محله قرقی

محله
منطقه ۳ 

قرقی

محله قرقی

وجه تسمیه قرقی به دیواری برمی‌گردد که در گذشته دور روستا کشیده شده بود و به همین واسطه کسی به‌جز اهالی اجازه ورود به روستا را نداشت و در اصطلاح قرق شده بود. اهالی روستا به محافظت و مقاومت معروف بودند، از آن همه شکوه فقط یک برج مانده است که آن را «یک‌لنگه» می‌نامند.

محله قرقی
داستان پزشکی که ۲۲ سال نمک‌گیر اهالی قرقی شد!
دکتر محمد‌جواد جغتائی می‌گوید: پدرم نذر کرد ۶ ماه در مناطق محروم طبابت کنم اما من نمک‌گیر اهالی قرقی شدم و این نذر به میل خودم تا ۲۲ سال ادامه یافت.
همراهی اهالی قرقی در بازسازی خانه‌ نیازمندان
گروه جهادی «شهدای قرقی» برای کمک به دیگران گام برداشته‌اند و از ساخت و بازسازی منازل همسایه‌های کم‌بضاعت خود در سال ۱۳۹۲ شروع کرده‌اند.
کشف گنج‌های ورزشی در کوچه‌پس‌کوچه ‌های قرقی
مجید جعفری که خود از جوانان حاشیه شهر است ایمان دارد با کمی زحمت و صبر می‌تواند گنج‌های با ارزشی را از کوچه پس کوچه‌های محلات و روستاهای حاشیه شهر کشف کند. به همین علت، آموزش هنرهای رزمی در رشته «هایکدو» به نوجوانان را شروع کرده است. می‌گوید: از سال 76 تمرین در هنرهای رزمی را شروع کردم. پس از چهار سال با توجه به علاقه‌ای که به آموزش داشتم تصمیم گرفتم مربیگری هم بکنم. سال 96 به شهرک شهید رجایی رفتم. سه سال تمام خودم را وقف آموزش هنرجویان این محدوده کردم و نتیجه آن تربیت ده‌ها شاگرد قهرمان شد.
قهرمان‌پروری «قرقی» روی تنها تشک ورزشی محله!
میلاد عاطفی پور چهارده ساله می تواند الگوی مناسبی برای نوجوانانی قرار گیرد که کم بودن برخی از امکانات باعث می شود تلاش نکنند. میلاد سراسر تابستان را صبح تا شب کار می کرده است تا بتواند درس بخواند. حالا هم درس می خواند هم سخت ورزش می کند. نوجوان پرانگیزه منطقه ما در محله قرقی با تلاش و تمرینات جدی ای که داشته، توانسته است تنها پس از شش ماه فعالیت در رشته ورزشی دی هان‌کیدو به مقام نایب قهرمانی استانی دست پیدا کند.
رسم سیصدساله سوگواری پای چنار محله قرقی
هر سال هزاران نفر برای تماشای مراسم شبیه‌خوانی محله قرقی زیر پرچم هیئت متحده ابوالفضلی جمع می‌شوند.
حوزه علمیه حضرت زینب(س) حافظ قرآن پرورش می‌دهد
زهرا سادات حسینی بحر از همان هجده‌سالگی که به حاج‌آقا محمد انور حسینی بحر بله می‌گوید، حافظ کل قرآن بوده و دلش می‌خواسته است آموزه‌های این کتاب آسمانی را در محله‌ای که زندگی می‌کنند جاری و ساری کند. این می‌شود که تصمیمش را با همسرش که طلبه‌ای جوان اما شناخته‌شده در محله بوده است در میان می‌گذارد و با استقبال او روبه‌رو می‌شود. حاج‌آقا محمد سرور، پدر همسرش که روحانی و معتمد محله بوده است، نیز کمکشان می‌کند. هردو کمر همت می‌بندند که پا در را‌هی سخت اما شیرین بگذارند. این‌طور می‌شود که در سال 91، وقتی دو فرزند هم دارند، توفیقاتشان بیشتر و موفق می‌شوند فعالیت قرآنی را در مسجد امیرالمؤمنین در خیابان کشمیری، بین کشمیری42 و 44 شروع کنند.
 المان‌های نوروزی منطقه 3،‌ پلی به دیروز
در میان همه نام‌ها و کوچه‌ها و خیابان‌های شهر مشهد، «راه‌آهن» جای خودش را دارد. اینجا ایستگاه رسیدن است؛ لحظه ورود به مشهد. آدم در خیابان‌های نزدیک به حرم کیفور می‌شود. راه‌آهن چند چهارراه و خیابان بزرگ تا حرم فاصله دارد و حتما این فضا بر آثار هنری این منطقه هم تأثیرگذار است.بین همه المان‌های نوروزی ریزودرشتی که در سال‌های قبل آمدند و رفتند، «یادمان وداع» با سلام‌های بی‌پایان مادر و فرزند، پدر و دختر و... گره خورده بود، اما این المان دائم نبود.