کد خبر: ۲۹۷
۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

بعضی از مردم هنوز دوست دارند با تلویزیون‌های قدیمی فیلم ببینند

تعمیرات لوازم صوتی و تصویری شاید مانند گذشته نباشد، اما هنوز هم خیلی‌ها دوست دارند فیلم‌ها را سیاه سفید ببینند. برای همین تلویزیون‌های قدیمی را می‌آورند تا فیش‌هایی برایشان درست کنیم و بتوانند گیرنده‌های دیجیتالی را به آن نصب کنند. بعضی‌ها دوست دارند خاطرات قدیمشان را زنده نگه دارند.

 سال‌ها قبل تکنولوژی مانند امروز نبود که تمام اطلاعات و فیلم‌هایی که می‌خواهید ببینید در یک گوشی همراه جا بگیرد. حدود 70سال قبل مردم تلویزیون هم نداشتند، آن‌ها برای آگاهی از اتفاقات پیرامونشان از رادیو استفاده می‌کردند، البته رادیو هم فراگیر نبود و افراد خاصی در منزلشان این دستگاه را داشتند. رادیوهای نفتی و لامپی که نسل امروز حتی نامش را هم نشنیده‌اند، برای ما جزو خاطرات قدیمی‌مان محسوب می‌شود و به قول امروزی‌ها نوستالوژی شده است.  در یکی از مجتمع‌های تجاری منطقه راه می‌رفتم که در مقابل مغازه‌ای کوچک میخکوب شدم. به یاد روزهایی افتادم که پدرم رادیو را روشن می‌کرد و به ما با ایما و اشاره می‌فهماند از اتاق بیرون برویم. در عصر تکنولوژی با وسایل مدرن؛ دیدن مغازه‌ای که هنوز تعمیرات رادیو و تلویزیون‌های لامپی قدیمی را دارد، عجیب است.

 

فیلم‌های جدید در تلویزیون‌های قدیم

نام صاحب مغازه «حامد اهوارکی» است از همان کودکی با حرفه پدر آشنا شده و کنار دست او کار کرده و طی این سال‌ها برای خودش کسب و کاری راه انداخته است. وقتی تعجب مرا درباره حرفه‌اش می‌بیند، می‌گوید: «تعمیرات لوازم صوتی و تصویری شاید مانند گذشته نباشد، اما هنوز هم خیلی‌ها دوست دارند فیلم‌ها را سیاه سفید ببینند. برای همین تلویزیون‌های قدیمی را می‌آورند تا فیش‌هایی برایشان درست کنیم و بتوانند گیرنده‌های دیجیتالی را به آن نصب کنند. بعضی‌ها دوست دارند خاطرات قدیمشان را زنده نگه دارند.»

علاقه‌اش به سیستم‌های صوتی و تصویری او را به این سمت کشانده و در این کار مانده است. او همان دانشی‌ را که پدرش آموخته بود، یاد گرفت. علاقه‌اش به لوازم قدیمی سبب شد تا تمایلی به یادگیری تعمیرات ابزار دیجیتال نداشته باشد. او فقط تعمیرات لوازم صوت ‌و تصویر قدیمی را انجام می‌دهد.

 

رادیو که خراب می‌شد آن را دور می‌انداختند

در این مغازه کوچک هر مدل رادیو و تلویزیون قدیمی هم بخواهید وجود دارد. این مغازه فرقی با مغازه‌های دهه 40 و 50 ندارد، هویت و سر و شکل قدیمش را حفظ کرده است. آقا حامد به نقل از پدرش می‌گوید؛ اوایلی که رادیو آمده بود باید مجوز می‌داشتید؛ هر چند درست به‌خاطر ندارد این مجوز را مردم باید از کجا می‌گرفتند: «رادیوهای قدیمی خیلی ساده بودند. داخلشان فقط لامپ بود. لامپ‌های صدا، فرستنده و گیرنده، حتی برای تغذیه برق هم لامپ داشت که ولتاژ را تنظیم کند. رادیوهای نفتی هم لامپ داشتند، ولی مخزنی جدا در کنار رادیو بود. نفت مخزن‌گرم می‌شد و دمای بالا، برق 99وات تولید می‌کرد که توسط سیم به رادیو منتقل و روشن می‌شد. بعد از رادیوهای نفتی رادیوهای برقی و لامپی‌ آمد که به ندرت خراب می‌شد. اگر هم خراب می‌شد مردم آن را دور می‌انداختند. تا زمانی‌که لوازم یدکی آن‌ها به بازار آمد.»

 

سلفون‌های رنگی بر روی تلویزیون

تلویزیون‌های قدیمی لامپی بود. بعد از روشن شدن باید چند دقیقه صبر می‌کردید تا لامپ تلویزیون‌گرم شود و تصویر بیاید. صبر برای ما در آن دوران کودکی معنا نداشت و گاهی به بالا و کناره‌های تلویزیون می‌زدیم. یادش به‌خیر، قدیم یک مدل سلفون رنگی بود که جلوی تلویزیون‌های سیاه سفید می‌گذاشتند تا صفحه تلویزیون را رنگی بینند. آن زمان ما سلفون زرد گذاشته بودیم. وقتی این خاطره را می‌گویم اهوارکی ادامه می‌دهد: «صفحه‌ها سبز، آبی، زرد یا قرمز بود هر رنگی که دوست داشتند سفارش می‌دادند. مردم به همین خوش بودند که تصاویر را رنگی می‌بینند. علاوه بر آن سلفون‌ها، تلق‌هایی هم بود برای اینکه لامپ و نور صفحه ضعیف نشود، تا اینکه تلویزیون‌های رنگی آمد، ولی آن‌ها تنوع رنگشان در چهار رنگ خلاصه می‌شد.» تلویزیون‌ها را نگاه کرده و خاطرات خوش کودکی‌ام را یکی پس از دیگری مرور می‌کنم.

کلمات کلیدی
ارسال نظر