محله بالاخیابان

محله
منطقه ثامن

بالاخیابان

محله بالاخیابان یکی از دو محله منطقه ثامن است که خرده‌محلات بسیاری را در دل خودش جای داده است. تاریخ این محله به دوران صفوی و اقدام ماندگار شاه عباس اول برمی‌گردد. آب خیابان و بیشترین قنات‌های مشهد از این محله وارد شهر می‌شده و باغ‌ها و باغچه‌های اعیان‌نشین‌ها را آبیاری می‌کرده است.

محله بالاخیابان
نوغانی که دیگر نیست؛ کوچه هایی به عمر مشهد
محله ای که خود در طول زمان هر روز کوچک تر از دیروز خود شده است آن چنان که در سده معاصر نه تنها با ایجاد خیابان و میدان طبرسی، بخشی از آن به محله «چهارسوی نوغان » تبدیل می شود، بلکه محلاتی چون «ته پل محله»، «جوادیه»،«حمام باغ»، « تکیه علی اکبری ها» و « بهاء التولیه» نیز از آن جدا می شوند تا به این ترتیب، امروز از آن محدوده وسیع تنها یک کوچه بزرگی معروف به راسته نوغان(حدفاصل میدان طبرسی و خیابان آیت الله کاشانی که از یک سو نوغان و از دیگر سو آیت ا لله کاشانی 6 خوانده می شود) باقی بماند.
حسین‌آقا، کاسبی که حال خوبش را از کمک به نیازمندان دارد
اکنون شانزده سال از آن سکانس‌های تلخ ورشکستگی و شکایت‌های پشت سرهم طلبکارها گذشته است و حسین‌آقا راه‌هایی برای فراموشی آن تراژدی زندگی‌اش طراحی و اجراکرده‌است: «روزهای سخت آن سال‌ها به من یاد داد که هوای آدم‌هایی را که در روزهای سخت زندگی‌شان گیر کرده‌اند، داشته‌باشم.»
داستان کوچه مهدیه از زبان قدیمی‌ترین ساکن آن
غلامحسین رجب‌زاده که به اعتبار شناسنامه‌اش متولد سال1314 و تاریخی زنده‌ است، برایمان از روزهایی که گذرانده است و دیروزِ کوچه‌ معروف دریادل با نام مهدیه می‌گوید که تا پیش از آمدن او به‌جای ردونشان خانه و خیابان و اهالی فقط زمین‌های بایر و کشاورزی پیدا بود.
کوک‌های منظم خیاط خوش قریحه
برای آموزش به تهران رفت و از وقتی برگشت، در مغازه‌ برادرش که بعدها به او واگذار شد، مشغول دوخت‌ودوز شد.سیدعباس به شعر علاقه زیادی داشت. ارادتش به‌حدی بود که لا‌به‌لای برش‌کاری و پای چرخ خیاطی، هرگاه خسته می‌شد، به دیوان حضرت حافظ و سعدی پناه می‌برد. گاه آن‌چنان در ابیات عاشقانه و عارفانه ذوب می‌شد که وقتی به خودش می‌آمد، ترانه‌ای سروده بود! اشعاری که هنوز چاپ نشده‌اند.
کوچه بینادل،باغ اعتضادی که ترک‌ها ساکنش شدند
از زمانی که اطراف بالاخیابان را باغ‌ها پر‌می‌کردند، خیلی سال گذشته‌است و امیرحسن میری برای گفتن از قدیم کوچه به همین باغ‌ها اشاره می‌کند: در دهه1330 وقتی قبض آب به خانه ما در کوچه بینادل می‌آمد، در قسمت نشانی نام باغ اعتضاد همراه با پلاک و فرعی نوشته شده‌بود. گویا در گذشته‌های دور این محدوده باغ‌های اعتضاد رضوی‌ها بود.
خانه‌ای که مسجد حیدر شد
این جملات روایت مردی است که در کوچه‌های سرشور و خیابان خسروی‌نو کودکی کرده و در بزرگ‌سالی هم کاسبی را در همین محدوده تجربه کرده‌است؛ کسی‌که بیش از شصت‌سال در مسجد ملاحیدر از هیچ خدمتی دریغ نکرده است. حاج‌علی امینیان، متولد1314 در مشهد و از اعضای هیئت‌مدیره و ستون اصلی این مسجد در گزارش پیش‌رو، از این خیابان و تنهامسجدش می‌گوید که به نام ملاحیدر تابلو خورده است.
کوچه حمام بهاءالتولیه (رضوان13)،حیطه وقفیِ علی‌خیاط
دویست سال قبل، وقتی علی خیاط بخشی از زمین‌های ته‌پل‌محله را خرید، هنوز کشاورزی بیخ گوش مردم این محدوده جریان داشت. او همان زمان زمین‌هایش را در رضوان13 به باغچه تبدیل کرد و مردم آن را به «حیطه علی‌خیاط» می‌شناختند. قبل از فوتش هم وقفشان کرد با شرط اینکه تا سی‌سال به‌ازای متری یک‌قران به مردم اجاره داده شود و پولش در تابستان برای خرید یخ سقاخانه اسماعیل‌طلا صرف شود. بعد از آن هم با ساخت خانه، دست نیازمندان گرفته شود. با همین نیت خانه‌های زیادی ساخته می‌شود. که در طرح نوسازی، بخشی خراب شده است.