کد خبر: ۳۲۸۱
۰۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

راننده تاکسی کیف 400 میلیونی خانواده عراقی را به صاحبش برگرداند

همین چند وقت پیش بود که پاکبانی با پیدا کردن یک دست‌بند طلای 80میلیون‌تومانی، دل صاحبش را شاد کرد و با تحویل دادن آن، رسم امانت‌داری مجاورت با حرم امام‌رضا(ع) را به‌جا آورد. حالا خبر رسیده است که یکی دیگر از هم محله‌ای‌هایمان در منطقه ثامن مقداری پول‌وکالا به ارزش 400میلیون تومان را به صاحبش برگردانده است.علی سعادتی 49‌ساله، راننده ون تاکسی شهرداری مشهد، از سال1390 به این کار مشغول است. او ابتدا مسافرکشی می‌کرد تا اینکه یک دستگاه تاکسی ون خرید و زیرنظر شهرداری منطقه ثامن مشغول به کار شد.

همین چند وقت پیش بود که پاکبانی با پیدا کردن یک دست‌بند طلای 80میلیون‌تومانی، دل صاحبش را شاد کرد و با تحویل دادن آن، رسم امانت‌داری مجاورت با حرم امام‌رضا(ع) را به‌جا آورد. حالا خبر رسیده است که یکی دیگر از هم محله‌ای‌هایمان در منطقه ثامن مقداری پول‌وکالا به ارزش 400میلیون تومان را به صاحبش برگردانده است.

علی سعادتی 49‌ساله، راننده ون تاکسی شهرداری مشهد، از سال1390 به این کار مشغول است. او ابتدا مسافرکشی می‌کرد تا اینکه یک دستگاه تاکسی ون خرید و زیرنظر شهرداری منطقه ثامن مشغول به کار شد.

سعادتی درباره پیدا کردن اشیای باارزش در خودروش گفت: چهارشنبه دو هفته پیش سرویس‌های مختلفی داشتم و مجاوران و زائران را جابه‌جا کردم. در یکی از آن سرویس‌ها چند خانواده عراقی بودند. آن‌ها را دقیق یادم است چون تأخیر زیادی داشتند و نیم‌ساعت معطل شدم.

این راننده ون تاکسی اضافه کرد: بعد از پیاده‌کردن مسافران، سرویس بعدی را پذیرفتم و در طول این مدت از پشت فرمان پیاده نشدم. یکی از افرادی که در سرویس بعدی سوار ون شد، روی یکی از صندلی‌ها کیفی را پیدا کرد و آن را به من تحویل داد.

او با بیان اینکه در فرصت مناسب کیف را باز کردم و داخل آن را بررسی کردم، گفت: درون کیف پنج بسته دینار عراق بود. همچنین یک گوشی آیفون آخرین مدل هم وجود داشت. با تخمین کلی می‌شود گفت آن کیف حدود 400میلیون تومان ارزش داشت، اما کارت شناسایی نبود و کسی هم با گوشی‌همراه تماسی برقرار نکرد.

سعادتی در ادامه با تماس با هتل، هتل‌داران را در جریان پیدا شدن این کیف قرار داد، سپس از یک فرد عراقی که زبان فارسی نیز می‌دانست تماسی دریافت کرد: در ابتدا آن مسافر مشخصات درستی هم درباره کیف و هم وسایل داخل آن داد. از او پرسیدم چرا به گوشی اش زنگ نزده و او گفت که چون سیم‌کارت عراقی داخل آن بوده، نتوانسته است زنگ بزند.


صاحب کیف خیلی خون‌سرد و آرام بود!

وی ادامه داد: بعد از اینکه مطمئن شدم صاحب کیف پیدا شده است، آن را تحویل دادم و جالب اینجا بود که هنگام تحویل صاحب کیف بسیار خون‌سرد و آرام بود، چون احتمالا موقع خبر تلفنی همه هیجانش را تخلیه کرده‌بود.

سعادتی با بیان اینکه پیش از این هم موارد مشابه زیادی برایش رخ داده است، یادآور شد: از این موارد زیاد اتفاق می‌افتد و مردم چیزهای باارزش و گاه هم بی‌ارزش زیادی را در ون جا می‌گذارند. یک بار یکی از مسافران که از تبریز به مشهد آمده بود، یک سوغاتی با ارزش را در خودروم جا گذاشته بود و از من خواست تا برایش پست پیشتاز کنم.


هزینه پست پیشتاز را هم حساب کردم!

او اضافه کرد: من هم این کار را کردم تا زائر امام‌رضا(ع) بدون سوغاتی نماند، البته که او هرچه اصرار کرد من هزینه ارسال را هم از او دریافت نکردم.
سعادتی درباره یکی دیگر از تجربیاتش گفت: یک مسافر از اهواز بود که گوشی تلفنش را در ون جاگذاشته بود و آن بار هم صاحبش را پیدا کردم و گوشی را پس دادم.

این راننده تاکسی ون شهرداری ثامن یادآور شد: بار دیگر یکی از مسافران پاکستانی کیف پولش را در ون جاگذاشته بود، اما من آن را پیدا نمی‌کردم. بعد از اینکه حسابی گشتم، متوجه شدم کیف بین صندلی و در سمت شاگرد گیر کرده است. آن را هم توانستم به صاحبش برگردانم.

او با بیان اینکه یک فرزند دارم و دوست دارم فرزندم در شرایط سالمی بزرگ شود، گفت: من کار می‌کنم تا نان حلال به دست آورم و دوست ندارم این نان از پاکیزگی خارج شود.

ارسال نظر