجا بود. به یاد دارم یکی از اقوام کیف را دست من دید، خوشش آمد و آن را خرید.»

به همین ترتیب سفارش کار قبول می‌کرد تا اینکه در همایشی با موضوع کسب‌و‌کار بانوان با خانمی آشنا شد. توضیح می‌دهد: آن خانم عروسک‌ساز بود و توانسته بود عروسک‌هایش را به کشور عمان صادر کند. نمونه کارهایم را که دید، پیشنهاد کرد چند سفارش آماده کنم و به دست او برسانم.

 

تلفیق ذوق و هنر

 

کارآفرینی در خانه

نفیسه‌خانم بعد از ارسال نمونه‌کارهایش به عمان، سفارش‌های بسیاری قبول کرد، به‌طوری‌که برای تحویل به‌موقع آن‌ها به چند نیروی کار نیاز داشت؛ «چند نفر از دوستان و همسایه‌ها علاقه داشتند کار را یاد بگیرند. موضوع را با آن‌ها درمیان گذاشتم و گفتم ضمن آموزش، دستمزد هم به آن‌ها پرداخت می‌کنم.»

خلق یک اثر هنری و لذت‌بردن از زیبایی‌های آن میلی درونی است که در هر فرد وجود دارد

حدود دوازده‌نفر با او همکاری می‌کردند که تعدادی از آن‌ها سرپرست خانوار بودند؛ «سفارش‌ها تا مدتی زیاد بود و بعد از یکی‌دو سال، کمتر، سپس متوقف شد. بهترین ثمره آن، هنری بود که این بانوان یاد گرفتند و در حال حاضر خودشان سفارش کار قبول می‌کنند.»

نفیسه‌خانم می‌گوید: حتی اگر بانوان از نظر مالی تأمین باشند، بهتر است هنری را یاد بگیرند تا ازطریق آن، جدا از منبع درآمدی که برایشان دارد، بتوانند روح خود را جلا دهند؛ چون خلق یک اثر هنری و لذت‌بردن از زیبایی‌های آن میلی درونی است که در هر فرد وجود دارد.»

او در حال حاضر سفارش‌هایی با ترکیب چوب و رزین با طرح‌های امروزی و سنتی قبول می‌کند. طرح‌هایی را که به ذهنش می‌رسد، اول روی کاغذ، سپس روی کیف اجرا می‌کند؛ «کار‌های سنتی همیشه مورد استقبال است و بیشتر بانوان آن‌ها را می‌پسندند. تلاش می‌کنم طراحی‌هایم متفاوت باشد؛ بنابراین برخی کار‌ها تلفیقی از سبک مدرن و سنتی است تا مورد‌پسند همه قرار گیرد.»

* این گزارش سه‌شنبه ۱۲ دی‌ماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۵۰ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

ارسال نظر