امید مرتضایی از بدو تولد نه صدایی را میشنیده و نه قدرت تکلم داشته. با وجود این از همان اول شور و انگیزه زیادی برای زندگی کردن داشته است. او در کودکی به مدرسه ناشنوایان میرود و تا کلاس ششم درس میخواند. بعد هم هر کار مؤثری که فکرش را بکنید انجام میدهد تا کمک خرج خانواده باشد از بنایی بگیرید تا باربری. اما نقطه پررنگ زندگی امید، ورزش کشتی است. از نوجوانی فعالیتش را شروع میکند و کلی مدال استانی و کشوری هم کسب میکند اما مهمترین مدال او مدال برنز مسابقات جهانی کشتی ارمنستان است.
محله شهیدباهنر که در شرقیترین نقطه مشهد قرار دارد، در گذشته محل سکونت کارگران اراضی «خیابان» بوده و به همین دلیل به «قلعهخیابان» مشهور بوده است. اراضی خیابان، زمینهای زراعی است که شاه عباس بعد از احداث خیابان مشهد، بيرون از دروازه شهر خريد، تا با آن زراعت و حاصلش صرف طعام رايگان زوّار حرم حضرت رضا (ع) شود.
جوادبهاری تمام عمرش را پای این ورزش گذاشته است. از همان کودکی و در زمینهای خاکی انتهای محله کشاورز شهرک شهید رجایی با توپهای نیملای پلاستیکی سبک، روپایی زده است.
باید تمام تصوراتتان را از یک محله معمولی دور بریزید و بعد وارد خیابان تاجرآباد شوید. گاه از جلوی یک پارچهفروشی عبور میکنید و محو انبوه رنگهای لباسها میشوید، گاهی هم عطر عجیب ادویههای پاکستانی شما را به داخل عطاریها میکشاند. نام خیابان حر ٨٢ در شهرک شهید باهنر، تاجرآباد است.
حسن محمدی که لیسانس فناوری جوش دارد با کمک همسرش خانهای را با هزینه شخصی برای آموزش قرآن و برگزاری کلاسهای فرهنگی اجاره کردهاند. در دوران کرونا و با تعطیلی آموزشگاهها مادر آقای محمدی از حیاط این آموزشگاه برای پرورش گل و گیاه استفاده میکند
وقتی به شیرینیفروشی حاجی قاسمی سر میزنیم که چند روز بیشتر به عید نوروز سال1399 نمانده است. یک شیرینیفروشی قدیمی که حالا 33سال از عمر آن میگذرد و نهتنها مردم منطقه بلکه مناطق همجوار هم آن را میشناسند. اگر طبق روال هر سال بود، حالا اینجا جای سوزن انداختن هم نداشت، اما این ویروس ناشناخته بهقول حاجی غم و شادی کاسبها را یکی کرده است و گرد رکود و کسادی را روی کار و کاسبی آنها، آن هم در پررونقترین ایام پاشیده است. در روزهای پایانی سال در این مغازه قدیمی که هنوز به همان شکل و شمایل سابق باقی مانده است با حسینعلی قاسمی، شیرینیفروش کهنه کار ساکن محله بسکابادی، به گفتوگو مینشینیم.