کد خبر: ۵۴۱
۱۷ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

خیریه‌ای بزرگ در مغازه‌ای کوچک

وارد مغازه که می‌شوی چیزی توجهت را جلب نمی‌کند. یک چهاردیواری کوچک ساده می‌بینی با اجناسی که توی طبقه‌ها چیده شده‌اند، همین. به ظاهر تفاوتی با دیگر مغازه‌ها ندارد اما در پشت صحنه آن فعالیت‌های زیادی در جریان است. اینجا شبیه پایگاهی کوچک شده است برای انجام فعالیت‌های عام‌المنفعه در محله. یک خیریه جامع و بزرگ برای کمک به نیازمندان محله که حالا خیلی‌ها آن را می‌شناسند. مجید اسلامی، جوان دغدغه‌مند ساکن خیابان سرخس کاسب خوش‌نام این مغازه کوچک است که سال٩٥ با هدف اجرای همین ایده‌ها و فعالیت‌ها آن را به راه انداخته است.

وارد مغازه که می‌شوی چیزی توجهت را جلب نمی‌کند. یک چهاردیواری کوچک ساده می‌بینی با اجناسی که توی طبقه‌ها چیده شده‌اند، همین. اینجا به ظاهر تفاوتی با دیگر مغازه‌ها ندارد اما در پشت صحنه آن فعالیت‌های زیادی در جریان است. اینجا حالا شبیه پایگاهی کوچک شده است برای انجام فعالیت‌های عام‌المنفعه در محله. یک خیریه جامع و بزرگ برای کمک به نیازمندان محله که حالا خیلی‌ها آن را می‌شناسند. 
مجید اسلامی، جوان دغدغه‌مند ساکن خیابان سرخس کاسب خوش‌نام این مغازه کوچک است که سال٩٥ با هدف اجرای همین ایده‌ها و فعالیت‌ها آن را به راه انداخته است. سال٩٥ به عنوان یک فروشگاه اقتصاد مقاومتی در استان خراسان رضوی برگزیده می‌شود. و بعد از آن، از طرف شهرداری منطقه و اعضای شورای اجتماعی محله به عنوان کاسب برتر از او تجلیل می‌شود. 

 

از تکدیگری تا کار خانگی

آغاز همه این دغدغه‌ها برای مجید برمی‌گردد به دوران کودکی‌اش. وقتی که در همان سال‌ها پدرش را از دست می‌دهد و طعم سخت زندگی را می‌چشد. ایده کمک به نیازمندان همان سال‌ها فکرش را مشغول می‌کند و او را رها نمی‌کند. در کنار درس خواندن، کار هم می‌کند تا کمک خرج خانواده باشد. بعد از آن درس حوزه را ادامه می‌دهد و در شهر قم تحصیلاتش را تمام می‌کند. دوران تحصیلش که تمام می‌شود برمی‌گردد مشهد. به همان محله‌ای که در آن بزرگ شده بوده و از سوی اهالی به عنوان امام جماعت مسجد جواد الائمه(ع) انتخاب می‌شود. نیازمندانی که همیشه خدا برای گدایی و درخواست کمک به مسجد می‌آمدند فکر او را مشغول می‌کنند. تصمیم می‌گیرد کاری برای آن‌ها انجام بدهد. برای درآمدزایی این افراد ایده‌هایش را با هیئت امنای مسجد درمیان می‌گذارد و در نهایت با کمک اعضا وسایل و اقلام ترشی را تهیه می‌کنند و در اختیار این افراد می‌گذارند تا با آن ترشی درست کنند. ١٥تن ترشی تهیه می‌شود و این افراد به درآمد خوبی می‌رسند و همین تجربه خوب باعث می‌شود که برای همیشه تکدیگری را کنار بگذارند و به کار خانگی رو بیاورند.

 

کمک به نیازمندان و حمایت از کالای ایرانی

این تجربه خوب برای مجید انگیزه‌ای مضاعف ایجاد می‌کند و او به کمک بچه‌های بسیج محله مغازه‌ای کوچک در خیابان سرخس اجاره می‌کند. این مغازه در سال ٩٥ تأسیس می‌شود. سالی که سال اقتصاد مقاومتی نام‌گذاری می‌شود و مجید آن را با هدف حمایت از کالای ایرانی و کمک به نیازمندان تأسیس می‌کند. همان سال از او به عنوان کاسبی که یک فروشگاه اقتصاد مقاومتی راه انداخته، تجلیل می‌شود.

حالا ١٨٠خانواده زیرپوشش این خیریه کوچک هستند و ده‌ها خیّر از سراسر شهر به این خیریه کمک می‌کنند. اقلام در این خیریه رایگان در اختیار نیازمندانی که با دقت شناسایی شده‌اند، قرار می‌گیرند و... نحوه این کمک هم به گفته او با دیگر خیریه‌ها و مغازه‌ها که اقدام به توزیع اقلام می‌کنند، فرق دارد. می‌گوید: «یکی از مشکلاتی که در توزیع بسته‌های معیشتی وجود دارد، این است که بدون توجه به نیاز نیازمندان اقلام به طور یکسان توزیع می‌شوند. درصورتی که نیاز هر نیازمند متفاوت است. افراد اینجا خودشان به مغازه می‌آیند و تا سقفی که تعیین کرده‌ایم هر کالایی که نیاز داشته باشند، بر می‌دارند.» به جز این‌ها طرح‌های دیگری هم در این مغازه اجرا می‌شود. یکی از این‌ها دوشنبه‌های حسنی نام دارد که طی آن هر دوشنبه با کمک اهالی، غذایی در همین مغازه طبخ می‌شود و بعد دم در خانه‌ها توزیع می‌شود.

 

کارگاه خیاطی

اما آقای اسلامی هدف نهایی‌اش را از این کمک‌ها اشتغال‌زایی می‌داند. اینکه در نهایت این نیازمندان از این کمک‌ها بی‌نیاز بشوند و جایی مشغول به کار بشوند. او با همین هدف با کمک خیران دو کارگاه خیاطی در همین محله به راه انداخته است. حالا ٣٥نفر به طور مستقیم و ١٥نفر غیرمستقیم در این کارگاه مشغول به کار هستند و بیشتر این کارکنان خانم‌های سرپرست خانوار هستند. خانم‌هایی که تا چندی پیش خودشان زیرپوشش این خیریه بودند اما حالا درآمد ثابت دارند.

همه این فعالیت‌ها در نهایت باعث می‌شود که روز ٢٢مرداد ماه امسال( روز تشکل‌ها) از او به عنوان کاسب برتر محله تجلیل شود. اما مجید اسلامی می‌گوید: تمام همّ و غمش این است که بتواند هر روز گره بیشتری از کار مردم محله‌اش باز کند. او از وعده و وعیدهای مسئولان می‌گوید که بیشترشان پوچ و توخالی بوده و چیزی به جز دلسردی برای او نداشته است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44