محله امیریه

محله
منطقه ۱۲

امیریه

بیشتر اراضی محله امیریه که شامل بخش ابتدایی بولوار امیریه و دو بولوار تقویه و عصمتیه است، صنعتی و آموزشی است و تنها ۷ درصد محله به بخش مسکونی اختصاص دارد و به همین‌دلیل تراکم جمعیت در آن بسیار پایین‌تر از میانگین دیگر محلات منطقه ۱۲ است. نام این محله نیز وام گرفته از محلات تهران است.

محله امیریه
خانه زوج چاهشکی، گرم‌خانه حیوانات است
۱۱سال از آمدن و سکونت نسرین خراسانی و علی زاهدی در چاهشک می‌گذرد. در طول این مدت، درب منزل آن‌ها در تمام طول شبانه‌روز برای ورود حیوانات زخمی و گرسنه باز بوده‌است. این زوج که در زمینه حمایت از حیوانات زخمی و بی‌پناه فعال هستند، آن‌دسته از حیوانات را که احتیاج به مداوا و رسیدگی دارند، در منزل نگهداری و بعد از بهبودی رهایشان می‌کنند. خانه آن‌ها یک سرپناه شبانه‌روزی برای پذیرایی از حیوانات گرسنه و بی‌سرپناه بدل شده، آنجا «گرم‌خانه حیوانات» است.
یک عاشقانه ساده؛ قصه‌ ازدواج پسری نابینا با دختری بینا
«سمیه» که در عین سلامت روح و جسم، قبول کرده با پسری نابینا ولی عاشق به نام «جواد» ازدواج کند و مسیر خوشبختی خود را در وجود او بیابد. سمیه برخلاف بیشتر دخترهایی که زیبایی چهره و اوضاع و احوال مالی طرف مقابل برای آن‌ها یک معیار و شرط اصلی ازدواج قلمداد می‌شود، اخلاق، ایمان، سادگی و عشق را مبنای ازدواج خود قرار داد و دستان خود را به دستان جوانی سپرد که با وجود نابینایی چشمانش، قول داده عروس قصه ما را خوشبخت کند. سمیه و جواد شروع یک عاشقانه ساده و بی‌آلایش هستند و بچه‌های شهرآرامحله را هم به جشن خود دعوت کرده‌اند، آن‌ها خانه عشق خود را در محله امیریه بنا کرده‌اند.
مدال نقره دختران محله امیریه در مباحثه با فیزیک‌دانان جهان
من(مژده باقری‌مقدم) و دوستم مهلا سوختانلو از مشهد و یک دانش‌آموز تهرانی به‌عنوان نمایندگان ایران در مسابقات بین‌المللی فیزیک‌دانان جوان اتریش شرکت کردیم. روش مسابقه در کنار گرفتن امتحان کتبی، به صورت گفت‌وگو و بحث درباره یکی از مباحث علم فیزیک بود و نمایندگان هر کشور به دنبال این بودند که با بیان نظرات و قوانین محکم‌تر، رقیب خود را از دور مسابقه بیرون کنند. خوشبختانه گروه سه نفره ما شروع بسیار خوب و موفقی داشت و ما توانستیم در چالش و گفت‌وگوهای فیزیکی کشورهای بزرگی چون آلمان و انگلیس را از دور خارج کنیم و خودمان را به مرحله نهایی برسانیم، جایی که در رقابت با فیزیکدانان جوان جمهوری چک قافیه را واگذار کردیم و مدال نقره مسابقات جهانی فیزیک را از آن خود کردیم.
کوچه‌ قدیمی‌ترین مجتمع مسکونی در منطقه12
خیابان اقدسیه36 و مجتمع‌های مسکونی‌ای که در دل آن جای دارد، شناسنامه محدوده تازه‌تأسیس الهیه هستند. این خیابان در خاطرات افرادی حضور دارد که بیشتر از 25سال گذشته به این مکان کوچ کرده‌اند و واحدهای مسکونی را به‌صورت اجاره به شرط تملک از اداره مسکن و شهرسازی قدیم خریدند، با مبلغ یک‌میلیون تومان پول پیش و اقساط 28هزار تومان در ماه! این خیابان هم بوستان محلی دارد، هم بازارمحله مناسب و هم برج‌های مسکونی لوکس و گران‌قیمتی که هر روز سربه آسمان می‌کشند؛ ترکیبی از مدرنیته و نوستالژی که حال آدم را خوب می‌کند.
عاشق دیدار جانانم
زمانی که مهدی به شهادت رسید، ما خبر نداشتیم، اما آن روزها حالم بد بود، شب‌ها خوابم نمی‌برد. یک روز پاییزی برای نماز صبح بلند شدم و دیدم آسمان بسیار تیره و دلگیر است. در دلم گفتم نکند بچه‌‌ام شهید شده باشد! به من الهام شده بود. یک ماهی بود که از او خبری نداشتیم. مسیر تهران تا مشهد را یک‌کله با یک پیکان سفید رفتیم تا اینکه حوالی ساعت 11 صبح به خیابان امام رضا(ع) رسیدیم، پیکر شهدا روی دست مردم بود، من هم راه افتادم دنبال گمشده‌ام تا اینکه روی یکی از تابوت‌ها نام و عکس مهدی را دیدم.
کوچه مدرسه‌ها
کمبود کاربری‌های آموزشی و فضای سبز از جمله مشکلات اهالی منطقه12 است. با این حال معبر اقدسیه9 از این نوع کاربری‌ها غنی است و خانواده محمودی هاشمی با مشارکت در ساخت یک دبستان ابتدایی و یک مرکز آموزشی متوسطه اول در این خیابان سنگ تمام گذاشته‌اند، علاوه‌براین مراحل اجرای یک آموزشگاه کارودانش خیّرساز دیگر هم در شرف اتمام است و تا پایان امسال به بهره‌برداری می‌رسد.
اولین خبرنگار زن بازنشسته روزنامه قدس از فعالیت خود در این عرصه می‌گوید
بهجت جاودانی، خبرنگار بازنشسته روزنامه قدس می‌گوید: یک خبرنگار باید با غلبه بر احساسات درونی و عاطفی خویش و البته به دور از جناح‌بندی‌های سیاسی، بکوشد رویدادها را همان‌طور که اتفاق افتاده منتشر کند، بدون هیچ‌گونه زیاد و کم و پایین و بالا. در روزگار اطلاعات و فناوری، قطعا نقش خبرنگار به عنوان ابزار اطلاع‌رسانی، حیاتی و انکارنشدنی است. کسب اطلاعات صحیح و مطمئن، تنها از راه خبرنگارانی درستکار، پیگیر و تیزهوش برمی‌آید که به خبرنگاری نه به‌عنوان یک شغل که «به دید یک عشق» نگاه می‌کنند.